ازدواج و مسائل پيرامون آن در سالهاي اخير بسيار مورد توجه قرار گرفتهاند. كاهش ازدواج و بالارفتن سن ازدواج از جمله زواياي مهم اين مساله هستند كه در عين اينكه به تغييرات مهمي در جامعه ايران اشاره دارند در بسياري از موارد ميتوانند مشكلآفرين هم باشند. تجرد در جامعه ميتواند به دلايل مختلفي روي دهد ولي ازدواج مجدد يا ازدواج براي نخستين بار در سنين بالا در جامعه ما با مسائل مختلفي مواجه است كه بررسي بيشتري را ميطلبند.
به گزارش آرمان، در سال گذشته 724 هزار و 324 ازدواج در كشور ما روي دادهاند. با توجه به اينكه قسمت اعظمي از جمعيت ايران در حال حاضر در سنين ازدواج هستند و حتي سن بعضي از آنها از سن مناسب براي ازدواج هم بالاتر رفته است، به نظر ميرسد كه اين آمار نمي تواند آمار قابل قبولي براي جامعه ما باشد و بهويژه دانستن اين نكته كه تعداد ازدواج هاي سال 92، 774هزار و 513 مورد بوده و ازدواجهاي سال 91، 829 هزار و 968 مورد بودهاند، مويد اين نكته ميشود كه میزان ازدواج انگار در یک تصاعد حسابی، با قدر نسبت منفی حدود 50هزار، کاهش مییابد.
از سوي ديگر افزايش آمار طلاق و ثبت 163 هزار و 569 طلاق در سال گذشته بر وخامت اوضاع ميافزايد. تمايل جوانان به ازدواج كاهش يافته است و از سوي ديگر حتي در صورت ازدواج هم امكان جدايي آنها و تجرد مجدد وجود دارد. در كنار كاهش ازدواج يكي ديگر از مسائلي كه كه همواره مطرح ميشود افزايش سن ازدواج است به حدي كه شش ماه قبل معاون ساماندهي امور جوانان وزارت ورزش و جوانان گفت: «سن ازدواج دختران و پسران در كل كشور نسبت به سابق بالاتر رفته و در كلانشهرها سن ازدواج پسران به بالاي 30 سال و دختران به مرز 30 سال رسيده است.»
محمود گلزاري افزود: «هماكنون بيش از 11 ميليون جمعيت در سن ازدواج مجرد داريم.» عدم رسيدگي به وضعيت 11 ميليون مجرد در سن ازدواج باعث ميشود كه بسياري از آنها از سن مناسب ازدواج و باروري خارج شوند و يكي از پيامدهاي اين مسأله افزايش جمعيت تجرد قطعي در كشور است كه در حال حاضر آماري حدود يك ميليون و 300 هزار نفر را شامل ميشود. تمامي آمارهاي ارائه شده از ازدواج مي توانند بيانگر مسألهای به نام ازدواج در سنين بالا باشند. به نظر ميرسد با توجه به تغييراتي كه در ساختار جامعه ما روي داده است ممکن است ازدواج در سنين بالاتر بيشتر از اين هم شود. شاید در آيندهاي نه چندان دور بتوان از سونامي ازدواج در سنين بالا سخن گفت.
نگاهي متفاوت به مجردهاي سن بالايكي از دلايل مهمي كه به ازدواج در سنين بالا منتهي ميشود تغييراتي است كه در بافت جامعه ايراني روي دادهاند. يكي از اين اتفاقات مهمي كه از تحولي بزرگ در جامعه ايران حكايت دارد افزايش مشاركت زنان در جامعه است. افزايش ورود دختران به دانشگاهها و حتي پيشي گرفتن آنها از پسران در اين زمينه و ورود آنها به محيطهاي شغلي و ساير فعاليتهاي اجتماعي ميتواند از دلايل مهمي باشد كه سن ازدواج در دختران را بالا ببرد. مريم 43 ساله حدود چهار سال است كه ازدواج كرده است.
او به «آرمان» ميگويد: «مدرك كارشناسيام را كه گرفتم بعد از آن وارد محيط شغلي شدم و بعد از چند سالي هم تصميم به ادامه تحصيل گرفتم. حجم بالاي درس و كار باعث شد كه در سن بالا ازدواج كنم.» او از سختي ها ازدواج در سن بالا سخن ميگويد: «در جامعه ما و به ويژه نسل من ازدواج در سن بالا خيلي رواج نداشت و نوع نگاه اطرافيان و سخناني كه آنها بر زبان ميآوردند گاهي خيلي اذيتم ميكرد. اگر دير ازدواج كني برخی فكر ميكنند مشكلي داري.» او از مشكلات بعد از ازدواجش ميگويد: «به نظرم ازدواج در سن بالا به حدي كه براي زنان مشكلزاست براي مردان به اين صورت نيست. همسرم هم مثل من تا قبل از ازدواج با من ازدواج نكرده بود اما مشكلات من را نداشت. وقتي هم در سن بالا ازدواج ميكني زود مجبور به بچهدار شدن ميشوي و همين مشكلات را چند برابر ميكند.»
همانطور كه مريم ميگويد به نظر ميرسد كه ازدواج در سنين بالا به ميزاني كه براي دختران دردسرساز ميشود براي پسران مشكلزا نيست. آمارها نشان ميدهند كه هر چقدر هم سن ازدواج دختران بالاتر ميرود شانس آنها براي ازدواج كاهش مييابد به حدي كه زماني كه سن دختران به بالاي 49 سال مي رسد امكان تجرد قطعي آنها خيلي بالا ميرود، ولي براي پسران شرايط به اين صورت نيست و معمولا در سنين بالا هم شانس ازدواج دارند. حامد 45 ساله مجرد است و به «آرمان» ميگويد: «دوستانم به من ميگویند چون وسواسيام نميتوانم ازدواج كنم ولي به نظرم اينكه نميتوانم با هر كسي ازدواج كنم نشانه وسواسي بودن نيست.» با لبخند از يد طولايش در خواستگاري ميگويد و ادامه ميدهد: «به نظرم هنوز هم دير نشده است.» اين جمله حامد به خوبي ميتواند شرايط متفاوت ازدواج در سنين بالا براي زنان و مردان را نشان دهد.
ازدواج مجدد امكانپذير استمجردهاي در سنين بالا را ميتوان در دو گروه دستهبندي كرد. يك گروه كساني هستند كه هيچگاه ازدواج نكردهاند و گروه ديگر هم كساني هستند يك بار ازدواج كرده و به دليل فوت يا طلاق همسرشان را از دست داده و دوباره مجرد شدهاند. در اين دسته دوم از مجردها كه قبلا سابقه ازدواج داشتهاند، گروهي از آنها به ازدواج مجدد مبادرت مي كنند و گروهي ديگر براي هميشه مجرد ميمانند. معمولا معيارهاي فرهنگي و عرفي در جامعه ما باعث ميشوند زناني كه همسرشان را از دست ميدهند، كمتر تمايل به ازدواج مجدد داشته باشند، در حالي كه براي مردان اين شرايط برعكس است و برخی از آنها در فاصله كوتاهي بعد از فوت همسرشان دوباره ازدواج مي كنند. محمد 56 ساله حدود پنج سال قبل همسرش را از دست داده و يك سال بعد از فوت همسرش دوباره ازدواج كرده است.
او به «آرمان» ميگويد: «وقتي همسرم فوت كرد دخترهايم ازدواج كرده بودند و پسرم هم نامزد داشت و بعد از مدتي كه او هم ازدواج كرد من در خانه تنها شدم. دخترها مجبور بودند براي انجام دادن كارهاي خانه هر روز مسافت زيادي را بيايند و هميشه هم نگران بودند و براي همين تصميم گرفتم دوباره ازدواج كنم.» او ادامه ميدهد: «به نظر براي مرد و زن هيچ فرقي ندارد و هر فردي در زندگيش به يك همدم كه او را بفهمد نياز دارد و به همين دليل به نظرم براي ازدواج بعد از مرگ همسر هيچ مانعي وجود ندارد.» حرفهاي محمد براي هر مخاطبي قابل قبول هستند ولي متأسفانه برخی معيارهاي عرفي در جامعه جفاي زيادي در حق زنان ميكند و خيلي از آنها مجبور هستند بعد از فوت همسرشان تا موقع مرگ خودشان سالياني طولاني را مجرد بمانند. نسرين 45 ساله دو سال قبل از همسرش جدا شده است. او به «آرمان» ميگويد: «بدبيني و سوءظن همسرم بعد از 25 سال زندگي خيلي خستهام كرده بود. اگر هم اين همه مدت دوام آوردم به خاطر بچه ها بود ولي در حال حاضر آنها به سني رسيدهاند كه بتوانند از پس خودشان برآيند.»
او ادامه ميدهد: «من موقعي كه ازدواج كردم 17 سال داشتم آن موقع معني خيلي از چيزها را نمي فهميدم ولي اين اواخر ديگر نميتوانستم تحمل كنم.» يك سال بعد از طلاق از همسرش با نامزدش آرش آشنا ميشود و تصميم به ازدواج مجدد ميگيرد: «آرش پسر خوب و منطقي بود ولي چون 10 سال از خودم كوچكتر بود خانوادهام به ازدواج ما رضايت نميدادند. بعد از شش ماه وقتي اصرار من را ديدند مجبور به رضايت دادن شدند هرچند كه هنوز هم يكي از داداشهايم سر اين قضيه با من قهر است.»
ازدواج بر شور زندگي ميافزايد
يك كارشناس مسائل اجتماعي با بيان اينكه بايد به علل ازدواج در سنين بالا و اهداف آن توجه كرد، به «آرمان» ميگويد: بايد علل اينكه چرا افراد در سنين بالا ازدواج نكردهاند مورد بررسي قرار داد كه يكي از دلايل اصلي آن روح حاكم بر زمان است. جوانان امروزي تا زماني كه به استقلال نسبي از نظر اقتصادي نرسند و نتوانند از پس اداره زندگي مشترك برآيند ازدواج نمي كنند. حسن عشايري ادامه ميدهد: هدف از ازدواج در سنين بالا ميتواند داشتن فرزند يا داشتن يك همسفر براي ادامه زندگي باشد.
او با اشاره به اينكه ازدواج در سنين بالا ميتواند عوارضي هم داشته باشد، مي افزايد: كاهش جمعيت و افزايش سن باروري از جمله پيامدهاي ازدواج در سنين بالا هستند كه پيامدهاي اقتصادي و اجتماعي را به دنبال دارند. او با بيان اينكه خانواده سالم زيربنای جامعه سالم است، تصريح مي كند: با وجود مشكلاتي كه ازدواج در سنين بالا دارد اما روانشناسي اجتماعي ازدواج در اين سن را هم توصيه ميكند، زيرا ازدواج بر شور زندگي مي افزايد.
يك سال بعد از طلاق از همسرش با نامزدش آرش آشنا ميشود و تصميم به ازدواج مجدد ميگيرد: «آرش پسر خوب و منطقي بود ولي چون 10 سال از خودم كوچكتر بود .......
همين زنهاي مطلقه هستند كه مملكتو به گند كشيدن
يا ميرند زير پاي مرد زن و بچه دار ميشينند و يك زندگي و چند تا بچه رو نابود ميكنند يا ميرند چند سالي آويزون يك پسر جوون ميشند بعد چند سال كه پسره ازشون خسته ميشه و ولشون ميكنه ميره دوباره يكي ديگه ... و اينجوري مانع تشكيل چند تا خانواده سالم ميشند.