محسن صفايي فراهاني از سال 1348 وارد چرخه كار در شركت پيمانكاري و ساختماني «هاي وي» شد. با اين شركت روي يك پروژه عمراني در تبريز كار كرد و پس از آن در سال 1351 به عنوان مدير پروژه سد لار مدتي كار عمراني انجام داد. او در سال 1352 با همكاري چند نفر از دوستان و همكارانش، چند شرکت ساختماني تاسيس كرد.
در بحبوحه پيروزي انقلاب، اگرچه فعاليت اقتصادي ميكرد اما مشغول فعاليتهاي سياسي هم بود. او عموزاده علياکبر صفايي فراهاني بود و از نظر فكري تاثير زيادي از او گرفته بود. رابطه آنها به خصوص در دوران دانشجويي صميمي بود.
شايد همين رابطه به اين منجر شد كه او در دوران دانشجويي، به شدت كار سياسي ميكرد و در مقاطعي به عنوان نماينده دانشجويان در گروههاي سياسي عضويت داشت. او همكاري نزديكي با مهندس بازرگان در جمعيت دفاع از حقوق آزادي بشر داشت تا اينكه انقلاب پيروز شد و او از طريق دوستاني كه در اين گروه داشت به صورت موقت جذب ستادي در ستاد نيروي زميني شد.
او روز 22 بهمنماه، ساعت 11 صبح در ستاد نيروي زميني واقع در لويزان مستقر شد او و دوستانش بايد کاري ميکردند که اسناد نظامي و مدارك مهم ارتش، از ستاد نيروي زميني خارج نشود.
اندکي بعد به دليل سابقهاي که در امور عمراني داشت، توسط محمد توسلي كه اولين شهردار تهران پس از انقلاب بود، دعوت به كار شد. در خردادماه سال 1358، به عنوان مديركل امور اجرايي شهرداري تهران وارد گروه مهندس توسلي شد.
در نخستين تلاشها، صفايي فراهاني ماموريت يافت تا راه ورودي بهشتزهرا را ساماندهي كند. به همين دليل بود كه احداث راه شمالي بهشتزهرا را بر عهده گرفت و ظرف مدت 48 روز آن را به پايان رساند تا آيتالله طالقاني، نخستين نماز جمعه بعد از انقلاب را در اين مكان اقامه كنند.
حضور در سازمان گسترش يك سال بعد از اينكه در شهرداري تهران حضور داشت توسط دكتر صدر كه آن زمان رئيس سازمان گسترش بود به اين مجموعه منتقل شد. نخستين شهردار تهران مخالف رفتن او بود اما دكتر صدر موفق شد اجازه خروج او را بگيرد. به اين ترتيب به عنوان معاون رئيس سازمان گسترش به اين مجموعه رفت.
صفايي و مانا شركت مانا، يكي از زيرمجموعههاي سازمان گسترش و نوسازي صنايع بود كه 8 هزار پرسنل داشت و جزو شركتهاي زيرمجموعه معاونتي بود كه محسن صفايي فراهاني مسووليت آن را برعهده داشت.
اداره شركت ساختماني مانا يكي از خاطرات ماندگار او در زمينه مديريت است. به اين دليل كه در مدت زماني طولاني تعداد زيادي مدير در اين شركت منصوب شد، اما هيچكس موفق به آرام كردن فضاي كارگري آن نشد.
بنابراين صفايي فراهاني تصميم گرفت شخصا به مديريت اين شركت بپردازد يعني با حفظ سمت معاونت در سازمان گسترش و نوسازي صنايع، به عنوان مديرعامل شركت ساختماني مانا، فعاليت تازهاي را آغاز كرد. روزي كه به اين شركت رفت، متوجه شد كه تمام گروهها و احزاب سياسي در ساختمان اين شركت دفتر و پايگاه دارند.
حزب توده، چريكهاي فدايي، سازمان مجاهدين، حزب پيكار و همه احزاب سياسي فعال، در شركت ساختماني مانا، نمايندگي داشتند. آرام كردن «مانا» مدت زماني طولاني معادل 20 ساعت كار شبانهروزي در دورهاي چندماهه طول كشيد اما سرانجام «مانا» بهگونهاي منظم شد كه سازمان برنامه و بودجه، خيلي از پروژههاي ملي را به اين شركت ميسپرد.
قبل از اينكه محسن سازگارا به سازمان گسترش و نوسازي صنايع بيايد، صفايي فراهاني معاون طرح و برنامه اين سازمان بود. زماني كه آقاي هاشمي وزير صنايع بود، او به عنوان عضو هياتعامل و معاونت سازمان انتخاب شد. به پيشنهاد هاشمي، وزارت صنايع به دو قسمت وزارت صنايع و وزارت صنايع سنگين تقسيم شد.
در نتيجه بهزاد نبوي كه زماني معاون اجرايي آقاي رجايي بود و در دولت مهندس موسوي هم تحت همين عنوان فعاليت ميكرد، به عنوان وزير صنايع سنگين انتخاب شد. محسن سازگارا هم كه زماني با بهزاد نبوي، در نهاد نخستوزيري همكار بود به وزارت صنايع سنگين نقل مكان كرد و در ابتدا به عنوان مشاور وزير و پس از آن به عنوان رئيس سازمان گسترش و نوسازي صنايع حكم گرفت.
به اين ترتيب حلقهسازگارا،نبوي وصفايي فراهاني شكل گرفت.او تا زماني در سازمان گسترش حضور داشت كه هاشميطبا به عنوان رئيس اين سازمان انتخاب نشده بود. اما پس از آن به دليل اختلافي كه با رئيس جديد داشت، اين سازمان را ترک کرد.
او پس از آن به وزارت صنايع سنگين نقل مكان كرد.در دورهاي كوتاه كه بهزاد نبوي وزير صنايع سنگين بود او هم در اين وزارتخانه حضور داشت و پس از آن،هادي نژادحسينيان به عنوان وزير جديد به وزارت صنايع سنگين آمد كه حدود يك سال و چهار ماه به عنوان معاونت طرح و برنامه و قائممقام اين وزارتخانه با نژادحسينيان همكاري كرد.
بازهم استعفا دو ماه پيش از خروج از وزارت صنايع سنگين بههادي نژادحسينيان اطلاع داد كه ميلي به ادامه همكاري ندارداما وزير با استعفايش موافقت نكرد. دو ماه پس از اعلام رسمي استعفا از قائممقامي وزارت صنايع سنگين، به طور كامل كنار كشيد در حالي كه هنوز با استعفاي او موافقت نشده بود. اصرار او و امتناع نژادحسينيان سه ماه ديگر طول كشيد.
حضور در توانير بيژن زنگنه پس از كنارهگيري از وزارت جهاد سازندگي، مدتي به عنوان مشاور صنايع سنگين در كنارهادي نژادحسينيان حضور داشت. اتاق او و بيژن زنگنه، كنار هم بود و خيلي از كارها را با هم هماهنگ ميكردند.
وقتي زنگنه به عنوان وزير نيرو انتخاب شد، به اوپيشنهاد قائممقام وزارت نيرو را داد اما صفايي فراهاني نپذيرفت. زنگنه اما حکم او را امضا كرد. حتي خبر اين انتصاب در روزنامهها منتشر شد اما او بازهم عذرخواهي کرد. پس از آن، زنگنه حكم او را به عنوان مشاور تغيير داد و او به مدت كوتاهي به عنوان مشاور وزير، در وزارت نيرو مستقر شد پس از مدتي بيژن زنگنه از او خواست كه مسووليت شركت توانير را بپذيرد.
در آن سالها به طور متوسط روزي چهار ساعت برق مصرفي مردم قطع ميشد و بيژن زنگنه به او ماموريت داد كه در توانير، اين مشكل را برطرف كند. به اين ترتيب او به توانير رفت. در توانير، هدف اصلي او بالا بردن ظرفيت توليد نيروگاهها بود تا مشكل خاموشي را به جاي درخواست از مردم براي كاهش مصرف، از طريق افزايش عرضه حل كند.
در توانير ستادي ايجاد شد با عنوان ستاد توليد كه در اين ستاد برنامهريزيهاي لازم براي افزايش توليد، افزايش بهرهوري نيروگاهها، كاهش زمان تعمير نيروگاهها و ساخت نيروگاههاي جديد، شكل گرفت.كار به خوبي پيش ميرفت كه با فشارهاي سياسي مجلس مواجه شد.نمايندگان مجلس از حضور او در توانير خشنود نبودند و در قالب مخالفتهاي گوناگون، اين ناخشنودي را ابراز ميكردند. بعد از افزايش شدت فشارها محسن صفايي فراهاني با بيژن زنگنه رايزني كرد و از او خواست به ماموريتش پايان دهد.
مجلس ششم درسال 1378محسن صفايي فراهاني از تهران به عنوان نماينده مردم به مجلس راه يافت و در کميسيون برنامه و بودجه عضو شد.او سخنگوي كميسيون تلفيق بود.
قائم مقام وزيراقتصاد پس ازآن که دوران نمايندگياش در مجلس به پايان رسيد، همراه با صفدرحسيني به وزارت اقتصاد رفت.پس از آنکه طهماسب مظاهري وزارت اقتصاد را ترک کرد، صفدر حسيني از او خواست در تنظيم برنامهاش براي گرفتن راي اعتماد همكاري داشته باشد.حسيني پس ازآن، پيشنهاد قائم مقامي را به صفايي فراهاني پيشنهاد كرد که محسن صفايي فراهاني پذيرفت.
پس از روي کارآمدن دولت محمود احمدينژاد،صفايي فراهاني هم يکي از تکنوکراتهايي بود که مجبور به ترک دولت شد. او مدتي را در فدراسيون فوتبال سپري کرد تا اينکه همراه با فهرستي از اصلاحطلبان به اتاق بازرگاني وصنايع ومعادن تهران راه يافت.
چهار سال قبل هنگامي كه انتخابات اتاق بازرگاني تهران در آستانه برگزاري بود، صفي از مسوولان دولتي در برابر دوربينهاي تلويزيوني رديف شده بودند و به بيان ديدگاههاي خود در مورد بخشخصوصي ميپرداختند. آنان به رايدهندگان اندرز ميدادند براي نجاتبخشخصوصي قدم به ميدان گذارند.
چندان تفاوتي نداشت كه وزيربازرگاني سخنسراي مجلس بخشخصوصي باشد يا نمايندهاي از بخش خصوصي در موضع گفتوگو نشسته باشد. همگي رايدهندگان بخشخصوصي را دعوت به مشاركت ميكردند تا به روايت بهزاديان، خاموشي را از اتاق بازرگاني ايران بيرون كنند.
چند هفتهاي پس از رايزنيهاي دولتي و اجراهاي بخشخصوصي سرانجام صفي از رايدهندگان در خيابان مطهري تهران شكل گرفت. تمامي اعضاي اتاق آمده بودند تا راي ريزاني در برابر ديوارهاي شيشهاي به نمايش گذارند. بخشخصوصي نمايندگان خود را انتخاب كرده بود.
يكي در گروه صنعتگران به نام علينقي خاموشي از تبار موتلفه اسلامي بود و ديگري محمدرضا بهزاديان يار صميمي رئيس دولت هشتم. هر دو اما تقديري ديگر داشتند. محسن صفايي فراهاني يكي از راي دهندگان روز انتخاب بود.
او براي آرمان خود قدم به ميدان گذاشته بود:«پارلمانتاريسم اگر برقرار باشد ديگر نيازي نيست تا در مورد فرد صحبت شود. پارلمان ميتواند نيازها و اهداف بخشخصوصي را به جلو هدايت كند.» او اشاره به خاموشي نيز داشت:« او يا ديگري تفاوتي ندارد، اگر نگاه جمعي در اتاق بازرگاني حاكم شود، بخش خصوصي به اهداف خود رسيده است. بخش خصوصي قوي ميتواند از اعضاي خود دفاع كند.»
عدم واكنش اتاق به دستگيري انتخابات رياست جمهوري در آستانه برگزاري بود و نمايندگان دو رئيس در ميان ستادهاي انتخاباتي گردش ميكردند. انتخابات پر هياهو نيز بهزودي تمام شد اما بخشخصوصي هزينهاي تازه داده بود. محسن صفايي فراهاني دو هفته پس از آنكه در مناظرهاي تلويزيوني از سوي رئيس دولت نهم مورد خطاب قرار گرفت، بازداشت شد.
صفايي به زنداني طولاني رفت ولي تشكيلاتي كه متولي او بود، به سكوتي طولانيتر فرو رفت. اتاق بازرگاني ايران هيچ واكنشي به دستگيري يكي از اعضاي خود نشان نداد. اتاق تهران نيز چندان در كار سياستورزي نيست.
گروهي روايت ميكنند، اتاق بازرگاني تهران براي رهايي محسن صفايي فراهاني يكي از اعضاي خود قدمي پيش گذاشته است ولي رئيس اتاق چنين جرياني را تكذيب ميكند. صفايي فراهاني همچنان در بند به سر ميبرد ولي اتاق قدمي براي رهايي او پيش نميگذارد.
اتاق بازرگاني نماينده بخشخصوصي بارها براي دفاع از بخش خصوصي به دولت تاخته است. روساي دو اتاق هر از چندگاهي كه وزيري را ميهمان سفره صبحانه خود ميكنند، به او اندرز ميدهند كه صداي بخشخصوصي از گلوي آنان بيرون ميآيد اما اتاق در روزهاي كه يكي از اعضا، در بند به سر ميبرد، كجاست؟
شايد اگر رئيس سابق از اتاق اخراج نشده بود، صدايي از گوشهاي بيرون ميآمد ولي رسم رئيس جديد فرستادن نماينده در ستادهاي پيش از انتخابات است و نه همراهي در روزي ديگر. صفايي فراهاني در زندان به سر ميبرد و هنوز اتاق براي قائم مقام سابق وزارت اموراقتصادي و دارايي و يكي از اصليترين مهرههاي خود گامي برنداشته است: «در تمام جلسات رسمي اتاق شركت ميكنم چراكه اعتقاد دارم، فعاليتهاي كارشناسي به نفع اتاق خواهد بود.» ولي صفايي فعلا نيست.