عاشیق «مسیحالله رضایی» با نیم قرن سابقه فعالیت هنری، بدون بیمه شدن و فقط با 125 هزار تومان حقوق در ملارد روزگار میگذراند.
به گزارش ایسنا، عاشیق مسیحالله رضایی را اقوام چهارگوشهی ایران میشناسند. کسی که 27 داستان دلنشین از عشق و حماسه را در سینه دارد. این خواننده که در بسیاری از نقاط ایران شناخته شده است، برای خودش طرفداران پر و پا قرصی هم دارد و هنوز هم با نفس گرم و دلنشینش میخواند و چگور مینوازد.
با روی گشاده پذیرایمان میشود و میگوید: با 72 سال سن و 50 سال سابقه نوازندگی چگور و خوانندگی داستانهای ایلات و عشایر ایران، هنوز بیمه نیستم و ماهی 125 هزار تومان از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حقوق میگیرم. بنابراین درخواست من این است که در سالهای پایانی عمرم مسئولان از هنرمندانی مانند من حمایت کنند و دارای مستمری و بیمه شویم.
دربارهی خودش توضیح میدهد: زندگی ما با زندگی ایلات و عشایر عجین است و از بچگی در روستا با نوازندگی نی، قارقی و چاوور روزهایمان را میگذراندیم و هر وقت به دامن طبیعت میرفتم در کنار نوازندگی این سازها، بالابان هم میزدم.
او با اشاره به سرنوشت نوازندگی و عاشیقی خود میگوید: ابتدا نوازندهی بالابان بودم و در کنار عاشیق اسماعیل شاهمرادی، یوسف اسماعیلی و یوسف قراخانی ساز میزدم و همهی داستان، لحن، کلام و سبک موسیقی ایلات و عشایر را که واقعا منحصربهفرد است آموختم. از آنجا که بالاترین مقام، رسیدن به هنر عاشیقی است، به این حوزه وارد شدم و به لطف خدا توانستم پیشرفت زیادی داشته باشم که بیش از هر چیز، مدیون لطف خدا و حمایت مردم ایلات و عشایر هستم.
رضایی جوهرهی داستانهای ایلاتی و عشایری ایران را که بهویژه در خطهی استانهای مرکزی، قم، همدان، البرز و قزوین رواج دارد، داشتن داستانهای غنی فرهنگی، تاریخی، مذهبی با چاشنی عشق و حماسه ارزیابی میکند و میگوید: این داستانها که سینه به سینه و نسل به نسل در تاریخ و فرهنگ این اقوام جریان داشته و دارد، ویژگی ممتازی به فرهنگ موسیقایی این قوم بخشیده که در سایر اقوام کمتر وجود دارد یا اساسا وجود ندارد.
وی با اشاره به گستردگی ایل بغدادی در چهار گوشهی کشور، بیان میکند: ایل بغدادی یکی از اقوام بزرگ و تأثیرگذار ایرانی است. این ایل نقش و تأثیر سیاسی و اجتماعی بسیار مهمی در دورههای تاریخی ایران، بهویژه دورههای قراقویونلوها، آققویونلوها، صفوی، افشار، زند، قاجار و تاکنون داشته است. از آنجا که در کتابهای تاریخ، دربارهی سرگذشت و تأثیر ایل بزرگ بغدادی بسیار کم گفته شده یا اندک اشارهای به آن شده است، مردم و حتی پژوهشگران، شناخت جامعی از این قوم بزرگ و تأثیرگذار ایرانی ندارند.
این عاشیق اظهار میکند: هر داستانی که میخوانم، با نام خدا و اهل بیت علیهمالسلام و صلوات بر شأن و مقام بالای این بزرگان عجین است و اول و وسط و آخر آن به صلوات مزین است. خوشبختانه ایلات و اقوام ایرانی نیز در شادیها، غمها و بهویژه عروسیها همواره دوست دارند، صلوات بر محمد(ص) و آل او آورده شود، چون آن را مایهی آرامش و تضمینکنندهی سلامتی و پایداری خود میدانند.
وی با اشاره به اینکه همهی تلاش من در راستای کسب رضایت ایلات و عشایر در قالب بیان عاشقانه، عارفانه و حماسی داستانهای سنتی بوده است، بیان میکند: حدود 30 داستان حماسی از ایلات و عشایر ایران را در قالب 200 کاست روانهی بازار کردهام که اکنون در کشور، بهویژه در بین ایلات و عشایر طرفداران فراوانی دارد و همچنان مردم با اشعار و داستانهای سراسر شور، عشق و حماسه که برخاسته از نگاه توأم به توسل به خدا و اهل بیت علیهمالسلام است، زندگی میکنند.
رضایی در ادامهی صحبتهایش میگوید: با توجه به اینکه توسل من به خدا و اهل بیت(ع) بوده است، همواره سربلند بودهام و هستم و مردم هم من را دوست دارند و از من حمایت میکنند و آهنگهایم حتی در شهرهای جمهوری آذربایجان، بهویژه باکو و گنجه شنیده میشود.
وی با انتقاد از بیتوجهی رسانهها، بهویژه رسانهی ملی به عاشیقها، بیان میکند: متأسفانه موسیقی سنتی به سبک عاشیقی مورد غفلت واقع شده و انجمن و صنفی هم برای حمایت از این قشر و رساندن صدای خوانندگان سنتی ایلات و عشایر مثل عاشیقها به گوش مسئولان و جلب حمایت از این قشر وجود ندارد.
رضایی با بیان اینکه 27 داستان لبریز از عشق و حماسه و با تمام اشعار تبادل شده در آن را حفظ است، میگوید: این کار بسیار سختی است، ولی تعداد کسانی که این هنر را دارند در کشور ما کم هستند. عاشیق اسماعیل شاهمرادی، عاشیق یوسف قراخانی علیشاری، عاشیق بالاخان دانش بیات ساوجبلاغی، از نامهای اصیل عاشیقی بودند که فراموش شدند و کسی و نهادی از آنها حمایت نکرد.
وی با اشاره به اینکه عاشیقها دریای اطلاعات و توانمندی در به تصویر کشیدن فرهنگ و دلبستگیهای ایلات و عشایر بودهاند، اظهار میکند: فرهنگ و موسیقی ایلات و عشایر متولی ندارد و بسیاری از بزرگان این حوزه نیز جان به جانآفرین تسلیم کردهاند. امیدواریم مسئولان برای حفظ آثار، تجارب و افسانهها و داستانهای این اقوام، فکری کنند. اگر این روند ادامه یابد، موسیقیهای مبتذل غربی و ماهوارهای یا موسیقی پاپ، مراسم ایلات و عشایر را نیز میگیرند. در آن نوع موسیقیها اساسا چیزی از روح جوانمردی، غیرت و معنویت وجود ندارد و این در حالی است که در 27 داستانی که من و بسیاری از نامآوران این حوزه در سینه داریم، روح ایمان و جوانمردی موج میزند.
این عاشیق که به عاشیق هفتطایفه شهرت دارد، در پایان اضافه میکند: نوارها و کاستهای من از باکو و ارس تا البرز و تهران، ساوه و استان مرکزی و قم تا خراسان و فارس طرفدار دارد و همهی اینها لطف خدا بوده است. بزرگان ایلات و عشایر و مردم عشایر در عروسیهای سنتی من را دعوت میکنند و همواره دلم به حمایت و دوستی این قوم گرم بوده و من نیز برایشان سنگ تمام گذاشتهام.