طالب علی پورشریعه آموزگار 35 ساله مدرسه استثنایی چند معلولیتی امام جواد ساری است. او دوران کودکی را در شهر کیاسر، از توابع بخش چهاردانگه ساری و در خانواده ای فرهنگی سپری کرد.
در یکی از روزهای پیش از یک سالگی، او دچار تب و تشنج سخت می شود و دور بودن محل زندگی خانواده پورشریعه از مراکز درمانی سبب می شود تا فرزند آنها از درمان به موقع محروم بماند. در اثر این اتفاق، نخستین روزهای کودکی او با معلولیت جسمی حرکتی همراه شد و همین مساله، انگیزه حضور پررنگ او در عرصه آموزش و پرورش استثنایی در آینده را فراهم کرد.
طالب علی تا 6 سالگی قادر به راه رفتن نبود اما با سختکوشی و به کمک پدر و مادر و توانبخشی توانست با پاهای خود در کلاس اول ابتدایی گام بگذارد.
او از سال 1387 به آموزش در مدارس استثنایی پرداخت و در سال 89، با پذیرش در آزمون استخدامی اموزش و پرورش در لیست 10 نفر برتر آزمون استان جای گرفت.
طالب علی سال ها بعد به عنوان مددکار اجتماعی و مدیرکلینیک مددکاری اجتماعی باران فعالیت خود را ادامه می دهد چراکه اعتقاد دارد به راحتی می تواند با افراد دارای مشکلات ویژه ارتباط خوبی برقرار کند.
مسئول طرح ساماندهی کودکان خیابانی در کلینیک مددکاری اجتماعی باران، مددکاری بخش های گوناگون آسیب پذیر از قبیل : کودکان کار- زنان سرپرست خانوار و ... ، مشاور مدیرکل بهزیستی مازندران در کنار همسر و پدر بودن، روزهای زندگی طالب علی پور شریعه را رقم می زنند.
طالبعلی پورشریعه 5 روز در هفته را به آموزش در مدرسه ابتدایی چند معلولیتی امام جواد ساری سپری میکند.
او اعتقاد دارد افراد معلول توانمندیهای پنهانی دارند که با آموزش درست میتوان از آنها برای حضور سودمند در جامعه بهره برد.
او امیدوار است تا با تلاش او و همراهی افراد سالم، این کودکان نقش خود را در ساختن زندگی و آینده خود به درستی ایفا کنند.
انجام تمامی امور مربوط به دانشآموزان استثنایی از صفر تا صد بر عهده آموزگار است.
او کار کردن برای معلولان را فرصتی برای توانمندی ساختن خود برای خدمت بهتر به آنها میداند.
طالبعلی در تمامی این سالها از کار کردن با کودکان معلول خسته نشده است. او عاشق حرفه و شاگردان خود است.
طالبعلی در تمامی این سالها از کار کردن با کودکان معلول خسته نشده است. او عاشق حرفه و شاگردان خود است.
او به عنوان آموزگار ابتدا تربیت و آموزش، سپس توانبخشی و در آخر مسائل آموزشی را سرلوحه برنامههای خود قرار داده است.
او تلاش میکند با ارتباط صمیمانه با دانشآموزان، زمینه پذیرش و ارتباط بهتر خانوادهها با فرزندان معلول را فراهم کند.
طالبعلی عشق، صبر و تخصص را سه لازمه مهم آموزش و تربیت در مدرسههای استثنایی میداند.
او که میداند دوستانه نتیجه بهتری دریافت خواهد کرد، میکوشد پیش از آموزگار بودن دوست و همراه دانشآموزان خود باشد.
او باور دارد، با صرف انرژی و آموزش مناسب میتوان توانایی این افراد را شکوفا کرد تا زندگی آینده آنها، دغدغه خانواده و جامعه نباشد.
او یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در موفقیت خود را آموزگار دوره ابتدایی خود معرفی میکند که با صبر، همراهی و استقامت راه آموزش و رشد را برای او فراهم کرد.
افزون بر آموزگار بودن، او در کلینیک مددکاری اجتماعی باران، به کودکان کار، زنان سرپرست خانوار، معلولان، خانوادهها و بیماران اعتیاد خدمت میکند.
او با آگاهی و تکیه بر توانمندیهایش، خود را در رقابت با افراد عادی و توانمندتر قرار میدهد.
طالبعلی پورشریعه، تنها بخش خسته کننده زندگی خویش را نرسیدن به حقوق اساسی و به حق آموزگاری میداند.
طالبعلی 35 ساله هرگز به خود اجازه بازنده بودن نداده است. او تلاش میکند تا با استفاده از توانمندی خود زندگی سالم و سودمندی داشته باشد.
طالبعلی اوقات فراغت خود را به ورزش میپردازد. هیچ مانعی سبب نمیشود تا او از تلاش برای داشتن زندگی سالمتر و شکوفاتر ناامید شود.
او رسیدگی و انجام امور مربوط به کودکان خیابانی را وظیفه الهی خود می داند و امیدوار است در آینده، سهم بیشتری از فرهنگ، کار، دانش و ...جامعه به آنها برسد.
پورشریعه پس از مدرسه به مرکز ساماندهی کودکان کار و خیابان میرود تا افزون بر آموزش، آنها را برای ساختن آیندهای سالم و موفق آماده کند.
حضور موفق او در جامعه، خانواده و محیط کار سبب باورپذیری عمومی برای پذیرش معلولان، به عنوان عضوی از بدنه توانمند و سالم جامعه شده است.
آرزوی طالبعلی استفاده از قدرت توانایی افراد معلول و افزایش آگاهی و فرهنگ عمومی درباره حقوق معلولان است.
زهرا غلامی، همسر طالبعلی نیز مددکار اجتماعی است. آنها خدمت به بخشهای آسیبپذیر جامعه را لطف و کمک خداوند به خانواده خود میدانند.
نقش پدر و مادر و همسر در خویشپذیری طالبعلی بسیار تاثیرگذار بوده است. او همراهی و پذیرش آنها را نخستین گام برای حضور فرد معلول در جامعه میداند.
*عکاس: امیرعلی رزاقی/ مهر
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود
به کجا میروم آخر ننمایی وطنم....
کاش هر کدوممون تو هر جایی که هستیم می فهمیدیم با چه هدفی اومدیم و راه درست رو پیدا میکردیم
هممون میتونیم مثل طالب علی قهرمان زندگی خود و اطرافیانمون باشیم فقط باید بخواهیم و راهش رو پیدا کنیم
قهرمان روزت مبارک.....
راستی فاز اینایی که منفی دادن چیه؟
اهمیت دادن ایشون به دانش آموزانش مثل معلمای دوره ما میمونه. اونام دقیقا همینطوری به ما عشق می ورزیدن. به جون شما