پس از نامه تعدادی از خوانندگان پاپ به رئیسجمهور که خواستار رسیدگی به مشکلاتشان شده بودند، علی رهبری هم برای رسیدگی به مشکلات ارکستر سمفونیک تهران به حسن روحانی نامه نوشت. احیای ارکستر موسیقی ملی و ارکستر سمفونیک تهران یکی از وعدههای حسن روحانی در هنگام انتخابات ریاستجمهوری بود هرچند این دو وعده محقق شد و ارکستر سمفونیک تهران پس از سهسال سکوت در اسفند سال گذشته با اجرای سمفونی ٩ بتهوون آغاز به کار کرد اما در نامهای که رهبری روز گذشته، ١٣ آبان منتشر کرد، بار دیگر چراغهای هشدار برای این ارکستر ٨٠ ساله کشور روشن شد.
رهبری در این نامه عنوان کرده است: «شرایط مالی، بهوضوح این ارکستر را در تنگنا قرار داده چنانکه ارکستری که در مدت کمتر از ششماه لیاقت و کیفیت کاریاش را به همگان اثبات کرده و به شهرت رسیده مجددا در معرض فروپاشی قرار گرفته، ناگزیر اینجانب به نمایندگی از ارکستر سمفونیک تهران، جز به درگاه آن ریاست محترم پناهی نجسته است.» به همین دلیل گفتوگوی کوتاهی با او انجام دادیم:
چطور شد تصمیم گرفتید به رئیسجمهور نامه بنویسید؟
ببینید ارکستر هنوز تعطیل نشده است اما در این مدتی که ارکستر فعال بوده، آنقدر برنامه مهم پیش آمد که من فکر میکنم این پیشرفتها زودتر از برنامههای اداری مدیریت هنری وزارت ارشاد بود و آمادگی برنامههای بزرگ را نداشتند. بااینحال بودجهای که قرار بود در اختیار ما قرار بگیرد نصف شده... .
منظورتان همان ٤٠٠ میلیارد تومان است؟
رقم دقیق آن را نمیدانم. از آقای جمالی (مدير عامل بنياد رودكي) شنیدم میزان بودجهای که برای ارکسترها پیشبینی شده، نصف شده و بهاینترتیب بعد از ششماه فعالیت خوب و زیادی که انجام دادیم، شکست خوردیم چراکه من به دلیل رابطههای دوستانهای که با هنرمندان خارجی دارم و با تمام صرفهجوییهایی که در برنامهریزی ارکستر پیشبینی کرده بودم، توانستم سولیستهای بزرگی را برای همکاری به ایران دعوت کنم اما حالا با مشکل مالی روبهرو شدهایم و اجرای این برنامهها از دست میرود یا اینکه ما به جشنواره موسیقی در اتریش دعوت شده بودیم که قرار بود رئیسجمهور این کشور هم در آن حضور داشته باشد اما حالا مجبور به لغو این برنامه شدهایم چون گفته شده است که هزینه لازم برای گرفتن بلیت هواپیما برای ارکستر وجود ندارد. آمدن من به ایران تنها یک انگیزه دارد؛ من دوستدار موسیقی ایران هستم و میخواهم به آن توجه شود. ١٣٠ نوازندهای که درحالحاضر در ارکستر سمفونیک فعالیت میکنند، آبروی من هستند و من نسبت به آنها احساس مسئولیت میکنم. با توجه به نصفشدن بودجه ممکن است ما در آذرماه ورشکست نشویم اما با این وضعیت در دی، اسفند یا فروردین این اتفاق خواهد افتاد. من از روی بیچارگی و ناچاری به رئیسجمهور نامه نوشتم. تمام ارکسترهایی که من مدیر آنها بودهام، زیر نظر پادشاه، رئیسجمهور یا شهرداری بودهاند. درواقع میخواهم بگویم بودجهای که نصیب این ارکسترها میشد از سوی بالاترین مقامهای یک کشور حمایت میشد. ضمن اینکه کسی هم با حرفهایش باعث لغو کنسرتهایمان نمیشد. الان ارکستر سمفونیک از دو نظر دارای مشکل است. مسئله اول از نظر حرفهای است که میتوان گفت مشکل اداری محسوب میشود و مشکل دوم از نظر مالی است. من به رئیسجمهور نامه نوشتم تا تکلیف ما را روشن کند. حالا که ارکستر به جای خوبی رسیده و ما این توانایی را داریم تا در کشورهای دیگر برنامه اجرا کنیم، باید به این ارکستر کمک کرد تا نوازندهها نگران حقوق خود نباشند.
این بودجه بهتازگی واریز شده است؟
بله. یکی، دو هفته است که در مورد آن صحبت میشود. کفگیر به ته دیگ خورده است. با همه اینها احساس خوبی دارم چون امید دارم که رئیسجمهور برای چهره ایران در خارج به داد ارکستر سمفونیک میرسد. دست رئیسجمهور باید بالای سر ارکستر باشد.
شما در صحبتهایتان به مشکل اداری اشاره کردید. منظور از مشکل اداری چیست؟
ما هیچی نداریم. کسی آمادگی این را نداشت که ارکستر سمفونیک حرفهای داشته باشیم، حتی معاون هنری که فرد خوبی است به هنر علاقه دارد، پیشبینی چنین ارکستر سمفونیک حرفهایای را نمیکرد... .
منظورتان از ارکستر حرفهای چیست؟
یعنی ارکستر هرروز تمرین کند. برنامههای آینده آن مشخص باشد. تصور بیشتر افراد این بود که وقتی ارکستر سمفونیک احیا شود مانند گذشته به صورت پروژهای اجرا خواهد داشت و تمرینها تا این حدود نخواهد بود. درحالیکه ارکستر باید مستقل باشد و یک مدیر هنری و یک مدیر مالی داشته باشد.
در این مدت ارکستر سمفونیک دچار حاشیههایی شد همچون موضوع تکخوانی زنان در اپرای عاشورا. این مسائل تأثیری روی فعالیت شما داشت؟
این مسئله مدیریت نشد چون میتوانست بهآسانی حل شود. وقتی اپرای عاشورا اجرا شد، من هم در سالن حضور داشتم. صدای دوم خیلی خودش را دور کرده بود و صدایی که از میکروفن پخش میشد، ضعیف بود. من به مدیر داخلی پیامکی زدم و گفتم که برای شبهای بعد، صدای دوم تقویت شود حتی هنوز این پیامک را در تلفنم دارم. منتها مسئله به معاون وزیر و وزیر ارشاد رسید و جوابهایی که آنها دادند، قضیه را بیشتر تحریک و موضوع را دنبالهدار کرد وگرنه وزیر و معاونش مقصر نبودند. اگر از همان ابتدا با من تماس گرفته میشد، من هم پاسخ میدادم و مسئله به همین سادگی حل میشد یا در مورد قطعه «مرثیه موتسارت» که از برگزارنشدن کنسرت آن بسیار عصبانی هستم، چندبار قبلا هم در ایران اجرا شده است اما الان اجرای عمومی نخواهد داشت و فقط ضبط میشود. مسائل حاشیهای که برای ارکسترها پیش آمد، درست مدیریت نشد.
در مورد کنسرت «مرثیه موتسارت» که قرار بود از سوی رهبر ارکستر ترکیه، رهبری شود، تناقضهایی وجود داشت. شما روز سهشنبه در نشستی خبری عنوان کردید که مجوز این کنسرت داده نشده اما فرزاد طالبی، سرپرست دفتر موسیقی به «شرق» گفت که برای این کنسرت مجوزی داده نشده که لغو شود و بنیاد رودکی به دلیل تغییر برنامه «مهر تا مهر» برنامه جدیدی به دفتر موسیقی میدهد که آنها نیز کنسرتها را بررسی و مجوز لازم را صادر میکنند. بااینحال موضوع هنوز شفاف نیست و کسی مسئولیت برگزارنشدن کنسرت را برعهده نمیگیرد. این تناقضها اذیتکننده نیست؟
خیلی اذیت شدم. من بهعنوان مدیر هنری، اطلاعی از اینکه برنامههای سالانه ما باید ادیت شوند، نداشتم و نمیدانستم برنامه «مهر تا مهر» باید از سوی دفتر موسیقی بررسی شود. بههردلیل مجوزی را که باید برای برگزاری کنسرت داده میشد، دریافت نکردیم و نتوانستیم اجرای عمومی داشته باشیم.