bato-adv
کد خبر: ۲۶۸۵۴۵

مقایسه رفتار انتخاباتی مردم ایران و آمریکا

تاریخ انتشار: ۱۰:۵۳ - ۲۲ فروردين ۱۳۹۵
 سروش دباغ در گفت‌وگویی با خبرگزاری ایلنا درباره مسائل متعددی در حوزه روشنفکری از جمله  انتخابات ٩٤، احمدی‌نژاد، ترامپ و جامعه آمریکا سخن گفته است.
  • در انتخابات اخیر، روشنفکران مطرحی در جامعه ما، همه را به شرکت در انتخابات تشویق کردند. در سال ٨٤ هم همین‌طور و در سال ٨٨ هم که نزاع بین آقای موسوی و احمدی‌نژاد وجود داشت، به همین شکل. در همه دوره‌ها روشنفکران اعتراض‌های خود را بیان کردند. سخن‌گفتن‌شان با دولتمردان، انتقادکردن، توضیح‌دادن اینکه چه مشکلاتی وجود دارد و...، در این حد فکر می‌کنم روشنفکران وظیفه خود را باتوجه به شرایطی که در آن به‌سر می‌برند، کم‌وبیش تا حد معقولی انجام داده‌اند؛ اعم از روشنفکران دینی و روشنفکران عرفی. فکر می‌کنم آنها به حد استطاعت بشری در خیلی از مناسبت‌ها فعالیت کرده‌اند.
  • قضایای انتخابات اخیر آمریکا را به دقت دنبال می‌کنم و برایم جالب است که جامعه ما- مشخصا ٢٠ سال اخیر را مدنظر قرار داده‌ام- هرجا که مشارکت بالا بوده، مردم اتفاقا به کسانی که به تندروی شهره نیستند و مشی مداراجویانه دارند؛ رأی داده‌اند. استثنای این موضوع ٨٤ است که آن‌هم به‌دلیل قصه عدالت اجتماعی و درعین‌حال ناشناخته‌بودن آقای احمدی‌نژاد بود.
  • من در مقاله‌ای که پیش از انتخابات هفتم اسفند با عنوان «تجربه زیست و انتظار حداقلی از انتخابات» منتشر کردم، همین را گفتم که در انتخابات سال ٨٢ مشارکت مردم پایین بود؛ آقای احمدی‌نژاد و تیم ایشان برنده شدند، هرجا که مشارکت بالا رفته و بخش خاموش جامعه رأی دادند، از قضا اصلاح‌طلبان و مداراجویان رأی آورده‌اند. یک استثنا دارد و آن‌هم ٨٤ است؛ هم ٩٢، هم ٨٠ و هم ٧٦ بر این صحه می‌گذارد.
  • در جامعه آمریکا، ترامپ با مواضعی که دارد جالب است که طرفدارانی دارد و کاندیدا می‌شود. مردم ما درست است که نوسان داشته‌اند، اما مسیر را  گم نکرده‌اند. مشارکت که پایین می‌آید قصه فرق می‌کند، اما مشارکت که بالا می‌رود فکر می‌کنم کم‌وبیش معلوم است که ملت چه می‌خواهند. مشی مداراجویانه‌ای گشوده شده به توسعه و روابط جهانی و افراد وجیه و کاردانی مانند رئیس دولت اصلاحات، روحانی و کسانی که امروز در مجلس رأی آورده‌اند. قبله و مسیر گم نشده. جامعه ایران را از این حیث می‌توان با جامعه آمریکا مقایسه کرد و در مجموع میانگین جامعه ایران بالاتر است.
  •  البته در جامعه آمریکا رئیس‌جمهور متعادل‌تری مانند اوباما هم انتخاب می‌شود، اما درعین‌حال کسی مثل ترامپ با این میزان اقبالی که به او شده برای من جالب است که بخشی از جامعه آمریکا چقدر بی‌تدبیر است و ملاحظات سیاسی‌اش چقدر مشکل دارد.
  • من نمی‌گویم باید طرف مخالف را ندید، اتفاقا سازوکار دموکراتیک این‌گونه است که انسان عمیق، کثرت را به رسمیت بشناسد. با اینکه مشی اصلاح‌طلبی را دوست دارم و در این حوزه‌ها قلم زده‌ام و عمیقا به این باور دارم، اما محافظه‌گران و اصولگرایان را نیز در جامعه خودم به رسمیت می‌شناسم و باید هم بشناسیم که توازن به هم نخورد. درعین‌حال فکر می‌کنم میزان اقبال به سمت مقابل به گواهی عدد و رقم، به‌ویژه نحوه زندگی، دیانت و سیاست در شهرهای بزرگ نشان می‌دهد این نگاه غلبه پیدا کرده است.
  • من فکر می‌کنم مسیر هم همین‌طور است؛ در عین اینکه کثرت به رسمیت شناخته می‌شود، طبقه متوسط شهری یا شهرهایی که رو به توسعه‌اند، با همین مختصات جهان‌سومی ما، فکر می‌کنم در همین مشی اصلاح‌طلبی پیش می‌روند و البته من تعلق خاطری به این نگرش دارم و امیدوارم رقیب هم تا جایی که می‌تواند قواعد بازی را رعایت کند. انتخابات اخیر در تهران خیلی گویا بود؛ همان‌طور که می‌دانید چگونه باوجود رد‌صلاحیت‌های گسترده، فهرست ٣٠نفره امید در شهر رأی آورد و تمامی افراد فهرست وارد مجلس شدند و فکر می‌کنم مسیر هم همین است و باوجود همه موانع ما باید پیش برویم و مختصات را بشناسیم.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو