یادداشت دریافتی- قادر باستانی؛ آزادی جوهر حیات است. خدا انسان را آزاد آفرید تا بتواند در سایه آن به حقوق طبیعی خود دست یابد. در سرشت انسانی، هیچ چیز به اندازه آزادی ارزش ندارد، چنان که اگر کسی را در جایی محدود کنند و همه نعمتها و لذتهای دنیا را برایش فراهم آورند، راضی نیست و آزادی را بیشتر دوست دارد.
آزادی حق طبیعی انسان و از بزرگترین نعمتهای خداوند و عالیترین منبع برای رشد و کمال است. حفظ بنای انتخاب و ارادهای که حضرت حق برای رشد و شکوفایی استعداد به انسان عنایت فرموده، همواره مورد تاکید بوده است.
در روزگار ما، فضای سایبر امکانات خوبی را چه به صورت فردی برای اعضای جامعه و چه به صورت جمعی برای جامعه مدنی فراهم کرده است.
شهروندان میتوانند بیش از پیش با همدیگر در ارتباط باشند، در کارهای گروهی شرکت کنند و در عمل آزادی را تجربه کنند.
دانشمندان علوم ارتباطات، این موقعیت جدید را «خلق سرمایه اجتماعی اینترنتی» نامیدهاند. اکنون برای یک کاربر اینترنت، دانستن اینکه خود رأساً محتوای آنلاین را برای خودش دستچین میکند، حس شیرین آزادی را به دنبال دارد.
ما آزادیم که انتخاب کنیم در کدام شبکه اجتماعی، چه کسی را به دوستی برگزینیم. چه چیزی را دوست داشته باشیم و چه کسی را دنبال کنیم.
اغلب آنهایی که دغدغه آزادی دارند، در شبکهای از شبکههای اجتماعی اینترنت، عضویت دارند و دانستههای خود را با دیگران به اشتراک میگذراند. مطالب دیگران را به دلخواه میخوانند و افکار و اندیشههای خود را منتشر میسازند. اما اکنون خود این حجم عظیم اطلاعات، آنان را دچار مشکل کرده است.
نقطههای مختلف اتصال در شبکههای اجتماعی، یکایکِ ما را به گوشههای بیپایان ارتباطات روانه کرده و در برابر انبوه اطلاعات قرار داده است.
اشباع اطلاعاتی، چالشی است که ما هر روز بیشتر از گذشته، با آن دست و پنجه نرم میکنیم. همین شبکه وایبر را در نظر بگیرید؛ حجم اطلاعات دریافتی، آنقدر زیاد شده است که وقت کافی برای مطالعه این همه مطلب پیدا نمیکنیم.
اینکه چطور حس شیرین آزادی، به اندوه درماندگی و اغتشاش فکری از حجم اطلاعات تبدیل نشود، نیاز جدی داریم که اطلاعات دریافتی را غربال کنیم.
تشخیص و جداسازی مطالبی که تأثیر مثبت بر روند تکاملی جامعهمان دارد و مفیدترین و مرتبطترین مورد به زندگی، کار و اجتماع است، راهحل گذار از این معضل اشباع اطلاعاتی است. به قول یک متخصص ارتباطات، چالش پیش روی ما دیگر دسترسی به اطلاعات نیست، بلکه چالش توجهکردن است.
چالشی که به واسطه گرایش درونی ما به توجه نامتناسب به پدیدههایی ایجاد شده است که در اطرافمان اتفاق میافتد و مستقیماً ما، دوستان و خانوادههایمان را تحت تأثیر قرار میدهد.
در دنیای دیجیتال، ما بیش از هر زمان دیگری، با فرهنگها و کشورهای دیگر از طریق اینترنت در ارتباط هستیم، اما چه بسا دانستههای ما درباره این موارد، همچنان در سطح پیش از آغاز به کار شبکه اینترنت و دسترسی ما به این میزان اطلاعات باقی مانده است.
شاید شبکههای اجتماعی ما را با مسائلی آشنا میکنند که قبلاً به این شکل از آنها باخبر نمیشدیم، اما مطالبی را در دنیای اطلاعات دنبال میکنیم که برایمان در چارچوب شخصی و بهروزگردانیهای مطالب صفحههای دوستان شبکههای اجتماعی، جالب توجه میشوند.
در مرکز این دسترسی ناهمگن به اطلاعات نیز خودِ ابزار نوین اطلاعات قرار گرفتهاند. در نظریه دروازهبانی خبر، رسانهها متهم بودند که رویدادها را برابر سلیقه خود گزینش میکنند و آنچه میخواهند به مخاطب میدهند، اما اکنون که چنین نیست و همه میتوانند تولید محتوا کنند و در گردش اطلاعات سهمی داشته باشند.
پس مساله این است که حجم اطلاعات و البته نقش کنترلی شرکتهای بزرگ ارائهدهنده سرویسهای اینترنتی، باعث شده است، پرداختن بیش از حد به بعضی مسایل، ما را از مسایل مبتلابه اجتماع خودمان غافل کند.
مثلاً ما با مشکل خشکسالی و کمبود آب مواجه هستیم، اما در شبکههای اجتماعی به جای پرداختن به این مسأله، مطالب جنجالی روز مورد توجه است.
ما به این دریای اطلاعات دسترسی داریم، ولی نباید این دریای اطلاعات، ما را از اهداف انسانی و ملی خودمان باز بدارد.
به نظر میرسد، فرهیختگان و تحصیلکردگان جامعه، باید با استفاده از فرصت خوب شبکههای اجتماعی، در بند معضل اشباع اطلاعات و غفلت از مسایل مهم گرفتار نشوند و با اتخاذ روشی برای غربال اطلاعات دریافتی و واکنش مثبت به مطالبی که در راستای منافع ملی است، حس شیرین آزادی را با هدف خدمت به کشور درآمیزند.
فناوری این فرصت را در اختیار ما قرار داده است. ارزش این فرصت را بدانیم.
خخخخ
این کوچکترین آزادی؛ حق یک فرد است و شما برخلاف ابتدای گفتارتان آن را نادیده گرفتید.