یادداشت دریافتی- محمد ماکویی؛ اگر شما با مدرک فوق لیسانس یا دکترای مهندسی در شرکتی مهندسی که چندان کاری برای انجام دادن ندارد استخدام شوید و ماهانه حقوق خوبی بابت نگاه کردن به در و دیوار و یا ولگردی در محیط وب، که مودبانهاش همان وبگردی است، دشت کنید، کمتر کسی پیدا میشود که بهتان خرده بگیرد که کاری که در شانتان نیست، که همان بیکاری است، پیشه کردهاید.
اغلب قریب به اتفاق مردمی که میباید فکر کنند که آدمهایی که قرار است با بیکاری پول در بیاورند بهتر است با مدرک دیپلم و زیر دیپلم و نه با مدرک فوق لیسانس و دکتری چنین کنند، به درستی معتقدند که بیکاری با فوق لیسانس و دکتری چون عایدی و درآمد بیشتری دارد برای مردم; بسیار به صرفهتر از بیکاری با دیپلم و زیر دیپلم تمام میشود!
این در حالی است که فوق لیسانس یا دکترایی که به عنوان نانوا یا شاطر استخدام شده و یا با رانندگی یک لقمه نان حلال در میآورد مدام مورد شماتت و خرده گیری اطرافیان و دوستان و آشنایانی قرار میگیرد که معتقدند مستخدم یا کسی که فرمان زندگی را دست خودش گرفته برای نان آور شدن که دستش توی جیب خودش برود! شان اجتماعی خویش را کاملا نادیده گرفته است!
در اینکه تحصیلات با خود شأن اجتماعی به همراه میآورد که میباید دیده شود شکی نیست اما دیده شدن اینشان فقط نباید در اینکه تحصیلات عالیه دار چقدر دشتی و درآمد و عایدی دارد خلاصه شود و «حالا چه کار میکند؟!» او کاملا از دیدهها و شنیدهها پنهان بماند!
مراعات شان اجتماعی یعنی اینکه اگر به دارنده فوق لیسانس و دکتری کاری محول شود که انجام آن از عهده فوق دیپلم و دیپلم و زیر دیپلم هم بر میآید، ولو دستمزد خوبی هم داشته باشد، برایش برخورنده نباشد و حال که هم درآمد خوبی دشت میکند و هم کار کم زحمت و کم مسئولیتی به پستش خورده و آن را به راحتی، ارزانی و پیشکش رقبایی ننماید که مترصد فرصتند تا مفت چنگ خویش سازند.
آن مهندس رایانهای که پول خوب میگیرد اما کارش را فقط در انجام اموری که برای یادگیریشان دورههای کوتاه مدت دو سه ماهه کفایت میکند خلاصه کرده را نمیتوان کارمندی دانست که کاری که در شانش است انجام میدهد.
آن پزشک متخصصی که بیماران نیازمند به تخصص خویش را نپذیرفته و ترجیح میدهد که با دریافت ویزیت متخصص فقط با مریضهایی سر و کار داشته باشد که یا حسابی سرما خوردهاند و یا چون خودشان بهتر میدانند که اگر چه بخورند خوب میشوند، تنها زحمت نسخه نویسی را بر خویشتن هموار میسازد را نیز براستی نمیتوان پزشکی قلمداد نمود که کاری درشان خود برای خویشتن جفت و جور و مهیا کرده است!؟
یک زمانی مردمی که دوست داشتند اوقات فراغت خوبی با همسر و فرزندان داشته باشند خوب کار میکردند تا خوب زندگی کنند و حال آنکه امروزه خیلیها متوجه شدهاند که برای خوب زندگی کردن نیازی به خوب کار کردن و اصولا کار کردن هم نیست! و آدمها برای خوب زندگی کردن تنها کافی است یک مدرک دکتری یا مهندسی داشته باشند زیرا در این حالت نانشان حسابی توی روغن میرود!
اگرچه این امر مستلزم این است که بلد باشند به نحو احسنت از مدارک و مدارج عالیه خویش نهایت استفاده را ببرند زیرا اگر کارکرد و کاربرد درست و شایسته آنها را ندارند مجبور به میل آشی که برایشان پخته شده و در آن یک وجب روغن وجود دارد خواهند بود!؟
از قدیم گفتهاند که اگر پول خوشبختی نیاورد، که نمیآورد، فقر بدبختی میآورد! با این حال ارزش و اهمیت فوق العاده قائل شدن بر پول و آن را حلال همه مشکلات دانستن و تمامی شئونات آدمها را وابسته به آن نمودن هم از دیدگاه جامعهشناختی کم معضلی به حساب نمیآید!