گیاهان دارای مغز و سیستم فکری به آن شکلی که در انسانها و سایر حیوانات وجود دارد، نیستند. اما با این حال پژوهشهای جدید نشان داده که گیاهان میتوانند به برخی محرکهای محیطی واکنش نشان دهند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، این امری است که دوستداران گلها و گیاهان برای مدت طولانی همواره به آن باور داشتهاند، اما در حال حاضر دانشمندان استرالیایی شواهدی یافتهاند که بر پایهی آن، گفته شده که گیاهان واقعا میتوانند زمانی که ما به آنها دست میزنیم را حس کنند.
علاوه بر این، احساسهای مختلف باعث آغاز جریانی از تغییرات فیزیولوژیکی و ژنتیکی، بسته به نوع محرک دریافت شده از سوی گیاهان میشود. یعنی اینکه که آیا آن محرک، چند قطرهی باران یا یک لمس ملایم بوده است.
این خبر احتمالا جالبترین چیزی باشد که همهی ما در این هفته شنیدهایم. محقق سرپرست این گروه، اولیویر فن آخن (Olivier Van Aken) از دانشگاه استرالیای غربی در این باره میگوید: «اگرچه مردم به طور کلی فکر میکنند که گیاهان هنگام لمسشان هیچ احساسی ندارند؛ اما این پژوهش نشان میدهد که آنها در واقع بسیار حساس به لمس و ضربههای کوچک هستند.»
وی همچنین افزود: «در حالی که به نظر میرسد، گیاهان هنگامی که لمسشان میکنیم یا ضربهشان میزنیم یا با پاهایمان آنها را له میکنیم هیچ واکنش و حسی نداشته باشند؛ اما واقعیت این است که آنها از این تماسها به طور کامل آگاه هستند و به سرعت به رفتار ما پاسخ میدهند.»
اما اولین موردی که باید در این مقوله به آن توجه کنیم این است که برخورد شتابزدهای با موضوع اخیر نداشته باشیم و از نسبت دادن حس انسانپندارانه به تمامی گیاهان خودداری کنیم؛ رفتاری که گاهی اوقات از برخی افراد سر میزند و با استقبال هم مواجه میشود. اگر چه این توانایی احساس تماس در گیاهان فوقالعاده و شایان ستایش است. اما واقعیت این است که گیاهان مغز ندارند و توانایی «فکر کردن» را نیز طبیعتا ندارند. ما همچنین هیچ شواهدی نداریم که نشان دهد، آنها واقعا توانایی «احساس» رویدادها را به آن شکلی که ما در ذهن خود داریم، داشته باشند.
تحقیقات قبلی نشان دادهاند که گیاهان دارای آگاهی بسیار خوبی از محیط اطراف خود هستند. برای مثال، آنها میتوانند صدا را در زمانی که توسط حشرات جویده میشوند «بشنوند» و با انتشار مواد شیمیایی آنها را متوقف کنند. آنها همچنین قادر به برقراری ارتباط با یکدیگر از طریق یک «شبکه» زیرزمینی متشکل از قارچها نیز هستند.
این در حالی است که هیچ پاسخ قابل مشاهدهای به هیچ یک از این محرکها وجود ندارد. باید بگوییم که این محرکها در واقع به عنوان ورودیهایی هستند که کمک میکنند تا گیاه از محیط اطراف خود آگاه باشد و خود را برای هر خطر بالقوه آماده کند یا اینکه تغییر شرایط آبوهوایی آماده باشد.
مورد دیگری که دانشمندان دریافتهاند، این است که اسپری قطرات آب روی گیاهان باعث تغییر هزاران ژن در آنها میشود. این پدیده به عنوان یک پاسخ فیزیولوژیکی چشمگیر به شمار میرود که با گذشت چند دقیقه از ورود محرکها، آغاز شده و در طول نیم ساعت نیز متوقف میشود. فن آخن در این مورد میگوید: «ما توانستیم نشان دهیم که این پاسخها توسط هیچ یک از ترکیبات فعال در اسپری ایجاد نمیشود؛ بلکه با تماس فیزیکی ناشی از قطرهی آب فرود آمده روی سطح برگ پدیدار میشود.»
این تیم با کنجکاوی برای دانستن اینکه چه مورد دیگری نیز ممکن است به انتشار پاسخهایی از سوی گیاهان منجر شود، پژوهشهای خود را ادامه دادند و دریافتند که به آرامی لمس کردن گیاهان یا تماس با آنها توسط موچین هم میتواند یک جریان فیزیولوژیکی مشابه را آغاز کند. همچنین یک سایهی ناگهانی نیز توانست روی این گیاه تاثیر بگذارد.
تمام این اطلاعات میتواند برای بقای گیاهان در طبیعت ضروری باشد و محققان در ژورنال فیزیولوژی گیاهی (Plant Physiology) این موضوع را به طور کامل توضیح دادهاند. فن آخن در ادامهی توضیحاتش گفت: «بر خلاف حیوانات، گیاهان قادر به فرار از شرایط مضر نیستند. در عوض، به نظر میرسد که گیاهان سیستمهای دفاعی در مقابل تنشهای پیچیده را در خود برای حس محیط و کمک به شناسایی خطرات و پاسخ مناسب به آنها در خود گسترش داده باشند.»
نکته مهمی که وجود دارد این است که مطالعهی اخیر همچنین دو پروتئین را نیز شناسایی کرده است که میتوانند واکنش لمسی گیاه را غیرفعال کنند. در آینده، این یافته میتواند گیاهان را در محیطهای کنترلشدهای، همانند گلخانهها در زمینههایی از قبیل تغییر ژنهایشان و پاسخ به محرکهای «زنگ خطر» یاری کند.
البته واضح است یک مطالعهی صرف به اندازهی کافی برای تغییر اساسی درک ما از دریافت تحریک گیاهان، قانعکننده نیست و تحقیقات بیشتری مورد نیاز است تا این یافتهها به طور چندباره مورد تایید قرار گیرند. اما در حال حاضر، شاید همهی ما باید زمانی که در حال آسیب زدن به گیاهان یا رد شدن از کنارشان هستیم، باملاحظهتر برخورد کنیم. همچنین باید مراقب باشیم تا سایههای غولپیکر خودمان (شاید در قیاس با گیاهان!) را روی آنها نینداخته و مسیر نورشان را مسدود نکنیم.
آیا این خبرها خوب هستند؟ خب باید بگوییم که خبر خوب این است که به نظر میرسد صدای آواز و موسیقی برای گیاهان بسیار امن و بیخطر باشد. فن آخن در این مورد به پیتر اسپینکس از پایگاه ایج (The Age) گفت: «تا کنون، هیچ شواهدی به دست نیامده تا بتواند از ایدهی برخی افراد پیرامون اینکه «ارتعاشات حاصل از موسیقی به حدی قوی هستند که بتوانند روی گیاهان تاثیر بگذارند.» پشتیبانی کند.»