مددجویی به دلیل بی دقتی در تاب دادن دوستش باعث آسیب دیدگی وی از نخاع شد و از سال 93 در یکی از زندان های خوزستان به سر می برد.
به گزارش ایسنا، «شهاب» به همراه چند نفر از دوستان خود آخرین شب بلند پاییز برای تفریح به پارک رفته و بعد از گشتی کوتاه به سراغ تاب بلند این پارک میروند تا به قول شخص مددجوی این پرونده، کیف ناکوک خود را تمام کنند.
با نشستن «عماد» بر روی کفه تاب «شهاب» که در هل دادن سرنشینان مهارت و قدرتی داشت، در نوبت دوست صمیمی خود کمی ترس عماد و بیشتر ترغیب و تشویق دوستان عاملی میشود که وی به خواهش و تضرع همکلاسی و دوست صمیمی خود - عماد- بی اهمیت شده و از قضا قدری بر شتاب آمد و رفت بیافزاید و برای این اتفاق پایانی تلخ در خاطرهها باقی گذارد.
با حالت ناهشیاری هنگامی که عماد از روی تاب با سر روی زمین فرود میآید باز دوستان او این ماجرا را یک شوخی پنداشته و با خنده سراغ او میروند، اما شهاب که نقش زمین شده از خود واکنشی نشان نمیدهد. شدت شوخیها و در مقابل سکون و سکوت عماد 19 ساله ناگهان فضا را برای همه دوستان او تیره و تاریک کرده و در یلدای دو سال گذشته همه آن را برای پیگیری درمان او روانه بیمارستان میکند.
هر چند به دلیل نزدیکی بیمارستان به پارک در کمتر از 5 دقیقه عماد در بخش ویژه بستری میشود اما انتقال غیراصولی او و البته شدت ضربه که بر عماد وارد شده این نوجوان آبادانی را از ناحیه نخاع دچار آسیبدیدگی شدید میکند.
با وجود آمد و شد خانوادگی فرد مقصر و شخص آسیبدیده در این حادثه، اما هزینههای سرسامآور پزشکی و درمانی ناخواسته پدر عماد را مجاب میکند شرایط تلخ خانوادگی و عدم استطاعت مالی را با طرح شکایت، به تیمارداری عزیز همیشه معلول خود بکاهد.
با اقامه دعوی در دادگاه عمومی یکی از شهرستانهای استان خوزستان و بنا به مواد 432، 318، 302 و 294 قانون مجازات اسلامی در مجموع شهاب به دیهای معادل یک میلیارد و 55 میلیون تومان محکوم میشود که با وجود تامین بخشی از این بدهی و همکاری خانواده شاکی در گذشت از بخشی از بدهی محکومبه، این زندانی بابت عدم توانایی در پرداخت 40 میلیون تومان الباقی در زندان سپیدار بهسر میبرد.
بر اساس این گزارش، این مددجو با حکم «تسبیب در ایراد صدمه بدنی غیرعمد» در تاریخ 16 بهمن ماه سال 93 راهی زندان سپیدار استان خوزستان میشود.
طبق نظر کمیته تحقیق ستاد دیه خانواده این زندانی محصل فاقد هر گونه دارایی منقول و غیرمنقول ممکن الفروش برای تامین این بدهی هستند و خانواده 5 نفره این محکوم در محلی استیجاری و با حقوق کارگری سرپرست خانواده امرار معاش میکنند.