دسته بيل افتاده در حياط را برداشت و محكم به سر پدرش كوباند. مرد ٥٩ ساله از هوش رفت و روي زمين افتاد. آخرين نفسهايش را كشيد. پسرش پس از دستگيري از سوي پليس، علت درگيري و كشتن پدرش را اعتياد او و شكنجه مادر و خواهرش اعلام كرد.
جلسه رسيدگي به اتهام «قتل عمد» او روز گذشته در دادگاه كيفري استان تهران برگزار شد. امير – متهم به قتل – هشتم آبان ٩٢ در يك درگيري پدرش را كشت اما پس از مدتي كوتاه با حضور ماموران پليس در محل حادثه دستگير و به مقر انتظامي منتقل شد. او در همان بازجوييهاي ابتدايي به قتل اعتراف و انگيزه خود را «آزار و اذيت خواهر و مادرش از سوي پدرش» اعلام كرد و گفت: «پدرم اعتياد داشت و هميشه براي تهيه مواد و مصرف آن با خواهر و مادرم درگير بود و آنها را آزار ميداد. من وقتي اين صحنهها را ميديدم، خيلي عصباني ميشدم. او هميشه ما را كتك ميزد و بدرفتاري ميكرد. اعتيادش را هم كنار نميگذاشت.»
متهم در توضيحاتش به روز حادثه رسيد «آن روز هم پدرم مواد مصرف كرده بود و حالت طبيعي نداشت. مدام بد و بيراه ميگفت و افتاده بود به جان خواهر و مادرم. من هركاري كردم، نتوانستم او را از كتك زدن آنها منصرف كنم. خيلي عصباني شدم. به حياط رفتم و يك دسته بيل را كه آنجا افتاده بود، برداشتم و به سراغ پدرم رفتم. درگير شديم. من چوب را بالا بردم و محكم به سرش زدم. به زمين افتاد. از سرش خون ميآمد. بيهوش شد. پس از چند دقيقه فهميدم كشته شده. خيلي ترسيده بودم اما نميخواستم او را بكشم. از دست آزار و اذيتهايش خسته شده بودم.»
با ثبت اعترافات متهم، پرونده او تكميل و براي رسيدگي به شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي عزيزمحمدي ارسال شد. او روز گذشته با دستبند و پابند از زندان به دادگاه آورده شد تا يك بار ديگر درباره روزي كه با دسته بيل به سر پدرش كوبيد و او را كشت، حرف بزند.
در ابتداي جلسه، نماينده دادستان كيفرخواست را قرائت كرد تا بار ديگر حادثه براي متهم و خواهر و مادرش زنده شود. دو زن نميدانستند در جايگاه اولياي دم بنشينند يا همراه متهم. آنها پس از قرائت كيفرخواست، پشت جايگاه ايستادند و رو به رياست دادگاه گفتند: «امير – متهم به قتل – نان آور خانه ما بود و هميشه از ما حمايت ميكرد. در اين دو سالي كه در زندان بود خيلي سختي كشيديم. او تنها مرد زندگي ماست و با كاري كه انجام داد ما را از دست شكنجهها و كتكهاي آن مرد – مقتول – نجات داد. او به مواد مخدر اعتياد داشت و مدام ما را آزار ميداد. روز حادثه هم به جانمان افتاده بود كه امير يك دسته بيل برداشت و به سرش كوبيد. نميخواست او را بكشد. ما ميخواهيم رضايت بدهيم. امير نانآور
خانه ما است.»
پس از دو زن، نوبت به متهم رسيد. او پشت جايگاه ايستاد و بار ديگر اعترافات خود در بازجوييها را تكرار كرد و گفت: «پدرم هميشه من و خواهر و مادرم را آزار ميداد و آنها را كتك ميزد. به مواد مخدر اعتياد داشت و ترك نميكرد. روز حادثه نميخواستم او را بكشم اما ضربهاي كه به سرش زدم، باعث شد از دنيا برود.»
پس از ثبت اعتراف دوباره متهم به قتل، رياست دادگاه پايان جلسه را اعلام كرد و با دو قاضي ديگر شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران براي صدور راي وارد شور شد. خواهر و مادرش رضايت داده بودند؛ به همين دليل متهم به حبس محكوم شد.