فرارو- شاید پیش از یکیدو دهه اخیر تنها تبلیغات کلیه بود که روی در و دیوار دیده میشد. اما حالا بعد از سالها تبلیغات متعددی برای فروش یا اجاره بخشهای دیگری از بدن به چشم میخورد؛ از فروشِ کبد گرفته تا فروش تخمک و حتی اجاره رحم. اجاره رحمِ میان همه اینها اما ما را بیشتر با چالش روبرو میکند؛ اجاره رحم با کدام قانون؟ در کدام مبحث اخلاقی؟ با چه نوع اجازهِ شرعی؟
به گزارش فرارو، مدتیپش یکی از رسانهها به زیادشدن تبلیغات مربوط به تقاضای رحمِ اجارهای یا رحمِ جایگزین اشاره کرد. آگهیهای تبلیغاتی درباره این موضوعِ پزشکی و در عینحال فرهنگی و اجتماعی در حالی زیاد شده که به گفته متخصصان این حوزه و حقوقدانان قانونی برای آن وجود ندارد.
در سال 1382 قانونگذاران توانستند آییننامه اجرایی نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور را تهیه کنند. این آیین نامه تصویب شد. اهدای جنین در آن زمان به عنوانِ علمی جدید برای درمان ناباروری نیازمند این قانون بود.
پس از آن با ورودِ درمان ناباروری و یا رحم جایگزین یا اجارهای به کشور، قانونِ جدیدی برای این روشِ جدید تصویب نشد.
هرچند که به گفته متخصصانی همچون علیرضا باقریچیمه -عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران- این روشِ درمان ناباروری از نظر شرعی از نظر فقها بلامانع است، اما به نظر میرسد خلاءهای قانونی این موضوع را با مشکل روبرو کردند.
محمود عباسی –رئیس انجمن علمی حقوق پزشکی ایران و معاون حقوق بشر و امور بینالملل وزیر دادگستری- میگوید خلاءهای قانونگذاری زیادی درباره رحم اجارهای وجود دارد؛ از صدور گواهی ولادت و شناسنامه گرفته تا ارث و نفقه.
گذشته از اینها باید دید که رحمِ اجارهای و یا به گفته متخصصان موضوعِ بانوی صاحبِ رحم چه مشکلاتی در جامعه به وجود آورده و میآورد؟ و اساسا چه نقشی در جامعه ایرانی ایفا میکند؟
پیچیدگیهای رحمِ اجارهای در ایران
یک انسانشناس میگوید موضوعِ رحمِ اجارهای در جامعه ایران جا افتاده است و برخلاف تصور شوکی وارد نمیکند؛ اما به همینمیزان میتواند مشکلات حقوقی، جرائم اجتماعی و همچنین هزینههای زیادی ایجاد کند.
فاطمه سیارپور –عضو شورای مرکزی انسانشناسی و فرهنگ و متخصص انسانشناسی بدن- در گفتگو با فرارو اظهار کرد: من باور ندارم رحم اجارهای یک شوک برای جامعه ماست. چون بحثِ «رحم اجارهای» چندسال پیش موضوع اصلی یک سریال پرطرفدار بود و حتی در آن زمان یادم هست که نمایندگان مجلس هم به آن واکنش نشان دادند.
وی ادامه داد: بعدش یک فیلم سینمایی حولوحوش همین موضوع ساخته شد که در اکران عمومی هم موفقیتهایی داشت. بنابراین اگر الان اتفاقاتِ حولِ محور "رحم اجارهای" شوک وارد کند بهدلیل تشکیل شبکههای هدایتکننده و جذبکننده زنان داوطلب پرورش نطفه در بدن خود است نه خود پدیده رحم اجارهای.
سیارپور درباره تبعات رحم اجارهای توضیح داد: موضوعِ رحمِ اجارهای یک کنش اجتماعی با تبعات خاص خود است. این موضوع در شرایط ایران با همه زمینهها و موقعیتها و شرایط فرهنگی، اجتماعی، دینی و اخلاقی، اقتصادی، حقوقی و... واکنشهایی ایجاد و در نتیجه به موضوعی خاص و در عین حال عام و پیچیده بدل شده است.
وی درباره درآمدی که این موضوع پزشکی میتواند برای برخی زنان داشته باشد گفت: از طرفی شبکههایی در حال تشکیل برای یافتن و اتصال زنان داوطلب به افراد ناتوان هستند که از همینجا یک سری فرایندهای پیچیده اقتصادی شکل میگیرد. فرایندهایی که غیرقابل کنترل و مدیریت است و به موقعیت بسیار مناسبی در سودآوریهای نامشروع اقتصادی برای عدهای خاص بدل میشود.
وی همچنین گفت: از سوی دیگر نارساییهای قانونی ما برای طرح چنین موضوعی خود میتواند و توانسته منشأ مشکلات دیگری باشد. البته مشکلات بیشمار دیگری را نیز در پی دارد که اگر جامعه بیمحابا به سوی آن برود نمیتوان انتظار داشت که این تکنولوژی باری از دوش جامعه بردارد، بلکه بر آن بارهای زیادی اضافه خواهد کرد.
این انسانشناس با تاکید بر اینکه فقه در حوزه پزشکی پیشرو است اظهار کرد: نباید فراموش کرد که ایران کشوری مذهبی با زیرساختهای فقهی است و باز نباید فراموش کرد که فقه در حوزه بدن در قالب پزشکی پیشرو است.
عضو شورای مرکزی انسانشناسی و فرهنگ سپس ادامه داد: مثلاً جراحی تغییر جنسیت که در دنیا جراحی پرهزینه و در برخی موارد به دلایل مذهبی و عرفی ممنوع است، در ایران بسیار رایج است چون جواز شرعی و فقهی دارد و به همین دلیل جراحان ماهر و متبحری هم دارد.
سیارپور تصریح کرد: تاجایی که میدانم فقه در زمینه "رحم اجارهای" هم بسیار پیشرو بوده و مجوز این کار را داده است. اما مسئله به اینجا ختم نمیشود و طبیعتاً نباید هم ختم شود. بلکه ماجرا باید در زمینههای دیگر بررسی و قانونی شود.
این پژوهشگر با اشاره به ناکارآمدی قوانین درباره رحم اجارهای توضیح داد: مثلاً همین تشکیل شبکههای استخدام زنان بارور و به عبارتی اجارهدهنده رحم، یک بحث حقوقی با زیرمجموعههای اقتصادی است. از سوی دیگر قوانین ما هنوز در این زمینه ناکارآمدی دارند و شرایط خاص را در نظر نگرفتهاند.
وی با ذکر مثال ادامه داد: مثلاً در حین بارداری اگر والدین صاحب نطفه فوت کنند تکلیف جنین چیست؟ باید به چهکسی سپرده شود؟ رسیدگی به زن پرورشدهنده نطفه از لحاظ پزشکی و تغذیه بر عهده کیست؟ اگر زن در حین بارداری یا زایمان دچار مشکلاتی مثل دفع پروتیئن، افزایش فشار خون و حتی مرگ خود یا نوزاد شود، تکلیف چیست و دهها مسئله دیگر.
مسئله اخلاقی رحمِ اجارهای
این انسانشناس درباره ابعاد اخلاقی این موضوع نیز گفت: در مورد اخلاقی بودن این پدیده هم نمیتوان یک حکم کلی و قطعی صادر کرد. سادهترین مسئله آن است که به هر حال هر بارداری و زایمان برای بدن هر زن فشار مضاعفی است که از یک سو کالبد او را ضعیف میکند.
وی در ادامه اظهار کرد: از سوی دیگر چون این روش در فرایندی طبیعی یعنی از آمیزش تا زایمان اتفاق نمیافتد و بدن تنها نقش یک واسطه پرورش جنین و زایمان را دارد، ممکن است در آینده تبعات منفی ناشناخته را برای صاحب بدن داشته باشد.
این انسانشناس ادامه داد: از همینجا یک مسئله اخلاقی شکل میگیرد که چه کسی مسئول پیامدهای منفی و ناشناخته جسمی آن زن در آینده است؟ و اگر آن زن یک برگه را امضا کند که مسئولیت همه چیزرا از هم اکنون و در زمان کاشت نطفه خودش میپذیرد، آیا این یک امر اخلاقی است؟
کنارِ هم قرارگیری فرهنگ و بیولوژی
فاطمه سیارپور اما به مباحث انسانشناسیِ بدن هم در این زمینه اشاره کرده و گفت: در تحلیل انسانشناختی از پدیده رحم اجارهای میتوان به دوگانه معروف فرهنگ/طبیعت اشاره کرد.
وی در ادامه گفت: طبق این الگو انسانها در حال فاصله گرفتن هرچه بیشتر از طبیعت به واسطه مکانیسمهایی مانند زبان، حافظه، ابزار و غیره از فرهنگ هستند.
وی درباره نقش فرهنگ در ادامه توضیح داد: در این گذار هر چه بیشتر از بدن به مثابه یک پدیده طبیعی فاصله میگیرند؛ نه به این معنا که آن را نادیده بگیرند بلکه آن را به واسطه و رسانهای برای حمل فرهنگ بدل کنند.
این پژوهشگر گفت: به همیندلیل است که مثلاً چیزی به نام لباس شکل میگیرد و روی پوست بدن کشیده میشود و به مثابه پوست دوم در برابر پوست اول که یک پدیده طبیعی است دوگانهای را شکل میدهد: پوست بدن/لباس.
سیارپور ادامه داد: پوست بخش طبیعی و لباس بخش فرهنگی بدن است. حالا اینکه هر فرهنگی لباس یا لباسهایی برای خود دارد، با تنوع فرهنگی لباس روبرو میشویم که به شکلی باورنکردنی در دنیا در اعصار مختلف متنوع ومتفاوت است.
وی تصریح کرد: حالا همین الگو را اگر روی مسئله رحم اجارهای بیاوریم به پدیده طبیعی فرزندآوری میرسیم.
وی در تحلیل انسانشناختی فرزندآوری نیز توضیح داد: فرزندآوری در انسان یک پدیده طبیعی است که با دخالتهای پزشکی هر چه بیشتر به سوی فرهنگیشدن در حرکت است.
این انسانشناس با اشاره به دخالت پزشکی بر امرِ بدن ادامه داد: به این معنی اگر کل فرایند فرزندآوری یک فرایند طبیعی باشد، اکنون با دخالتهای پزشکی بهویژه برای مسئله درمان، بخش یا بخشهای قابل توجهی از آن در سیطره فرهنگ درآمده و در آینده نیز هرچه بیشتر تحت تسلط فرهنگ خواهد بود.
او همچنین اظهار کرد: به همین دلیل انسان در یکی از طبیعیترین بخشهای بیولوژیکی و زیستی حیات خود در حال جدایی از طبیعت است که به خودی خود میتواند در کنار حیاتبخشی به انسان، برای وی خطرناک هم باشد.
تبعات رحم جایگزین چیست؟
سیارپور در ادامه با ذکر این نکته که قاعدتاً چنین فرایندی نمیتواند خالی از تبعات مثبت ومنفی باشد، ادامه داد: به ویژه آنکه در قالب رحم اجارهای، نقش بدن کاملاً به تکنولوژی واگذار نمیشود، یعنی رحم انسان دیگری است که در این زمینه باید کار بیولوژیکی رحمی را انجام دهد که از فرزندپروری ناتوان است، نه یک تکنولوژی به صورت کاملاً ابزاری.
وی تشریح کرد: به همیندلیل «دیگری» در کنار «خودی» نقشی میپذیرد، و دوگانه طبیعت/فرهنگ در کنار دوگانه خود/دیگری معنای دیگری مییابد.
عضو شورای مرکزی انسانشناسی و فرهنگ با اشاره به مشکلات رحم اجارهای گفت: ولی باید توجه داشت چون بدن دیگری میخواهد نقش بدن خودی را ایفاکند، از همینجا میتوان به بروز مسائل و طبیعتاً به راهکارهای علمی به ویژه در حوزه پزشکی، راهکارهای قانونی به ویژه در حوزه حقوق و جرایم، راهکارهای اجتماعی به ویژه برای کاهش تبعات منفی و غیره اندیشید.
وی اظهار کرد: کما اینکه هر پدیده تازهای به هر حال با خودش مجموعهای از واکنشهای مختلف را میآورد.
این انسانشناس باز هم به فرهنگ اشاره کرده و گفت: هرچه میزان تطابق فرهنگی این پدیده با معیارهای فرهنگی مرسوم کمتر باشد واکنشها شدیدتر خواهد بود.
وی در اینرابطه توضیخ داد: به همین دلیل مسائل مربوط به بدن به طور کلی در جهان و به دلایل مذهبی و فرهنگی در ایران تابوهای خاصی دارند. از سوی دیگر این تابوهای بدنی در اندام مختلف میزانهای مختلفی دارند.
سیارپور در ادامه گفت: مثلاً در مورد زنان عضوی مانند دست به اندازه موی سر تابو ندارد و یا عضوی مانند پوست تابوی تخطیناپذیری دارد و یا عضوهای داخلی مثل قلب به اندازه رحم تابو نیست.
وی درباره واکنشها به رحم اجارهای توضیح داد: اما بههرحال و به همین دلایل انتظار آن است که طرح رحم اجارهای واکنشهای شدیدی رابرانگیزد ولی در ایران چنین نشد؛ زیرا همان طور که شما اشاره کردهاید، قبل از آنکه این موضوع به شکلی عمومی طرح شود، سریالی پخش شد که موضوعش همین بود.
او ادامه داد: طبیعی است که واکنشها همان زمان اتفاق افتاد و زمانی شکل گرفت و جا افتاد که تازه عموم جامعه در حال آشنایی با این پدیده بود. به همین دلیل زنان طبقات مختلف به ویژه طبقات بالاتر را میتواند درگیر کند.
سیارپور همچنین به جذابیتهای این موضوع پزشکی اشاره کرده و تصریح کرد: البته باید دانست که تجربه بارداری بدون مسئولیت ازدواج و بچهداری نیز میتواند بخشی از جذابیت نهفته در این پدیده باشد.
او ادامه داد: اینکه یک زن بتواند بارداری را تجربه کند بیآنکه به چیزهایی مثل تربیت و پرورش و بزرگ کردن و آینده بچه بیندیشد و امر دائمی داشتن و مسئولیت بچه را به امری کاملاً موقت بدل کند، میتواند در جذب زنان به این پدیده مؤثر باشد.
اما این انسانشناس به نقش وضعیت مالی برخی زنان در ایران و تاثیر آن بر تبلیغات رحمِ اجارهای اشاره کرده و گفت: از سوی دیگر نگاهی به وضعیت بیسامان اقتصادی زنان بدسرپرست، بیسرپرست، بیکار و به طور کلی زنانی که در اقشار آسیبپذیرتر واقع شدهاند نشان میدهد که به هر حال این زنان باید در پی کسب درآمد باشند.
وی ادامه داد: از سوی دیگر به دلیل مخارج بالای چنین پدیدهای، معمولاً خواهان رحم اجارهای در وضعیت اقتصادی مطلوبتری است که میتواند هزینههای زندگی یک زن قشر پایین را پوشش دهد.
این انسانشناس تشریح کرد: به همیندلیل و بدون آنکه زنان مجبور شوند به طور پیچیده و خاصی وارد بازار کار شوند میتوانند با استفاده از بدن خود درآمد مشروع کسب کنند، مالیات و سهم بیمه ندهند، در یک دوره حدودا یکساله زندگی مطلوبی را تجربه کنند، در آمد خوبی کسب کنند و به سادگی نیز از این بازار کار خارج شوند.
وی همچنین گفت: بنابراین زنی که در طبقه پایینتری زندگی میکند راحتتر به این موضوع تن میدهد البته معنایش آن نیست که زنان اقشار بالاتر چنین کاری نمیکنند، بلکه منظور آن است که انگیزههای اقتصادی برای چنین کاری بیشتر محرک زنان طبقات پایین است.
عضو شورای مرکزی انسانشناسی و فرهنگ به کاهش حساسیتها درباره رحم اجاره اشاره کرده و ادامه داد: روی هم رفته شرایط برای پدیده رحم اجارهای به گونهای پیش رفته که حساسیتها به آن به مثابه یک پدیده فرهنگی جدید به طور نسبی در حال کاهش است و انتظار میرود به زودی سهمی در بازار اقتصادی به خود اختصاص دهد.
فاطمه سیارپور در انتها گفت: اما همانطور که گفته شد به همین سرعت هم میتواند موجبات دردسرهای زیادی در حوزههای حقوقی و جرمهای اجتماعی شود که مسلماً هزینههای زیادی برای اصلاح آن در پی خواهد داشت.