یادداشت دریافتی- امین محمودیان؛ در روزهای اخیر و بعد از موفقیت نسبی کمپین تحریم خرید خودروی داخلی اکنون شاهد کمپین نخریدن مرغ هستیم. اگرچه این کمپین از سوی برخی مقامات دست اندرکار جاهلانه خوانده شده اما به نظر نگارنده کمپینی کاملا عاقلانه است.
مسئولین دست اندرکار در این روزها مرتب تاکید میکنند که در پرورش این مرغها از هیچ نوع هورمونی استفاده نشده است. حتی اگر فرض را بر صحت گفتههای این بزرگواران بگذاریم – که البته با افشای ترکیب آبلیموها و آلودگی آب معدنیها و سایر فرآوردههایی که هنوز افشا نشدهاند این فرض واقعاً بعید است – باز هم دلایلی وجود دارد که نشان میدهد استفاده از این مرغها صحیح نیست.
به عنوان یکی از افرادی که به طور مستقیم در جریان روند پرورش مرغ به صورت خانگی بودهام توجه هموطنانم را برخی نکات جلب میکنم که اولین آن کیفیت گوشت و استخوان مرغهای طبیعی و تفاوت آن با مرغهای پرورش یافته به روش صنعتی است.
استخوان مرغهای پرورش یافته در دامداریها نرم و شکننده است و غضروف آن بعد از پخت به راحتی از استخوان جدا میشود و گوشت آن نیز نرم و عمدتاً متشکل از چربی است. در حالی که استخوان مرغهای پرورش یافته در طبیعت – در سن و سال مشابه با مرغهای صنعتی- کاملا محکم است و به هیچ وجه نمیتوان به سادگی آن را خرد کرد.
غضروف این مرغها حتی بعد از پخت به زحمت از استخوان جدا میشود و گوشت نسبتا سفتی نیز دارند که به جرات میتوان گفت فاقد چربی است.
در خصوص تفاوت رنگ سایر اندامهای داخلی مرغهای طبیعی و صنعتی نیز حرف برای گفتن بسیار است. تنها دیدن سنگدان مرغهای صنعتی که لایهای ضخیم از چربی دورشان را گرفته است باید تمایل ما را برای مصرف چنین مرغهایی از بین ببرد.
اگر نخواهیم خودمان را فریب دهیم باید بپذیریم که میان مرغهایی که آزادانه در طبیعت زندگی کردهاند و از نور خورشید استفاده کردهاند و هوای آزاد را تنفس کردهاند با مرغهایی که از روز اول زندگی در محیط در بسته بودهاند و حتی یک روز آفتاب را به خود ندیدهاند تفاوت از زمین تا آسمان است.
به این مساله باید آنتی بیوتیکهایی را هم اضافه کرد که برای مقابله با بیماریها و صد البته جبران ضعف ایمنی مرغهای صنعتی به آنها داده میشود. با این توضیحات به راحتی میتوان تشخیص داد که حتی مرغهایی که به نام ارگانیک به مردم فروخته میشود نیز در عمل ارگانیک نیستند.
پس در واقع این مساله یک بعد اخلاقی نیز دارد و آن اینکه زمانی که برای افزایش بازده دامداریها از روشهای غیر اخلاقی و وارداتی نظیر پرورش حیوانات در حبس و بدون استفاده از مواهب طبیعی استفاده میکنیم باید منتظر عواقب خطرناک آن برای خود نیز باشیم.
به هر حال در این دنیا هیچ مخلوقی جدا از سایر مخلوقات قادر به زندگی نیست و زندگی هریک از آنها بر دیگری تاثیر میگذارد.
با نگاهی به رژیم غذایی مردم نیز میتوان دریافت که به دلیل گرانی گوشت، بخش عمده غذای بسیاری از آنها را مرغ تشکیل میدهد. واضح است که مصرف این مقدار مرغ با ویژگیهای ذکر شده چه تاثیری بر سلامت این افراد خواهد داشت.
در بهترین حالت چنین مرغهایی هیچ تاثیر مثبتی بر سلامتی ندارند. این مساله در خصوص گوشت گاو و گوسالههای پرورش یافته در سولهها و به روش صنعتی نیز صادق است.
نگارنده سال هاست که مرغهای پرورش یافته به روش صنعتی را خریداری نکردهام و تنها در شرایط اضطرار و ناچاری نظیر مهمانیها آن را به مقدار کم مصرف میکنم.
هرچند که انگیزه من برای این کار رعایت حقوق این حیوانات بوده است، اما انگیزه هر چه باشد در نهایت هم به نفع مردم و هم در جهت احقاق حقوق حیوانات خواهد بود.
باید قبول کرد که حتی اگر تولید مرغ به روش طبیعی پرهزینهتر باشد این اقدام یک ضرورت در جامعه امروز ماست. مردم نیز باید بپذیرند که حتی در صورت گرانی مرغ طبیعی، مصرف مقدار کمتری از مرغ طبیعی به مراتب ارزشمندتر از مصرف مقادیر بیشتری از مرغ صنعتی و ناسالم است.
خلاصه کلام اینکه کمپین نخریدن مرغ صنعتی از نظر نگارنده کمپینی عاقلانه است. کاش برای نخریدن سایر محصولات ناسالم و اصلاح سایر رفتارهای ناپسند اجتماعی نیز این چنین تلاش کنیم.