فرارو- مردی 55 ساله اوایل صبح روز جمعه اعضای خانوادهاش را در نظرآباد کرج یکی پس از دیگری به قتل رساند. همسر و دخترش اولین قربانیان خشم او میشوند. آلت قتاله مرد برای کُشتن آنها یک چوب بوده است. پس از قتل زن و دختر نوبت به قتل پسر خانواده میرسد، اما اینبار با چاقو. او در انتهای این جنایت خانوادگی شروع به خودزنی و خودکشی میکند، اما برادرش او را از مرگ نجات میدهد.
به گزارش فرارو، قاتل مدعی شده مشکلات اخلاقی دختر مطلقهاش منجر به تمامشدن صبرِ وی میشود. تمام شدن صبری که همه اعضای خانواده را درجا به نابودی میکشاند؛ حتی پسر خانواده که بهتازگی از سربازی برگشته و دنبال کار است... .
در بررسیهای پلیس مشخص شد که این مرد پیش از این سابقه مشکلات روحی و روانی و بستریشدن در بیمارستان اعصاب و روان داشته است. مصرف روانگردان و مواد مخدر نیز در پرونده این قاتل مورد توجه است.
اما آیا کدام مورد را در بروز این جنایت خانوادگی از دیگر موارد مهمتر دانست؟ اعتیاد، مشکلات روانی و یا مسائل خانوادگی را؟
یک کارشناس اجتماعی میگوید همه این موارد را باید در اقدام به قتل این مرد موثر دانست و اتفاقا همه موارد مانند حلقههایی به یکدیگر مرتبط هستند، چرا که مسائل اجتماعی مانند یک پازل کنار هم چیده میشوند.
حسین رسولی در گفتگو با فرارو گفت: قتل در شرایطی رخ میدهد که فرد احساس ناتوانی و یا ناامیدیِ اجتماعی داشته باشد. حال اگر این قتل را فردی انجام داده باشد که سابقه اعتیاد و مشکلات روانی هم دارد، مسئله پیچیدهتر میشود.
این پژوهشگر در ادامه اظهار کرد: اگر بخواهیم موضوع را بازتر کنیم باید به ابعاد دیگری هم توجه کنیم. هرچند که ما از جزییات دقیق این قتل خبر نداریم اما بنابر احتمالات میتوانیم بگوییم اعتیاد این مرد خود میتوانسته از عوامل ایجاد گسست در خانواده بوده باشد، زندگی ناموفق دختر این خانواده میتوانسته متاثر از شرایط خانوادگی به طلاق و یا به آنچه پدر آن را مشکل اخلاقی مینامد رسیده باشد.
وی درباره مشکلات روانی موثر بر قتل توضیح داد: نکته دیگر مشکلات روانی این مرد 55 ساله بوده است. مشکلاتی که در طی زندگی و بر اثر فشارهایی اجتماعی ایجاد شدهاند. همچنین اعتیاد خود از عوامل ایجادکننده مسائل روانی است. فرد معتاد، آنهم فردِ معتاد به مصرف مخدرهای روانگردان و صنعتی، کنترلی بر هیجانات خود ندارد و یک بهانه مانند مشکل اخلاقی دخترش کافیست تا او به نهایت خشم برسد.
رسولی در ادامه به تاثیر فرهنگ در قتل رخ داده پرداخته و اظهار کرد: اما در کنار مسائل دیگر "فرهنگ" نیز به این جنایت وارد میشود. هرچند که این فرد یک فرد آسیبدیده است اما پایههای خانوادگی در قالب سنتی آن در ذهن او هنوز وجود دارد. چرا باید برای چنین فردی رفتار دختر مطلقهاش مهم باشد؟ به ایندلیل که هنوز مفاهیمی مانند آبرو، شان و قدرت پدرانه در ذهن قاتل وجود دارند؛ مفاهیمی که در نهایت هنگامی که در خطر احساس شدهاند، با مشکلات پدر همراه شده و او را به یک قاتل تبدیل میکنند.
این کارشناس علوم اجتماعی با تاکید براینکه مسائل اجتماعی چندبعدیاند در ادامه گفت: نمیتوان یک عامل را به عنوان تنها عامل در نظر گرفت. این نه تنها در مورد این قتل که در مورد اکثر قتلهای خانوادگی در ایران وجود دارد. اگر دقت کنیم در اکثر قتلهای اخیر خانوادگی دو عامل اعتیاد و مسائل خانوادگی و ناموسی در کنار هم قرار میگیرند.
وی تصریح کرد: به نظر میرسد که زیادشدن این قتلها نشاندهنده کاهش اهمیت خانواده در ایران است. اما در نگاهی عمیقتر چنین نیست. بلکه ما با پیچیدگیهایی در خانواده و جامعه روبرو هستیم که عدم توانایی در حل آنهاست خشونت تولید میکند. ما در اکثر قتلها متوجه پشیمانی و خودکشی قاتل میشویم. این نشاندهنده آنیبودن قتلهاست؛ خشمهایی که در لحظه بر اثر انواع فشار بروز پیدا میکنند. حال کافی است به این لحظات و "آن"ها اعتیاد هم اضافه شود.
مورد نادری نیست
ابعاد روانکاوانه این اتفاق نیز نباید از نظر دور بماند. یک روانکاو اجتماعی مسائل روانی در این حادثه را مهمتر از چیزهای دیگر میداند. مصطفی اقلیما در اینباره به فرارو گفت: در بررسی پرونده این فرد به سابقه بیماری او اشاره شدهاست. از نظر من این موضوع خیلی مهمی است. اما چرا باید فردی که دچار بیماری روانی بوده را به راحتی از بیمارستان مرخص کرد؟!
وی در ادامه اظهار کرد: در بسیاری از کشورهای دنیا فردی که دچار بیماری روانی باشد و بستری شود، نباید بدون هماهنگیهای لازم و فراهمکردن امکانات از بیمارستان مرخص شود. مگر آنکه امکانات و شرایط پیشین زندگی او تغییرات لازم را به خود دیده باشد. درنتیجه یک بعد قضیه به مشکلات نظام روانشناختی ما برمیگردد. در کشور ما همینکه فردِ دچار مشکل روانی اندکی بهبود پیدا کرد او را ترخیص میکند در حالی که او پس از ترخیص باید تحت نظارت باشد.
رییس انجمن علمی مددکاری ایران همچنین درباره اعتیاد این فرد گفت: از نظر من اعتیاد در قتلهایی که این فرد انجام داده تاثیر خاصی نداشته است. هرچند که مصرف مخدرهای صنعتی هیجان کاذب ایجاد میکند، اما درنهایت فرد معتاد انسان منفعلی است که رسیدن به مواد برای او از هرچیز مهمتر است.
وی در ادامه تصریح کرد: این فرد ادعا کرده که بهدلیل داشتن مشکل اخلاقی دخترش دست به قتل زده، اما این به نظر کمی بعید میآید. فردی که دچار اعتیاد است به نوعی بیخیالی و بیتفاوتی گرفتار میشود. بسیاری از معتادان برای دستیابی به مواد مخدر حتی از اعضای خانواده مانند زن و دختراشان نیز مایه میگذارند.
این روانکاو در با اشاره به اینکه موارد مشابه زیادی مانند حادثه رخداده وجود دارد توضیح داد: حالتهای مشابه دیگری نیز در جامعه رخ میدهد، اما به مطبوعات نمیرسد. بنابراین ما با مورد نادری روبرو نیستیم.
دکتر مصطی اقلیما در انتها اضافه کرد: به طور کلی مشکلات روانی در پی افزایش فشار اجتماعی ایجاد میشوند. این مرد قطعا از کودکی تا میانسالیاش تحت این فشارها قرار داشته است. فشارهای که به مرور رفتار انسانی را از بین می برند. بنابراین باید پیش از هرچیز سیستم اجتماعی و نظم اجتماعی موجود را مقصر بدانیم. چرا باید شرایط برخی از افراد به گونهای باشد که مشکل روانی پیدا کنند و دست به قتل بزنند؟ فقر، ناامنی شغلی مشکلات خانوادگی و... همگی این مرد ساله را تحت فشار قرار داده بودند. امروزه بیماری اسکیزوفرنی نیز نه یک بیماری صرفا مغزی و روانی که بیماریِ اجتماعی است؛ فرد در نتیجه ناکامیهایش خیالبافی میکند؛ خیالِ اینکه اگر در فلان موقعیت یا وضعیت بود چه میشد و ...