اگر بخواهيم فهرستي از مشهورترين افراد دهه ۸۰ ايران تهيه كنيم، بدون شك نام متهم جنجاليترين پرونده اقتصادي در آن به چشم ميخورد؛ ارديبهشت سال ۱۳۸۰ بود كه به يكباره نام «شهرام جزايري» دهان به دهان چرخيد و جنجال زيادي در رسانههاي كشور به پا كرد. همين امر موجب شهرت همهگير او شد و امروز كمتر كسي در ايران پيدا ميشود كه او را نشناسد.
البته برخلاف ذهنيت جزايري كه خود را محبوب نسل جوان ميداند، برخی هم اين شهرت را منفي تلقي ميكنند؛ مرد هميشه خندان اين موضوع را يك نوع توهم رسانهاي تلقي ميكند. اكنون شهرام جزايري پس از ۱۳ سال حبس، آزاد شده و دوره بازنشستگي خود را در سن ۴۴ سالگي در يكي از ويلاهاي اطراف تهران ميگذراند. او از اينكه مفسد اقتصادي خوانده شود، ناراحت ميشود، چراكه او ميگويد: مفسدخواندن من توهم رسانهاي است و در مقابل فسادهاي چند سال اخير، مصلح اقتصادي هستم! جزايري خود را نماد بخش خصوصي موفق و بيلگيتس ايران ميداند و روياهايي براي آينده در سر ميپروراند.
او درگفت وگو تاکید کرد: حتي مدعي كسب نوبل اقتصادي هستم و مكتب اقتصادي من پولسازي است. همچنين جزايري ميگويد: هدفم براي سال آينده كسب درآمد ۷۵۰ ميليارد دلاري از بانك «شهرام» است. او فعاليتهاي انساندوستانه خود را همچنان حفظ كرده و به دنبال ساماندهي اوضاع پديده شانديز با همين نيت است.
متن گفت وگوی شهرام جزایری را در ادامه می خوانید:
يكي از مشهورترين افراد حال حاضر ايران هستيد. اين شهرت با توجه به اتفاقاتي كه رخ داده است و آنچه در افكار عمومي وجود دارد، گاهی منفي تلقي ميشود. اين شهرت چه طعمي دارد و آن را چطور ارزيابي ميكنيد؟
فضاي رسانهاي كشور مدتهاست در ارتباط با شهرام جزايري دچار توهم شده است. ميتوان گفت بر اساس اقدامات نامناسب، رسانهها سالها نام شهرام جزايري را در همه جا به كار بردهاند. من سالهاست در مقابل اين بازيهاي رسانهاي سكوت كردهام و هنوز حق دفاع از خود را محفوظ نگه داشتهام. من تنها مدير در سراسر دنيا هستم كه ازكشور كانادا حكم خوش حسابي دريافت كردهام، اما متاسفانه يا خوشبختانه رسانهها سالها فضاي منفي در رابطه با شهرام جزايري ايجاد كردند.
اگر رسانهها نبودند مدت محكوميت من ۱۳ سال طول نميكشيد. شايد اگر رسانهها آن فضا را در كشور به وجود نميآوردند، من يك سال هم محكوم به حبس نميشدم. قبول ندارم كه شهرتم منفي است، گويا رسانهها علاقه دارند شهرت شهرام جزايري را منفي نشان دهند. بايد بگويم كه رسانهها افكار عمومي را نسبت به من منحرف كردهاند، چرا كه مردم به من احترام ميگذارند و بسيار به من لطف دارند و در حال حاضر هيچ فضاي منفي عليه شهرام جزايري در كشور وجود ندارد. آن فضايي كه شما از آن سخن ميگوييد ساخته رسانهها و توهم آنهاست. در بين افراد ذيصلاح و صاحب شعور شهرام جزايري كاملا شناختهشده است. به طور كلي من شهرت بسيار بالايي دارم و به واسطه قضاوت ديگران شهرام جزايري يك سلبريتي است، به طوري كه يكي از خبرنگاران، چندي پيش مصاحبه خود را با اين جمله كه آقاي جزايري شما يك سلبريتي محبوب هستيد آغاز كرد!
روند به دست آوردن اين شهرت چگونه طي شد؟
طبيعي است زماني كه پرونده اي عليه يك شخص تشكيل ميشود خيل عظيمي از مردم عليه متهم جبهه ميگيرند، اما از طرف ديگر برخی از شهروندان هم موافق اقدامات من بودند. شايد فشار مضاعفي كه عليه من به وجود آمده به دليل وضعيت نامناسب اقتصادي كشور است. آن موقع همه تقصيرها گردن من افتاد، امروز چه؟ امروز كه شهرام جزايري در مقابل آقايان هيچ است. مفهوم فساد در دولت های نهم و دهم كاملا پررنگ شد. از آقايان بايد پرسيد شهرام جزايري كه دستگير شد و ۱۳ سال در زندان بود، چرا وضعيت اقتصادي كشور سامان نيافت؟ اقتصاد كشور نه تنها به جلو حركت نكرد، بلكه فساد نهادينه شد.
در نهايت بايد بگويم كه حتي اگر مردم عليه من موضعگيري كنند، باز هم آنها را دوست دارم. اما اين نكته را در نظر داشته باشيد كه من در ميان خیل عظيمي از جوانان محبوبيت دارم. بسياري از شهرتم مربوط به رسانههاي دلواپس است. از كيهان تشكر ميكنم كه هر هفته يك خبریا مقاله ای درباره من منتشر كرد. اگر اين روزنامه و رسانههاي مشابه آنها نبودند شايد شهرام جزايري مطرح نميشد. من هر بار برخی روزنامهها را می خواندم، ميديدم چند صفحه درباره من مقاله نوشتهاند.
در زماني كه شما دستگير شديد عنوان ميشد كه براي مبارزه با مفاسد اقتصادي گامهاي اساسي برداشته شده، اما در چند سال اخير شاهد افشاگريهاي عظيمي بودهايم و حتي مبالغي اعلام ميشود كه در مقايسه با شما كوهي در مقابل كاه است؟
همواره از پرداختن به جزئيات اتهام افراد ديگر اجتناب كردهام و دوست ندارم درباره آنها صحبت كنم. رسانهها نيز بايد وظايف خود را بدانند و بيش از حد درباره افرادي كه هنوز حكمشان صادر نشده، افشاگري نكنند. وظيفه اصلي رسانهها اطلاعرساني و آگاهيبخشي است. رسانهها بايد بدون اينكه نام كسي را عنوان كنند از تخلفات شخص يا اشخاصي در كشور پردهبرداري كنند و ساير موارد را به عهده دستگاه قضائی بگذارند. من قرباني ندانمكاريهاي رسانهاي شدهام. به طور كلي پرونده قضائی هر كس ويژگيهاي خاص خود را دارد. پرونده بابك زنجاني، شهرام جزايري، محمدرضا رحيمي و مهآفريد اميرخسروي با يكديگر متفاوت اند و نميتوان آنها را با همديگر مقايسه كرد. بايد از پرداختن به اين موضوعات اجتناب كنيم، چرا كه اين مسائل مربوط به دستگاه قضائی كشور ميشود.
ميتوان گفت كه تقريبا فسادهای اقتصادی كه در چند سال اخير رخ داده است به نوعی به دولتهاي نهم و دهم مربوط ميشود. ريشه اين فسادها را دركجا بايد جستوجو کرد؟
دولت نهم با شعار عدالتخواهي و عدالت محوري شروع به كار كرد و بيشترين ضربات را به واژه مقدس عدالت زد. به عنوان مثال رئيس اين دو دولت در مناظرات خود نام من را عنوان كردند. در مناظراتي كه ميتوانستند برنامههاي اقتصادي خود را عنوان كرده يا كريدور شمال و جنوب را تعريف كنند. آقاي احمدينژاد به دليل آنكه آن زمان می خواست دست به تبلیغات بزرگ بزند عليه يك زنداني بازداشت شده صحبت كرد. اين موضوع براي من و خانوادهام تبعات بدي به بار آورد. به عبارت ديگر، در آن زمان احمدينژاد از مسند رياستجمهوري خود استفاده كرد. ديگر امروز اندازه و قواره احمدينژاد براي همه عيان شده است و مشخص شد كه ايشان به درستی عمل نکرد. ايشان ادعا داشت كه دولتش پاكترين دولت بعد از انقلاب است.
من هيچ گونه دستيازي به اموال دولتي وغيره نكرده و اموال كسي را تضييع نكردهام، اما وقتي دولت های نهم و دهم را بررسي كنيم، ميبينيم اموال مردم در اين دولت بيش از هميشه به هدر رفته است. در واقع اگر دولت احمدينژاد مورد بررسي قرار گيرد، مشخص ميشود كه اتهاماتی به نزديكانشان و كساني كه مورد حمايت ايشان بودند، وارد شده است. بنابراين اگر بخواهيم قياس جرياني كنيم، ميتوان گفت:«چيزي كه عيان است چه حاجت به بيان است.» دقيقا آن افرادي كه به ما برچسب فساد زدند دلار ۸۷۰ توماني در دولت هشتم را در هشت سال به ۴۰۰۰ تومان رساندند و در چنين شرايطي دارايي مردم يك صدم شد. در شرايطي كه از اکثرافراد كابينه دولت احمدينژاد با نام مصلح اقتصادي ياد ميشود، من به برچسب مفسد افتخار ميكنم. همين افراد بودند كه خود را حامی نزديك ميدانستند. هيچ كس اندازه اين افراد بزرگان کشوررا هتك حرمت نكردند. هيچ رئيسجمهوري در طول دوره رياستجمهوري خود قانونگريزتر از احمدينژاد نبود. فساد در دولت احمدينژاد وجود داشت، مگر ممكن است فساد در يك كابينه جولان دهد اما برخی ندانند؟!
احمدينژاد با ذكر نام شهرام جزايري در مناظره انتخاباتي به شما كه يك زنداني بوديد، حمله كرد. شما ميتوانستيد از او شكايت كنيد. پس چرا از احمدينژاد شكايت نكرديد؟
بله حرف شما كاملا درست است، هتك حرمت از لحاظ لغوي به معناي شكستن حرمت، دريدن حرمت، بياحترامي، رسوايي، بيآبرويي و بيعزتي است. اصل سي و نهم قانون اساسي ايران مصوب ۱۳۵۸ نيز مقرر داشته است كه هتك حرمت و حيثيت كسي كه به حكم قانون دستگير، بازداشت، زنداني يا تبعيد شده، به هر صورت كه باشد، ممنوع و موجب مجازات است. رئيسجمهور هم به عنوان بالاترين مقام اجرايي كشور مسئول اجراي همين اصول قانون اساسي است. اين در حالي است كه اين فرد بهصراحت اين بند از اصل مسلم قانون اساسي را در آن برنامه رعایت نكرد تا اينكه به منافع شخصي و خواستههاي انتخاباتي خودش برسد. ايشان عليه بنده مرتكب جرم آشكارشدهاند، اما دليل اصلي عدم شكايت من اين است كه اساسا لزومی به شکایت از آنها نمیدیدم! احمدينژاد با اقداماتی كه انجام داد به همه ثابت كرد كه اشتباه کرده است. باور كنيد عارم ميشود درباره اين مسائل صحبت كنم.
بعضي رسانهها شما را به عنوان يك مغز اقتصادي معرفي ميكنند. شما عنوان كرديد كه ميتوانيد همزمان با پنج وزير مناظره كنيد. به گواه بررسي كارشناسان، وزراي دوره يازدهم از اعضاي كابينه احمدينژاد زبدهتر هستند. آيا ميتوانيد با ۱۰ وزير دولت دهم به مناظره بنشينيد؟
من نماد بخش خصوصي موفق در ايران هستم. توانايي شهرام جزايري از سوي دوست و دشمن تاييد شده است. من بنگاههاي اقتصادي زيادي را از ابتدا در دست گرفتم و به يك بنگاه اقتصادي موفق تبديل كردهام. در همين رابطه بايد بگويم كه وزراي اقتصادي تمام دولتها به ويژه دولت های نهم و دهم برنامه اقتصادي مدوني نداشتند. به طور كلي هيچ يك از وزراي قبلي از درون بخش خصوصي بيرون نيامده بودند. دولت روحاني درباره سياست خارجي و برجام بهترين عملكرد را داشته است، اما متاسفانه نتوانسته است در بخش اقتصاد بهترين عملكرد را داشته باشد. نميتوانم هيچ يك از وزراي دولت احمدينژاد را به عنوان وزير پرتوان وعلمی تلقي كنم. گواه اين سخن اقداماتي است كه وزيران كابينه گذشته انجام ميدادند. به عنوان مثال در دولت قبل برخی نفت معامله ميكردند!
پس از انقلاب در كابينه هيچ دولتي چنين رفتاری وجود نداشت كه بتواند اين اقدامات را انجام دهد. پيشنهاد ميكنم وزراي دولت احمدينژاد را فراموش كنيد. احمدينژاد در هشت سال رياستجمهوري خود ايران را ۸۰ سال به عقب برگرداند!! هيچ دولتي نبايد خود را با دولت احمدينژاد مقايسه كند. اشتباه دولت يازدهم اين است كه خود را با دولت دهم مقايسه ميكند. برخی وزراي دولت قبل از صلاحيت لازم برای مناظره برخوردار نيستند.
شما اکثر وزراي احمدينژاد را قوی نميدانستید و حاضر به مناظره با آنها نيستيد. حاضريد با احمدينژاد مناظره كنيد؟
احمدينژاد درحد مناظره با شهرام جزايري در خصوص مسئل اقتصادی نیست. من نحوه مدیریت احمدينژاد را قبول نداشته و ندارم. اگر مجبور به مناظره با احمدينژاد شوم، باز هم مناظره نميكنم.
يكي از مهمترين برنامههاي اقتصادي دولت های نهم و دهم هدفمندي يارانهها بود كه دولت يازدهم هم در حال اجراي ادامه آن است. شما قبلا عنوان كرديد كه حاضرم ۵/۲ ميليون تومان يارانه پرداخت كنم. پرداخت يارانه را چطور ارزيابي ميكنيد؟
بحث يارانه در مختصات علم اقتصاد قرار دارد، اما پرداخت يارانه نقدي يك موضوع من درآوردي است. پرداخت يارانه نقدي مويد اين است كه يك دولت ابزار حقوقي و خدماتي لازم براي مردم ندارد و براي به دست آوردن اين ابزار دست در بودجه كشور ميبرد. يارانه از جنگ جهاني دوم آغاز شد، وقتي همه سازمانها، نهادها و نظامهاي كشور مانند شهرداري، بانك و ارتش لطمه می بینند، مردم كاسه چه کنم خود را در دست گرفتند و ارتش به آنها پول ناچيزي پرداخت ميكرد. پرداخت يارانه نقدي به این سبک وسیاق پيامدي جز صدقه دادن وگداپروری ندارد. بهشدت با پرداخت يارانه نقدي مخالفم، اما به هر حال موضوع پرداخت يارانه در كشورمان قانوني شد و دولت يازدهم نيز مجبور به پرداخت آن است.
مقصود من از يارانه ۵/۲ ميليون توماني اين بود كه دولت چند ماه اين يارانه را پرداخت كند، سپس آن را به خدمات، بيمه، حمل و نقل، بهداشت و تمام خدماتي كه مردم نياز دارند اختصاص دهد. حال من ميپرسم كه آيا مردم حاضرند ۲۵۰ هزار تومان دريافت كنند و براي استفاده از تمام خدمات دولتي چند برابر پول بپردازند يا حاضرند ۵/۲ ميليون تومان بپردازند، اما از تمام خدمات بيمهاي، بهداشتي، آموزشي، حمل و نقل و شهرداري به صورت رايگان استفاده كنند؟ دليل اينكه مردم ميخواهند از دولت يارانه دريافت كنند، اين است كه به دولت اعتماد زیادی ندارند. اين بياعتمادي را هم همانهايي به وجود آوردهاند كه پرداخت يارانه به اين شكل را آغاز كردند.
در برخی از محافل عنوان كردهايد كه در زندان مشاوره اقتصادي ميداديد. از چه زماني اين فعاليت را شروع كرديد؟ آيا حاضريد به دولت در اقتصاد كمك كنيد؟
من دشمنانم را هم دوست دارم و به كساني كه بخواهند مشورت اقتصادي ميدهم. حتي در زندان هم كه بودم زندانيان و ديگر ملاقاتكنندگان سوالات اقتصادي و مربوط به كسب و كار از من ميكردند. من به بسياري از شركتها مشاوره اقتصادي دادهام و آنها را به موفقيت رساندهام. تخصص من نقد كردن داراييها با ارزش افزوده است. مشكل اصلي «پديده شانديز» هم عدم نقدشوندگي سهامهاست. يكي از دانشگاههاي اروپايي هم با دكتراي افتخاري كه به من اهدا كرده، تخصص شهرام جزايري در امر كسب و كار را تاييد کرده است. در حال حاضر از من ۲۰ مقاله ميخواهند كه اگر بنويسم ميتوانم كانديداي نوبل اقتصاد شوم.
در جلسات تبادل نظر هم كه داشتهام اين طور نبوده كه اظهارنظرها را بشنوم. وقتي به نشستي ميروم معمولا من ميگويم و حضار مينويسند. من جزو كساني هستم كه اقتصاددانان را به استخدام درميآورم. اكنون بحث بر سر تواناييهاست. اگر شخص رئيسجمهور، آقاي روحاني از من بخواهد حاضرم تمام توانم را براي بهبود وضع اقتصادي كشور به كار گيرم. وقتي در زندان بودم، هر هفته هياتهاي اقتصادي به زندان ميآمدند و با من ملاقات ميكردند. من هم به افراد داخل زندان و هم به كساني كه خارج از زندان بودند مشاوره اقتصادي ميدادم.
در حال حاضر حقوقهاي نجومي يكي از داغترين موضوعات كشور است. مبلغ فيش حقوقي شما چقدر است؟
زماني كه در شركتهاي خودم مشغول به كار بودم و در زمان دستگيريام ۲۰۰ هزار تومان به عنوان حقوق دريافت ميكردم. درآمد شخصي من همين مقدار بود، اما همه هزينههای ديگر اعم از تامين خانه، ماشين و... به عهده شركت بود.
اين حق را ميدهيد كه باور نكنيم؟
من يك حقوق ۲۰۰ هزار توماني دريافت ميكردم و باقي هزينههاي زندگي از قبيل خريد خانه، خودرو و تمامي موارد بر عهده شركت بود.
درآمد كنوني شما چه ميزان است و به چه فعاليتي مشغول هستيد؟
اكنون كه درآمد ثابتي ندارم، اما ميتوانم در رابطه با درآمدهاي آتي خود صحبت كنم. پس از تاسيس بانك خصوصي در سال ۱۳۹۷ پيشبيني ميكنم كه فقط از اين طريق ۷۵۰ ميليارد دلار در سال درآمد كسب كنم. موقعيت جغرافيايي اين بانك در كشورهايي نظير پاناما، قبرس، سنگاپور، هنگ كنگ و... در نظر گرفته شده است. امروز هم تمام تمركز خود را روي تاسيس بانك گذاشتهام و فعاليت ديگري انجام نميدهم. اما هزينه ماهانه خانوادههاي زنداني كه به آنها كمك ميكنم همراه با مخارج خانواده خودم حدود ۵۰۰ ميليون تومان رقم ميخورد.
در حالي كه ميگوييد در اين مدت فعاليت اقتصادي نداشتهايد، اما چندي است اخباري مبني بر حضور شما در پديده شانديز به گوش ميرسد. آيا اين موضوع ارتباطي با فعاليتهاي اقتصادي شما ندارد؟ در كل جريان فعاليت شما در پديده شانديز و ايجاد كمپين «نه به فروش سهام پديده» چيست؟
حدود هفت، هشت ماه قبل از عيد نوروز۹۵ بود كه به عنوان مدير در نشستها و سخنرانيهاي اقتصادي شركت ميكردم و در اين محافل برخي از سهامداران پديده از من درخواست كمك كردند و از آنجا كه خيل عظيمي از هموطنان در اين شركت سهم دارند نتوانستم از كنار آن بيتفاوت رد شوم. بر اساس برآوردها ميتوان گفت كه به طور مستقيم يك ميليون نفر (خانواده سهامداران) از ورشکستگي شركت پديده در آن زمان متضرر شدند. در ايام عيد بود كه از اين شركت بازديد كردم و طي جلساتي كه با موسسان اين شركت برگزار شد، به اين نتيجه رسيديم كه ميتوان اين بنگاه اقتصادي خاكخورده را احيا كرد. در آن مقطع جو منفي عليه دولت ايجاد شده بود و مصداق بارز آن را ميتوان در راي نياوردن اصلاحطلبان در شهر مشهد ديد. همه سهامداران پديده مدعي بودند كه دولت آقاي احمدينژاد به آنها خدمت كرد و دولت كنوني عليه آنها اقداماتي انجام داده است، اما در همين حال در محل مشاركت اين شركت شبهه وجود داشت و در دولت قبل به طور كلي اين شركت به حال خود رها شده بود. پس از روي كار آمدن دولت آقاي روحاني ما از دولت و مجلس خواهش كرديم كه به حال اين قشر از هموطنان زجر كشيده هم برسند.
گذشته از اين صحبتها، سوال اين است كه احياي پديده شانديز چه منفعتي براي شما دارد؟
چندي پيش در صحبت با يكي از سهامداران شركت پديده متوجه شدم كه فرزندشان به دليل قتل غيرعمد به اعدام محكوم شده است و بايد ۳۰۰ ميليون تومان ديه پرداخت كند تا شاكيان راضي به آزادي زنداني شوند. به همين دليل ۱۰۰ ميليون تومان از فردي قرض ميگيرد و در پديده سرمايهگذاري ميكند تا آن پول پس از چند ماه چند برابر شود. اما بعد از مشكلاتي كه براي پديده به وجود آمد، او نه تنها نتوانست رضايت ولي دم را جلب كند، بلكه متحمل ۱۰۰ ميليون تومان بدهي شد و متاسفانه فرزند خود را هم از دست داد. بديهي است در چنين شرايطي هر انسان داراي وجداني از هرگونه كمكي دريغ نميكند و اين اطمينان را به شما ميدهم كه پديده شانديز تا به امروز حتي يك ريال هم براي شهرام جزايري منفعت مالي نداشته و نخواهد داشت.
جز شما چه اشخاص حقيقي و حقوقي در احياي پديده نقش داشتند؟
در اين مدت دادستان محترم مشهد كار بسيار زيبايي كرد و از توقيف اموال و دستگيري افراد جلوگيري به عمل آورد و فقط كنترل قضائی را در دستور كار قرار داد. از طرف ديگر، ستاد تدبير با مصوبه شوراي امنيت در زمينه تجمعات مردمي ورود كرد و در مشهد از آقاي پهلوان وكالت بلاعزل گرفت و با ۸۰ درصد سهمي كه در اختيار ايشان بود براي پديده شانديز مدير و هياتمديره انتخاب كرد. ما هم با ارائه نقشه راه خسارات وارده را تا حدودي جبران كرديم. خوشبختانه بعد از اقدامات صورتگرفته امروز شركت پديده روي مدار اقتصادي كشور قرار گرفته و هفته گذشته براي نخستينبار مديرعامل پديده در تلويزيون ملي كشور حضور پيدا كرد و در برنامه پايش به صراحت اعلام كرد كه در بنگاه پديده فساد اقتصادي رخ نداده است.
فقط چند تخلف كوچك بود كه مراجع قضائی به آن رسيدگي كردند. بايد گفت كه امروزه پديده بزرگترين بنگاه سودآور كشور است. متاسفانه مسئولان تا نوروز ۹۵ به اين نتيجه نرسيده بودند و فقط در چهار ماه گذشته به بزرگترين مشاركت اقتصادي جهان توجه نشان دادند. بايد گفت كه احمدينژاد برخوردمناسبی با سهامداران پديده انجام نداد، به اين دليل كه در دولت او انتظامبخشي در بازار سرمايه به هيچوجه وجود نداشت. آنچنان كه در روزهاي آخر رياستجمهوري در صدا و سيماي جمهوري اسلامي حضور يافت و براي تاسيس دانشگاه از مردم طلب پول كرد. اين نشان ميدهد كه ايشان كوچكترين اطلاعي از فروش سهام ندارد و از دیدگاه کلان در عرصه اقتصادي هم برخوردار نيست. دولت نهم در شركت پديده چنين رويكردي داشت و دولت غيرانتفاعي بهترين تعبيري است كه ميتوان به پديده آن زمان اطلاق كرد.
آيا روابط موسسان پديده شانديز بایک موسسه مالي حقيقت دارد؟
يك سري اتهامات از سوي رسانهها به برخي از افراد وارد ميشود كه صحت و سقم آن در دستگاه قضائی مشخص نشده است. در اين مدت بحث انحلال پديده مطرح بود، اما امروز اين بنگاه اقتصادي داراي متصدي، مدير، هياتمديره و... بوده و فعاليت خود را از نو آغاز كرده است. قواي سهگانه نيز حمايت خود را از پديده شانديز اعلام كردهاند. عقيده فني و كارشناسي من براي بنگاه پديده اين است كه اولا سهم مردم عزيز زير ۱۰ هزار تومان نيست، در ثاني به مردم پيشنهاد ميشود كه به هيچوجه سهم خود را در اين شرايط نفروشند و در كمپين نه به فروش سهام هم شركت كنند.
چه برنامه اقتصادي براي سال ۹۶ داريد؟
برنامه اصلي من تاسيس بانك است و در ابتدا قصد داريم شركت سرمايهگذاري موسسان بانك را راهاندازي كنيم. تمامي اين فعاليتها بر پايه اعتبار شخص شهرام جزايري در فضاي بينالمللي است و استاندارد من بيش از بسياري از بنگاههاي اقتصادي جهان است، به طوري كه نرخ سود تسهيلات بانك شهرام صفر درصد است. چنان خدمات متنوع بانكي در اين بنگاه در نظر گرفتهايم كه تحصيل درآمد ۷۵۰ ميليارد دلاري در آن ميسر شود. البته نرخ سود سپردهها در اين بانك واقعي خواهد بود و بر اساس شاخصهاي اقتصادي آن را تعيين ميكنيم. متاسفانه شبكه بانكي ما فشل و بيمار است. در كشوري كه مديران دولتي تمام اجزاي اقتصاد را در دست داشته باشند مشخص است كه بازدهي چنداني نميتوان براي آن متصور شد. همان طور كه در نظام بانكداري كشور مشاهده ميكنيم سود و زيانها به طور خودجوش بالا و پايين ميشوند و حتي با نرخ تورم همخواني ندارند.
شما فعاليت اصلي خود را پولسازي ميدانيد. در رابطه با اين سبك از فعاليت اقتصادي بيشتر توضيح دهيد؟
من از يك مكتب اقتصادي پيروي ميكنم و آن پولسازي و توسعه همراه با حفظ حقوق اكثريت مردم است و تمام فعاليتهاي اقتصادي خود را بر مبناي آن پيش ميبرم. در اين مكتب تمامي اوراق صكوك را ميتوان در كمتر از يك ساعت به فروش رساند.
اين امر بيشتر شبيه به روياسازي است. چگونه ميتوان در بازار سرمايه ايران كه در ركود به سر ميبرد، كمتر از يك ساعت تمامي اوراق صكوك را به فروش رساند؟
ما ۳۷۷ نماد معاملاتي در بورس و فرابورس داريم كه ارزش آن به بيش از۳۵۰ هزار ميليارد تومان ميرسد و ۲۰ درصد آن سهام شناور آزاد و ۸۰ درصد آن دولتي است. در سيستم TSETMC هم حدود هشت ميليون كد سهامدار ديده ميشود. حال از اين هشت ميليون نفر سهامدار فقط حدود ۲۵درصد افراد در بازار سرمايه پولشان را نگه داشتهاند و از اين بين فقط ۲۵۰ هزار نفر در بورس فعاليت ميكنند. استاندارد جهاني ميگويد كه در كشور در حال توسعهاي نظير ايران بايد ۲۰ درصد مردم در بورس سرمايهگذاري كنند كه امروز به طور واقعي فقط كمتر از يك درصد مردم در بورس فعاليت ميكنند و حدود ۵/۲ درصد مردم هم در بورس سرمايه دارند. در نتيجه اكنون ۳۵۰ هزار ميليارد تومان در كشور عطش سرمايهگذاري دارد كه در صورت متقاعدسازي، در كوتاهترين زمان ميتوان اين پول را جذب بنگاههاي خصوصي كرد.
براي متقاعدسازي چگونه بايد عمل كرد؟
در ابتدا ۳۷۷ نماد معاملاتي بايد دو برابر شود و مسئولان بايد آن را از لحاظ كمي گسترش دهند. در واقع بايد روزانه يك مجوز صادر شود تا شركتهاي سهامي عام روي كار آيند. در وهله دوم از لحاظ كيفي، شركتهاي موجود بايد افزايش سرمايه دهند. بنابراين فضاي فعاليت به وجود ميآيد، اما تا زماني كه مديران درست انتخاب نشوند تحول خاصي رخ نميدهد.
در جايي مدعي شديد كه اگر رياست بانك مركزي را به شما بسپارند در هفت روز تمام مشكلات بانكي را حل ميكنيد. ازچگونگي حل مشكلات بگویید؟
با اجراي اصول و فنون مذاكره و متقاعدسازي ديگر كشورها تا حد زيادي ميتوان مشكلات بانكي ايران را حل و فصل كرد. ما همه جا بايد كمككننده دولت و مسئولان باشيم و از ياريرساني به دولت غافل نشویم.
عدهاي معتقدند اگر افراد ديگري جاي شهرام جزايري بودند بعد از آزادي از زندان حتي يك روز هم در كشور نميماندند. چرا شما بعد از آزادي از زندان در ايران مانديد و به خارج از كشور نرفتيد؟
من از صميم قلب كشورم را دوست دارم و براي من زندگي در ايران بر هر چيزي ارجح است. قبول دارم كه اينجا هم مشكلاتي وجود دارد، اما مشاهده ميكنيم كه در آشفتگي و ناامني منطقه، ايران از چه امنيت بالايي برخوردار است. همچنين من به بيش از ۸۰ كشور جهان سفر كردهام و تجربه شخصي من نشان داده است كه جايي بهتر از زادگاه انسان براي زندگي وجود ندارد. اعتقاد دارم افرادي كه در كشور خود به جايگاه و منزلتي نرسند، در كشورهاي ديگر با مشكلات عديدهاي مواجه ميشوند.
طرفداران شما اعتقاد دارند كه اگر شما در ايران نبوديد شايد بيل گيتس ميشديد. نظر خودتان در اين مورد چيست؟
اكنون هم فرقي با بيل گيتس ندارم. امروز من از تمام فيلترها عبور كردهام و هر نوع فعاليت اقتصادي قانوني را ميتوانم انجام دهم. اما نكته اساسي آن است كه ايران يك كشور جهان سومي است و به نوعي احساس ميكنم كه در گذشته چشم خوردم و فعاليتهايم متوقف شد.
نظرتان در رابطه با حكم اعدام بابك زنجاني چيست؟
با اعدام مخالفم.
به نظرتان مقصر اصلي محكوميت بابك زنجاني چه شخص يا اشخاصي هستند؟
به نظر من نه تنها مقصر، بلكه متهم اصلي پرونده بابك زنجاني، دولت قبل هم است، زيرا برخی از وزرا بهويژه درحوزه نفت به بابك زنجاني اطلاعات دادند.
آيا تا به حال با زنجاني مشاركت اقتصادي و همكاري داشتهايد؟
در بعضي موارد به ايشان مشاوره ميدادم. در يك سال آخر فعاليت ايشان با يكديگر آشنا شديم و به صورت تلفني گاهي در رابطه با مسائل اقتصادي با هم صحبت ميكرديم. البته كمتر به مشاورههاي من عمل ميكرد. به عنوان مثال چند ماه قبل از دادگاهي شدن زنجاني به او پيشنهاد كردم سهام شركتهايي را كه در كيش و قشم دارد در بورس به معامله بگذارد كه هيچ گاه به آن عمل نكرد.