آفتابیشدن روابط عربستان سعودی و اسرائیل اینروزها نقل هر مجلسی است. یکی از عناصر تعیینکننده در این روابط فردی به نام انور عشقی است؛ ژنرالی بازنشسته که گفته میشود در همکاری با «ترکی فیصل»، شاهزاده بدآوازه سعودی، در حال ایجاد کانالهایی برای برقراری ارتباط با اسرائیل و عادیسازی روابط با این رژیم است.
با وجود همه محکومیتهایی که اینجاوآنجا نسبت به دیدارهای او با مقامات اسرائیلی میشود، انور عشقی از کرده خود دفاع کرده و همچنان اصرار دارد باید این راه تا پایان پیموده شود. او که از ایران نفرت شدیدی دارد، میگوید «اسرائیل زخمی است قابل درمان، اما ایران سرطانی است درماننشدنی». همین یک اظهارنظر کافی است تا انگیزههای عشقی و رژیم پشتیبانش یعنی عربستان سعودی را نسبت به این پروژه برملا کند. این نفرت از ایران است که عربستان را چهارنعل به سمت اسرائیل سوق میدهد. آنچه را میخوانید، بخشهایی از مصاحبه با انور عشقی است كه در سایت «البوابة نیوز» منتشر شده است.
چرا به بیتالمقدس رفتید و با مدیر کل وزارت خارجه اسرائیل و اعضای پارلمان (کنست) دیدار كردید؟
من صرفا با دعوت تشكیلات خودگردان بود که به فلسطین رفتم. این سفر درکل چهار ساعت کامل طول کشید. «جبریل رجوب»، (عضو کمیته مرکزی فتح و رئیس سازمان امنیت تشکیلات خودگردان) مدتها اصرار داشت با من دیدار کند، اما من رد میکردم. بعد تصمیم گرفتم این دیدار انجام شود و گفتم نباید فلسطینیها را تحت محاصره اسرائیل گذاشت. بنابراین گفتم باید بروم. آنجا با خانواده شهدا و زندانیان دیدار داشتم. در مراسم جشن عروسی فرزند «مروان البرغوثی»، اسیر فلسطینی، هم شرکت کردم.
با دکتر «دوری گلد» هم بعد از چهار سال این نخستین دیدار بود که داشتم. ما با هم درباره صلح گفتوگو کردیم. من دیدگاه شخصی خودم را داشتم. فقط یک تبادلنظر بود. او رئیس مرکز مطالعات اسرائیلی است و هیچ عنوان رسمیای ندارد. بعد از چند روز او پیشنهاد صلح را پذیرفت و تصمیم گرفت «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر اسرائیل، را هم قانع کند. چنانکه میدانید، من با گلد رابطه خاصی دارم. او کتابی با عنوان «کشور نفرت» دارد که میگوید چگونه عربستان از تروریسم جهانی حمایت میکند. من وقتی دیدم توانستهام دشمنی را به دوست تبدیل کنم، خیلی خوشحال شدم. ما همیشه باید این کار را بکنیم.
آیا دیدار با گلد در چارچوب دیدار به گفته شما، مربوط به تشكیلات خودگردان بود؟
من با مدیر کل وزارت خارجه اسرائیل در اراضی فلسطینی دیدار کردم. او بود که مرا به شام دعوت کرد و با هم به هتل «شاهداوود» رفتیم. هدف از این دیدارها حل مسئله فلسطین براساس طرح صلح اعراب بود. ما دراینباره بحث کردیم و من به او گفتم با شما هیچ عادیسازی روابط نخواهیم داشت مگر بعد از آنکه شما طرح صلح عربی را بپذیرید. گفتم دیگر تجارت با خون فلسطینیها بس است. به جای این کشتارها باید راه دیگری پیدا کنیم.
شما از طرف چه کسی به این دیدار رفته بودید؟
(پاسخ روشنی نمیدهد). ملکعبدالعزیز میگفت هر سعودی یک سفیر برای کشورش است. من هم به دنبال اجرای نظرات و دیدگاههای شخصی خودم یا برداشتهایم از سیاست کشورم هستم. (البته او رد نمیکند که دولت عربستان هزینه چنین سفری را تأمین کرده باشد یا به او برای انجام چنین سفری چراغسبز نشان داده باشد).
درباره واكنشها به این دیدار چه میگویید؟
(برای پاسخ به این سؤال انور عشقی جملهای را از شکسپیر نویسنده انگلیسی بیان میکند). ما طعمهای از دروغ میگذاریم تا به وسیله آن ماهی حقیقت را شکار کنیم. آنچه عیساوی گفته، نظر شخصی خودش بوده است. این روشی است که برخی از رسانههای اسرائیل برای دروغپراکنی در پیش میگیرند. در بین اعضای کنست اعراب مسلمان هم هستند که هرسال به عنوان حاجی به کشور ما میآیند. این مسئله جدیدی نیست.
در توضیح باید گفت «عیساوی فریج»، نماینده حزب «میرتس» اسرائیل، که به همراه سه نماینده دیگر از چپگرایان اسرائیل با عشقی ملاقات کردند و از طرح صلح عربی حمایت میکنند، گفتند به دنبال زمینهسازی برای سفر این نمایندگان به عربستان سعودی هستند.
طرح «صلح عربی» اكنون در چه مرحلهای است؟
هدف این طرح تأسیس یک دولت فلسطینی شناختهشده در سطح بینالمللی و در مرزهای ١٩٦٧ است. طبق این طرح، باید آوارگان برگردند و اسرائیل از تپههای جولان عقبنشینی کند. درمقابل کشورهای عربی نیز اسرائیل را به رسمیت خواهند شناخت. این طرح در گذشته بر خلاف الان فرصتی برای اجرا نداشت. امروزه این طرح صلح چارچوبی برای همه پیشنهادات صلح است. بعد از شکست سایر ابتکارها، این طرح فرصت تازهای پیدا کرده است. ما شاهدیم که مصر، فرانسه و دیگر كشورها طرحهایی را دادند اما به نتیجه نرسید.
فرصتها و شرایطی واقعی برای این طرح وجود دارد که خودش را بر وضعیت داخلی اسرائیل هم تحمیل میکند. حدود ٧٥ درصد از اسرائیلیها طرفدار صلح هستند. احزاب مخالف نخستوزیر نتانیاهو برهمیناساس به او فشار میآورند. جهان عرب نیز درگیر بحرانها و تحولاتی است که نیازمند صلح است. نزاع بین اعراب و اسرائیل، دلیل اصلی این بحرانهاست.
(انور عشقی در حضور «دوری گلد» در جریان کنفرانسی که شورای روابط خارجی آمریکا ترتیب داده بود، درباره نقشهراهی متشکل از هفت مرحله سیاسی صحبت کردند؛ صلح بین اعراب و اسرائیل، وحدت شورای همکاری، تحقق صلح در یمن، احیای بندر آزاد عدن، تأسیس یک نیروی عربی اروپایی و آمریکایی مشترک برای حمایت از کشورهای خلیجفارس و حفظ ثبات در این منطقه، تسریع در اجرای قواعد دموکراتیک با اصول اسلامی در جهان عرب و کار جدی برای ایجاد یک کردستان به روشهای مسالمتآمیز.
اما نخستوزیر اسرائیل در جلسه وزیران حزب «لیکود» تأکید کرد که «هرگز حاضر به پذیرش طرح صلح عربی به عنوان پایهای برای گفتوگوها بین اسرائیل و فلسطینیها نیست». روزنامه اسرائیلی «هاآرتص» هم به نقل از منابعی، در همین نشست نوشت: نتانیاهو میگوید اگر دولتهای عربی دریابند باید این طرح طبق آن چیزی که اسرائیل میخواهد تعدیل شود، آنوقت ما میتوانیم مذاکره کنیم اما اگر بخواهند همان چیزی را که سال ٢٠٠٢ وجود داشت بررسی کنند، ما آن را رد میکنیم». شما دراینباره چه میگویید؟
نتانیاهو در تصمیمگیریهایش تردید دارد. او میترسد اگر با این طرح موافقت کند دولتش سقوط کند. برای همین میبینیم یک بار موافقت میکند و بعد بلافاصله پشیمان میشود. او قبلا با این موضوع موافقت کرده بود و حتی شیمون پرز را نزد ابومازن فرستاد تا موضعش را اعلام کند. بعد فورا از پرز خواست برگردد. او وعدهای میدهد و بعد عذرخواهی میکند. بیشتر تمایل دارد روی برنامه هستهای ایران تمرکز کند.
شما باور میکنید که اسرائیل ممکن است از کرانه باختری عقبنشینی کند. نتانیاهو گفته است یکی از موارد منفی در این طرح همین عقبنشینی به مرزهای ٦٧ یا مسئله بازگشت آوارگان است؟
مرکز ما مطالعهای را درباره امکان اجراشدن این طرح ترتیب داد. فلسطینیهای بسیاری با این امر موافقت کردند. از آن طرف هم اسرائیلیهای زیادی با اجرای این طرح موافقت کردند. طرح صلح عربی جلو بلندپروازیهای اسرائیل را گرفت. هرچه اسرائیل بعد از آن انجام داد به لحاظ بینالمللی غیرقانونی است، زیرا این طرح بر قطعنامههای سازمان ملل متحد بنا شده و عقبنشینی از کرانه باختری امری است که اسرائیل دیر یا زود باید بپذیرد. شهرکهای اسرائیلی هم باید به مهاجران فلسطینی واگذار شود. اگر اسرائیل نخواهد مرزهایش را با صلح حفظ کند، درواقع با موجودیت خودش ریسک کرده است.
آیا عربستان حاضر به عادیسازی روابط با اسرائیل است؟
همانطور که ملکعبدالله گفته بود، اگر اسرائیل با طرح صلح عربی موافقت کرده و آن را اجرا کند، عربستان میتواند روابطش را با اسرائیل عادی کرده و بقیه دولتهای عربی و اسلامی را هم به این کار تشویق کند. حتی نیازی نیست اسرائیل اعلام کند این طرح را پذیرفته است، بلکه همین کافی است که آن را اجرا کند و حقوق فلسطینیها را به خودشان برگرداند با وجود اینکه الان هم عربستان میگوید اگر نتانیاهو طرح صلح را بپذیرد، کشورهای عربی را تشویق خواهد کرد. اما به نظر من موافقت نتانیاهو کافی نیست ولی افقهایی را باز میکند. البته اعتقاد ندارم عربستان نباید دولتهای عرب را به عادیسازی تشویق کند، بلکه باید دولتهای عربی را تشویق کند کمک کنند که این طرح اجرا شود.
آیا صلح با اسرائیل برای ریاض منفعت استراتژیک است؟
صلح با اسرائیل منفعتی استراتژیک برای کل امت عرب است، زیرا از امنیت ملی اعراب حمایت میکند. طبعا عربستان سعودی هم در این جرگه قرار میگیرد، زیرا کسانی هستند که سالهاست با خون فلسطینیها تجارت میکنند. برای چه به حماس اسلحه میدهند؟ ما به آنها پول میدهیم تا زندگی کنند اما دیگران به آنها سلاح میدهند تا بجنگند.
یکبار از شما پرسیدند چه زمانی سفارت عربستان در اسرائیل باز میشود، گفتید پاسخ نزد نتانیاهوست و اگر اسرائیل اعلام کند طرح صلح عربی را میپذیرد، عربستان سفارتش را در تلآویو باز خواهد کرد؟
همچنان پیشنهاد سعودی سر جای خودش هست. هرچند ما از جفای اسرائیل خسته شدهایم اما این کار را انجام خواهیم داد البته ریاض به حرفها و وعدهها اعتنایی ندارد، بلکه فقط بر واقعیتها تکیه میکند.
آیا نقشهراهی وجود دارد که عربستان و اسرائیل با یکدیگر همکاری کنند؟
عربستان تنها کشوری است که در برابر اسرائیل ایستاده و آن را به رسمیت نمیشناسد. تاکنون با هیچیک از مقامات رسمی این رژیم دست نداده است. بنابراین بین اسرائیل و عربستان هدف یا منافع مشترکی وجود ندارد.
اما عربستان و اسرائیل درباره ضدیت با ایران و تروریسم افکار مشترکی دارند. اینطور نیست؟
شراکت بین عربستان و اسرائیل فقط در حرف است. تا جایی که من میدانم، هیچ همکاریای بین عربستان و اسرائیل در موضوع مبارزه با تروریسم وجود ندارد. آنها فقط از لحاظ فکری مشارکت دارند. درست است اسرائیل با تروریسم مبارزه میکند، ولی ما خواستار توقف عواملی هستیم که موجب پدیدآمدن تروریسم میشود و منازعه اعراب و اسرائیل یکی از اینهاست که تاکنون خونهای زیادی برای آن ریخته شده است.
آیا امکان دارد به موقع ضرورت، عربستان سعودی به هواپیماهای اسرائیلی اجازه دهد از فراز خاک این کشور عبور کرده و همسایگان را هدف قرار دهند؟
تا جاییکه من از سیاست عربستان میدانم، این اجازه را نمیدهد. اما اگر اسرائیل آن را انجام داد عربستان جلو آن را میگیرد یا خیر، نمیدانم. چون این در اختیار پادشاه است. با این حال، عقیده دارم اسرائیل هواپیماهای ٣٥ -F از آمریکا گرفته تا بتواند از فراز عربستان رد شود و رادارها هم نتوانند آن را شناسایی کنند چون در مسافت ٥٠ هزارپایی پروازمی کنند. با این حال، باور ندارم اسرائیل دست به چنین ماجراجوییای بزند.
بهزودی عربستان پلی میسازد که آسیا و آفریقا را به هم متصل میکند. همچنین قرار است در منطقه «تیران» یک منطقه آزاد تجاری تأسیس شود. اگر اسرائیل طرح صلح را بپذیرد، آیا عربستان حاضر است تلآویو را در این بازار آزاد شریک کند؟
آن یک پل استراتژیک است. من مانعی در این نمیبینم که اسرائیل نیز در چارچوب یک بازار آزاد فعالیت کند البته اگر طرح صلح را پذیرفته باشد و روابط به صورت عادی درآمده باشد.
روزنامه اسرائیلی هاآرتص به نقل از وزیر جنگ سابق یعنی، «موشه یعالون»، نوشت انتقال دو جزیره تیران و صنافیر از مصر به عربستان به شرط متعهدبودن ریاض به اجرای معاهده «کمپدیوید» صورت گرفته است. این نشان میدهد عربستان تضمینهای کتبی داده است تا اسرائیلیها را مجاب کند بتوانند در دریای سرخ کشتیرانی کنند. نظر شما دراینباره چیست؟
کمپدیوید یک معاهده بینالمللی است. عربستان به معاهدات بینالمللی احترام میگذارد. آزادی کشتیرانی نیز در همه گذرگاهها تضمین شده است کمااینکه در بابالمندب صورت میگیرد. اما کشتیهای اسرائیلی در طرف سعودی پهلو نمیگیرند مگر اینکه توافقی بعد از اجرای طرح صلح امضا شده باشد.
آخرین سؤال، شما طرح پیشنهادی «عبدالفتاح السیسی» رئیسجمهوری مصر، درباره صلح اسرائیل و فلسطین را چگونه میبینید. دیدار «سامح شکری»، وزیر خارجه مصر، از تلآویو چگونه بود؟
طرح السیسی و دیدار وزیر خارجه مصر از تلآویو، گامهایی جدی و مهم بود که میتواند اسرائیل را به پذیرش طرح صلح عربی تشویق کند. اینها تکمیلکننده نقش مصر در حفظ امنیت ملی اعراب است.