گارسون رستورانهای ایتالیایی پایتخت، سارق حرفهای بود که کارت عابربانک مشتریان را در یک زمان غیرمنتظره سرقت میکرد. این پسر سارق که در دوران کودکی از کیف مادرش پول میدزدید؛ حالا با چند سرقت بزرگ و میلیونی به دام پلیس افتاده است.
شکار مشتریان رستوران خانوادههایی که برای صرف شام به رستوران میرفتند؛ هرگز تصور نمیکردند یک غذای ایتالیایی برایشان میلیونها تومان آب بخورد. این مشتریان که برای پرداخت صورتحساب کارت عابربانکشان را در اختیار پیشخدمت رستوران قرار داده بودند، در کوتاهترین زمان در برابر پیغام برداشت پول قرار میگرفتند، این درحالی بود که گارسون به همراه عابربانک از رستوران فرار کرده بود.
وقتی مشتریان متوجه برداشت میلیونها تومان پول از حسابشان میشدند، صاحب رستوران تازه متوجه میشد گارسونی را که چند ساعت قبل استخدام کرده بود، یک سارق حرفهای بوده است. این ماجرایی بود که در ٧ رستوران پایتخت اتفاق افتاد و با شکایت مالباختگان به پلیس در دستور کار ماموران قرار گرفت.
یکی از مشتریان مالباخته رستورانها دراینباره به کارآگاهان گفت: «با همسرم به یک رستوران ایتالیایی در شمال شهر رفته بودیم، وقتی شاممان را خوردیم، گارسون رستوران صورتحساب را که در یک بشقاب گذاشته بود برای من آورد. برای اینکه پول نقد نداشتم، کارت عابربانکم را به همراه رمزش به او دادم تا از دستگاه کارتخوان رستوران پول شام را حساب کند. مدت زیادی گذشت و گارسون عابربانکم را بازنگرداند. وقتی به صندوق رستوران مراجعه کردم، صاحب رستوران گفت پول میز ما پرداخت نشده است. همان موقع یک اساماس از طرف بانک به گوشیام فرستاده شد که نشان میداد ٢میلیون تومان پول از حسابم به یک کارت دیگر منتقل شده است. همان موقع بود که با توضیحات صاحب رستوران متوجه شدم این گارسون چند ساعت قبل در رستوران مشغول به کار شده اما نقشه سرقت از مشتریان را داشته است.»
تحقیقات میدانی پلیس همزمان با شکایت مالباختگانی که به این شیوه طعمه گارسون سارق شده بودند، یکی از صاحبان رستورانی در منطقه دربند شکایت متفاوتی را پیش روی ماموران قرار داد و گفت: «امروز پسر جوانی برای کار کردن به رستوران من مراجعه کرد. من نیز بعد از گرفتن یک کارت شناسایی، او را استخدام کردم اما پس از چند ساعت متوجه شدم این گارسون سوییچ خودرو ٢٠٦ من را برداشته و خودروام را به سرقت برده، پس از این نیز متوجه شدم با شگرد کارتش را نیز از کارکنان رستوران پس گرفته است.»
پس از شکایتهای مشابه مالباختگان، ماجرا به بازپرس شعبه یکم دادسرای ناحیه ٣٤ تهران گزارش شد و با دستور قضائی گروهی از کارآگاهان پلیس آگاهی تهران تحقیقات درخصوص این پرونده را آغاز کردند. کارآگاهان در تحقیقات اولیه به اطلاعات مفیدی درخصوص سارقان دست نیافتند. آنها در ادامه راهی رستورانها شدند تا تحقیقات میدانی خود را تکمیل کنند. همین موضوع کافی بود تا تصاویر دوربینهای مداربسته رستورانها و عابربانکها، مهمترین سرنخ را برای حل این معما پیشروی ماموران قرار دهد و چهره سارق سابقهدار در تصاویر دوربینها شکار شود.
نقشآفرینی گارسون سابقهدار با این سرنخ، ماموران به بررسی آلبوم عکس مجرمان سابقهدار پرداختند و در این میان دریافتند تصویر به دست آمده از سارق، شباهت زیادی به عکس یک مجرم سابقهدار به نام «میثم» دارد.
بررسیها نشان میداد این سارق جوان از سال ٩٢ تا ٩٤ به اتهام سرقت از رستورانهای شمال شهر راهی زندان شده اما به تازگی از زندان آزاد و فعالیتهای مجرمانه خود را از سر گرفته است.
با این اطلاعات، دستور بازداشت «میثم» صادر شد و ماموران با انجام کارهای اطلاعاتی و شناسایی محل تردد خودرو ٢٠٦ سرقتی که سارق از صاحب رستوران سرقت کرده بود، مخفیگاهش را محاصره کردند.
با انتقال متهم به دادسرای جنایی پایتخت این سارق به بازپرس نصرتی گفت: «از سال ٩٠ در یکی از رستورانهای ایتالیایی مشغول به کار شدم. در کارم حرفهای بودم و تسلط خوبی به منو و طرز طبخ غذاها داشتم، اما حقوقی که دریافت میکردم کافی نبود و به همین خاطر تصمیم به سرقت گرفتم. مشتریان این رستورانها معمولا برای پرداخت صورتحساب کارت عابربانکشان را در اختیار گارسون قرار میدادند تا با دستگاه پوز رستوران پول غذایشان را پرداخت کنند، برای همین نقشهای طراحی کردم تا در فرصتی که کارتشان را در اختیارم قرار میدادند، از رستوران خارج شوم و مقداری پول به حسابم انتقال دهم. پس از این کار نیز دیگر به محل کارم برنمیگشتم. اما پس از سرقت از چند رستوران به همین شیوه شناسایی شدم و پلیس مرا دستگیر کرد و به زندان افتادم. بعد از ٢سال حبس وقتی آزاد شدم دوباره تصمیم گرفتم این کار را ادامه دهم اما اینبار نقشههایم حسابشدهتر بود و تصور نمیکردم دستگیر شوم، تا اینکه پلیس بار دیگر رد پای من را در شکایتهای مشابه مالباختگان پیدا کرد و به دام افتادم.»
با اعترافات عجیب این سارق سابقهدار تحقیقات برای روشن شدن زوایای مبهم پرونده در شعبه یکم دادسرا جنایی پایتخت ادامه دارد و متهم روانه بازداشتگاه شد.
تخممرغ دزد شتر دزد میشود این سارق حرفهای که به گفته خودش از زمانی که دانشآموز کلاس دوم راهنمایی بوده، از کیف مادرش پول سرقت میکرده است، در گفتوگو با «شهروند» ماجرای عجیب سرقتهایش را بازگو کرد.
چند سال داری؟ ٣٥سال.
ازدواج کردی؟ خیر، نامزد دارم.
چند سال سابقه کیفری داری؟ ٢سال و نیم پیش به خاطر سرقت از ٣ رستوران دستگیر شده بودم، اما پس از آزدی از زندان دوباره به سرقتهایم ادامه دادم، تا اینکه در دومین سرقتی که از یک رستورانی در خیابان جردن کرده بودم، لو رفتم و دستگیر شدم. با این حال فیش حقوقی یکی از دوستانم را بهعنوان وثیقه گذاشتم و تا زمان محاکمه آزاد شده بودم که باز به دنیای سرقت برگشتم و اینبار از
٧ رستوران به همین شیوه سرقت کردم.
چطور در رستوران لو رفتی؟ من نمیدانستم رستورانی را که برای اجرایی کردن نقشه سرقتم انتخاب کرده بودم، شعبه دوم رستورانی است که چند هفته قبل در سعادتآباد طعمهام شده بود. کارکنان رستوران که این ماجرای سرقت از رستوران را از زبان مدیرشان شنیده بودند، بهخاطر رفتارهایم به من مظنون شدند و به همین خاطر صاحب شعبه سعادتآباد را در جریان استخدام من در شعبهشان قرار دادند و او نیز با مراجعه به رستوران مرا شناسایی کرد.
با سابقهای که داشتی چطور در رستورانها استخدام میشدی؟ بهخاطر اینکه تسلط خوبی به منوی رستورانهای ایتالیایی داشتم، توجه صاحبان رستورانها را جلب میکردم. آنها برای استخدام من مدارک شناسایی و سوابقم را میخواستند اما من با چربزبانی آنها را قانع میکردم که به پول نیازمندم و فردا مدارکم را برایشان میاورم. به این ترتیب از همان لحظه کارم را در رستوران شروع میکردم و پس از مراجعه مشتری که برای پرداخت صورتحساب پول و رمزش را در اختیارم قرار میداد، نقشهام را اجرایی میکردم و متواری میشدم.
از هر سرقت چقدر گیرت میآمد؟ از هر کارت ٢میلیون تومان را به یک حساب سرقتی انتقال میدادم و ٢٠٠هزار تومان نیز برداشت میکردم.
پولهای سرقتی را چگونه خرج میکردی؟ با تورهای ایرانگردی به مسافرت میرفتم و پولهایم خرج سفرهایم میشد.
بانک مرکزی خودشو کشت که اقا نه کارت نه رمزو به کسی ندین
اما انگار اینا گوش ندارن
خیلی از دزدیها تو جامعه به خاطر بیخیالی و به جهالت زدن خود مردمه
مگه حقوقش چقدر بوده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟