یادداشت دریافتی- سیدصادق محمدی وفایی؛ از دانشمندی پرسیدند بهترین شکار کدام است؟
گفت: شکار دلهای خلق، زیرا اگر دلهای آنان را به دست آوری همه چیز از پی او خواهد آمد و در هیچ چیز از تو مضایقه ننمایند.
نظام مقدس جمهوری اسلامی مبتنی بر مردم سالاری دینی است از اینرو ستونهایی که این نظام ارزشمند، را نگهداری میکنند از جنس اعتماد تودههای مردم است. بر همین اساس شعار داده میشد نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی.
حال که نظام ما به شرق و غرب وابستگی ندارد و به قدرت ملت انقلابی خود افتخار و اعتماد میکند عالی جنابان کشور حتما حتما باید به دلهای مردم توجه ویژه داشته باشند.
صادقانه بگویم برخی از مسولین، و اشخاص گاهی چنان به ریشهٔ اعتماد عمومی این ملت ضربه میزنند که هیچ طبیبی با هیچ دارو و نسخهای نمیتواند پهلوی شکسته اعتماد، را درمان کند.
مسولینی که فیشهای نجومی را حق خود میدانند، اگر به میان مردم بیایند در خواهند یافت بسیاری از این مردم، در منجلاب فقر گرفتارند. در دایرهٔ کشاورزان افرادی یافت میشود که به علت قحطی پول زمین کشاورزیشان، را فروختهاند. برخیها نیز به علت فقیر بودن زمینشان را زیر کشت نبردهاند. برخی از آنها طلای خانمشان را فروختهاند تا بدین وسیله گندم یا جوی تهیه کنند. بسیاری از آنها از راه معاملات مدت دار یا گرفتن وامهای سرشار از بهره زمینهایشان را زیر کشت بردهاند.
این کشاورزان به بارانهای الهی دل خوش بودند اما چون محصولاتشان را به بازار آوردند، جوشان با بیمهری دولتیان مواجه شد و گندمشان در دام خرید نسیهای دولت قرار گرفت!
در اینجامعه، بسیاری از جوانان تحصیل کرده از فقر و بیکاری، با سرعتی وصف نشدنی مو سفید شدهاند! کامیون داران و مسافربران از بیکاری و رکود در بازار، خیلی آزرده خاطرند. بازاریان نیز با اینکه از فروش اجناسشان خبری نیست و گرفتار کرایه مغازههایشان شدهاند، از مالیاتهای، اداره دارایی و... گلهها دارند.
آه و نالهٔ این مردم وقتی بلند میشود که فیش عالی جنابی از جنس بانک رفاه، بیمه مرکزی و... به حقوقی چند ده میلیونی آراسته میشود! واقعا الفیش و مالفیش؟!
آنکه این همه حقوق میگیرد چه میداند که در اینجامعه افرادی وجود دارند که نه پول رهن دارند و نه کرایه و به همین دلیل هر شب در منزل کسی شب را به صبح میرسانند!
این مردم وقتی فیش به اصطلاح خدمتگزاری از بیمه مرکزی را با آن مبلغ بالا را دیدند انگشت تعجب را به دندان گرفتند واز مسولین انتظار اقدامی قاطع و انقلابی داشتند اما، از آن عالی جناب استعفایی دیدند و گیرندهٔ آن حقوق کلان را جایگزین او یافتند؟!
این مردم زجر کشیده و نیازمند امداد رسانی، چون عکس آن عالی جناب بانک رفاه را دیدند، بیش از پیش عصبانی شدند. پیرمردی با پیرهنی یقه آخوندی و پیشانیی پینه بسته و... که در هر ماه به اندازه دیهٔ خود حقوق میگیرد!
عصبانیت این مردم وقتی بیشتر شد که جناب هاشمی وزیر بهداشت انتشار فیشهای نجومی حقوق را خیانت اعلام کرد! یا للعجب گرفتن آن حقوق خیانت نیست ولی اعلام آنها خیانت است؟!
ای عالی جنابان انقلابی وای تصمیم سازان ارشد نظام مقدس جمهوری اسلامی هنوز هم ضربهای که پرونده مه آفرید امیر خسروی به اعتماد عمومی ملت زده است جبران نشده است از اینرو تا از انقلاب میگوییم عدهای که دنبال بهانهاند، از آن فساد سه هزار میلیاردی سخن میگویند.
ای برادران مسئول وقتی جوانان این ملت برای وام ازدواجی ناچیز این همه گرفتار میشوند، آن وامهای میلیاردی چگونه به امیر خسرویها پرداخت شده است؟ این مردم میگویند خاوری چگونه آن فساد را انجام داد و چگونه به این راحتی از کشور فرار کرد؟!
این مردم سئوال میکنند که چرا تفاوت حقوقها، این همه سرسام آور است؟
این همه زمین خواری و کوه خواری چرا و چگونه اتفاق میافتد؟!
ای نهادهای ناظر و مسئول! این مردم از اینکه نفت کشورشان به زنجانیی از جنس بابک داده میشود گلهها دارند. این نوع پروندهها اعتماد عمومی مردم را به نظام، کم رنگ وگاه به خطر میاندازد.
این مردم سئوال میکنند نهادهای نظارتی کجا بودند و کجا هستند؟! حال که این همه فساد اتفاق میافتد چرا هیچ نهاد نظارتیی عذرخواهی نمیکند؟!
آیا این نوع فسادها ارزشهای انقلابی و اسلامی کشورمان را زیر سئوال نمیبرند؟
ای دولتیان وای مجلسیان وای قوهٔ قضائیه! مواظب باشید چنین لغزشهای بزرگی که اعتماد سوز هستند اتفاق نیفتد چرا که این فسادها، دل چرکین شدن بعضیها و لغزیدن برخی دیگر از مردم را به دنبال دارد. شخصی از دستبرد امریکا به دو هزار میلیارد ایران سخن میگفت و غصه میخورد، جوانی نیز جواب میداد، غصه نخور چرا که آن دو هزار میلیارد اگر در امریکا باشد از امنیت بیشتری بهرهمند است تا در ایران باشد!
آری میگویند ابوحنیفه بچهای را دید که از جای گل الودی در حال عبور است او را صدا زد و گفت بچه جان مواظب باش نلغزی.
آن بچه گفتای شیخ لغزش من آسان است تو مواظب باش که نلغزی چون با لغزش تو، پیروانت نیز بلغزند.
به امید روزی که برای مبارزه با فساد، تصمیمی انقلابی گرفته شود و با فساد به صورت ریشهای و فراگیر آنهم قاطعانه برخورد شود.
زخمی که حیله بر جگر اعتماد
باور نمی کنم به من آن زخم بسته را
با چشم باز آن نگه خانه زاد زد
محمد علی بهمنی