bato-adv
کد خبر: ۲۶۳۰۴۹
طایفه گرایی در حوزه های کوچک انتخاباتی

«لیست» باید جای «خون» را بگیرد

فرشاد اسماعیلی
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۸ - ۰۱ اسفند ۱۳۹۴
یادداشت دریافتی- فرشاد اسماعیلی؛ هر چهار سال یکبار  وقتی صحبت از  انتخابات مجلس در حوزه های کوچک می شود، نخبگان فعال سیاسی  منفعلانه و نا امیدانه می گویند در شهرستان ها که رای «طایفه ای» است.

رای های طایفه ایی رای هستند و رای های زیادی هم هستند.  رای های طایفه ایی آرایی را می گویند که بر اثر علقه ها و پیوند های خویشاوندی سببی و نسبی و همبستگی های قومی داده می شوند. رای های طایفه ایی دقیقا میدان انتخابات  را به میدان رقابت های خونی تبدیل می کنند.  

نظام سلسه مراتبی طایفه ایی استقلال های فردی رای دهندگان را نشانه می رود.  چشم های سره سنج  نابینا می شود و رای دهندگان برنامه ها، شعار ها و شایستگی های نمایندگان و وابستگی های تشکیلاتی و حزبی آن ها را نمی بینند و مهم خونی است که باید در رگ قبیله جاری باشد.

قبیله یعنی یک نفر
استقلال فردی رای دهندگان خالی از محتوا می شود و خون جای برنامه را می گیرد. در این وضعیت استاتیک اجتماعی است که دیگر فرهنگ «رای دهی لیستی» عقیم می شود و« لیست» به عنوان استعاره ایی از کار تشکیلاتی سیاسی( حال از سوی هر طیف از سیاسیون) پشت دروازه های شهرستان ها می ماند.

قبایل وارد عرصه می شوند و همبستگی اجتماعی که در میدان های دیگر کارکردهای مثبتی می تواند از خود نشان بدهد  اینبار کارکردی منفی می یابد.

رای ها همه یک رای می شود و قبایل نمایندگان خود را وارد عرصه انتخابات می کنند و در کارزار، تبلیغات، برنامه های وعده و وعید قبیله ایی و خرده فرهنگ های پیرامونی آن جای خود را به سیاست های شهری می دهد. در برنامه های انتخاباتی این کاندیداها پرداختن به تعهدات انتخاباتی جای خود را به پرداختن به  تعصبات قومیتی می دهد. تیره پر رنگ می شود و سیره کم رنگ. عشیره تقویت می شود و  مدینه تضیف می شود.

خون جای حزب
اما آنچه می بایست جای پیوند های خویشی، قومی و طایفه ایی نقش ایفا کند همان حزب و فعالیت های حزبی است. متاسفانه ساختار احزاب در ایران و عمر کوتاه احزاب هیچوقت نتوانسته است بستر مناسب را برای ورود خونِ فعالیت حزبی در مویرگ های جغرافیای کشور فراهم کند.

خونِ فعالیت حزبی و تشکیلاتی متاسفانه تنها در شاهرگ های اصلی کشور پمپاز شده است. انگار قسمتی از قلب ساختار حزب در ایران که ماموریت پمپاز این خون را در همه رگ ها و مویرگ های اندام  کشور دارد فلج شده و از کار افتاده است.

مرکز گرایی سیاسیون و فعالین حزبی همواره مانعی بوده است برای مبارزه با طایفه گرایی سیاسی در کشور. همواره در ایام انتخابات پای فعالیت تشکیلاتی در شهرستان ها می لنگیده و آنچه دست بالا را در حوزه های انتخابی کوچک در کشور داشته است طایفه بوده است.  

متاسفانه هیچ برنامه منسجمی برای شکستن تابوی «رای دهی طایفه ایی» در این حوزه ها توسط فعالین سیاسی صورت نگرفته است. انفعال و عقب نشینی،  موضع پایدار این فعالان سیاسی در مواجهه با کارزارهای طایفه ایی در عرصه انتخابات در حوزه های کوچک بوده است.

مرکز گرایی مقوم قبیله گرایی
تنها نمایندگان تهران قانونگذار نیستند. مرکز گرایی فعالیت انتخاباتی سیاسیون کشور منجر به حفظ و تقویت الگوی سنتی رای های طایفه ایی در حوزه های انتخابی دیگر شده است. اما فعالان سیاسی اصلاح طلب که مدعی روش رفرم گرایانه در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی کشور برای نیل به سوی توسعه همه جانبه دارند چه فعالیت متشکل و منسجمی در این زمینه داشته اند؟!  

در انتخابات پیش رو فعالان سیاسی تا امروز چه تلاشی در جهت شکست این تابو داشته اند؟! چه در حوزه نظری و چه در حوزه عملیاتی به نظر می رسد  فضای انتخابات در حوزه های کوچک هنوز در فضای طایفه ایی نفس می کشد.

این تابو بسیار مقاوم و سنگی و سخت شده است اما با توجه به رویکرد لیست محوری در اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو می توان در حوزه عملیاتی هم فرهنگ رای دهی بر اساس لیست را در حوزه انتخابی  کوچک اجرایی کرد.

اگر قرار باشد راهکاری عملیاتی به فعالان سیاسی و به ویژه فعلان سیاسی اصلاح طلب در انتخابات مجلس پیشنهاد کرد این است که فرهنگ لیست و رای دادن بر اساس لیست را جایگزین رای دادن بر اساس پیوند های خویشاوندی و قومیتی کنند.

شکستن تابوی مشارکت سیاسی طایفه ایی در انتخابات های کشور می تواند یکی از اولویت های اصلاح طلبانه این کارگزاران برای برداشتن گام های بلند تری در عرصه توسعه کشور باشد.

از آنجایی که شکستن این تابو یک کار عملیاتی و تشکیلاتی است، نمی توان در مرکز نشست و در روزنامه ها و سایت ها و شبکه های اجتماعی از آفت های طایفه گرایی در انتخابات صحبت کرد و نوشت و مصاحبه کرد و بعد توقع داشت در بدنه ی این تابوی خونی آن هم بعد از سالهای سال که سخت و مقاوم شده است ترکی بیفتد.

عملیاتی بودن به این معناست که در ضرورت رای دهی بر اساس لیست می بایست ده ها سخنران به حوزه های انتخابی کوچک اعزام شوند و تغییر  این پارادایم را توجیه پذیر جلوه کنند و بنشینند در مجالس این طایفه ها و بشنوند و بگویند.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
پرطرفدارترین عناوین