یادداشت دریافتی- دکتر سعید صادقیه اهری*؛ در سالهای اخیر موضوع اخلاق حرفهای پزشکان مورد توجه دانشگاههای معتبر دنیا قرار گرفته است و در کشور ما این موضوع بیشتر در حد اطلاع رسانی و در معدود مراکز اموزشی کشور کارهای بنیادین در این رابطه صورت گرفته است.
در بخش ارائه خدمات پزشکی هم انتظار ارائه خدمات را با بالاترین سطح صلاحیت حرفهای و اخلاقی را فارغ التحصیلهای دانشگاهی داریم در حالیکه اگر منصفانه به کوریکولوم آموزشی دانشجویان پزشکی بیندازیم با حلقههای مفقوده متعددی در زنجیره اموزش اخلاق حرفهای روبرو هستیم. که یکی از مهمترین این موارد فقدان اموزش فلسفه بطور کلی و فلسفه پزشکی به طور خاص است.
به قول حکیم خردمند زکریای رازی یک پزشک علاوه بر پزشک بودن باید فیلسوف هم باشد و با این کلام گرانقدر چگونه میتوان از پزشکی که مبنای درست فلسفی ندارد میتوان انتظار رفتار نوع دوستانه و به طبع آن رفتار همدلانه با بیمار داشت.
به نظر میرسد این وضعیت ریشه بسیاری از مسائل و مشکلات در حوزه مقدس پزشکی است. به بیان دیگر دانشکدههای پزشکی باید همچنان که باید دغدغه آموزش دانش پزشکی و مهارتهای بالینی به بیمار را داشته باشند باید همسنگ آن دغدغه ارتقای دانش و نگرش فلسفی دانشجویان به سلامت، انسان، حیات، مرگ، حق، کرامت را نیز داشته باشند تا بتوان سلامت انسانها را به پزشکانی سپرد که تقدس جایگاه شغلی خود را به خوبی بدانند.
در این رابطه باید زنجیره آموزشی اخلاق حرفهای شامل مبانی فلسفی، مبانی و نگرش نوع دوستانه، همدلانه با بیمار شکل گیرد (شکل شماره یک) تا هر دانشجوی پزشکی بتواند یک مفهوم درست و درون زا از کار بر روی سلامت برای خود بدست اورد که در سراسر عمر فرد دانش اموخته به عنوان یک هسته اخلاقی عقلی، درونزا برای مراقبتهای اخلاقی و حرفهای عمل نماید.
این گوهر فردی و شخصی شرط ضروی و اساسی برای بسیاری از مهارتهای حرفهای و انسانی با بیماران همانند کیفیت ارتباط با بیمار و انگیزهای برای اموختن در تمام عمر است که یک آرزوی دیرین برای بسیاری از دانشکدههای پزشکی است. البته نباید فراموش کرد پزشکان در یک جامعه در خلا عمل نمیکنند و ارزشهای انسانی و اخلاقی در جامعه بر نگرشها و رفتارهای انها اثر خواهد کرد.
شکل یک: چرخه اموزش اخلاق حرفهای
با این مبنای نظری به نظر درست پیشنهاد میشود دانش فلسفه به کوریکولوم دانشجویان پزشکی در حداقل ضروری اضافه شود و یا با تدابیر دیگر این مفاهیم با دانشجویان مطرح شود گاها تشویق دانشجو برای مطالعه یک رمان مانند بینوایان ویکتورهوگو یا جنگ و صلح تولستوی و بحث ازاد گروهی و غیر رسمی انها در باره انها برای اشنایی با مفاهیم انسانی ممکن است کارکردی داشته باشد که دهها واحد رسمی نداشته باشد.
مهم داشتن دغدغه انتقال این مفاهیم به دانشجویان در نظام اموزشی است که البته علمای علم فلسفه میتوانند روشهای مناسب و کاملتری برای این هدف را پیشنهاد دهند.
*دانشیارگروه پزشکی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل