فرارو- آیا ایرانیها جزو عصبانیترین مردم جهاناند؟ آماری که در نشریه ایندیپندنت براساس
نتایج نظرسنجی موسسه گالوپ منتشر شد مدعی چنین چیزی است. در این گزارش مردم عراق، ایران و کامبوج بالاترین میزان تجربههای منفی روزانه را دارند. 49درصد از ایرانیها و عراقیها در نظرسنجی گالوپ گفته اند که به تازگی عصبانی شدهاند.
به گزارش فرارو، این اولینبار نیست که ایرانیها در نظرسنجیهای موسسه گالوپ رتبه مورد توجهای به خود اختصاص میدهند. در سال 2013 نیز گالوپ نظرسنجی انجام داد که در آن
ایران رتبه دوم غمگینترین کشورهای جهان را به دست آورد. گالوب در آن گزارش به ایرانیان حق داده بود تا بهدلیل بیکاری، نرخ بالای تورم و تحریمهای جهانی احساس شادی نداشته باشند. انتشار گزارش گالوب درباره شادی سبب واکنش برخی از کارشناسان ایرانی شد.
گالوپ از بزرگترین و معتبرترین مراکز آمارگیری در جهان در رابطه با افکار عمومی است. این موسسه توسط جورج هاوس گالوپ در 27 دسامبر 1925 تاسیس شد. نتایج پژوهشهای گالوپ با نمونهگیری براساس احتمالات بهدست میآید.
آمار گالوپ را باور کنیم یا نه؟
کارشناسان ایرانی به نتایج منتشرشده از سوی موسسه گالوپ چندان خوشبین نیستند. رضا دانشمند -روانپزشک- در پی آماری که این موسسه درباره رتبه شادی ایران در جهان منتشر کرد میگوید "معیار و میزان دقت و رتبهبندی کشورهای غمگین از لحاظ علمی در گزارش گالوپ مشخص نیست و ایران نمیتواند دومین کشور غمگین جهان باشد".
فرید براتیسده –روانشناس- نیز با مقایسه آمار گزارش گالوپ درباره شادی ایرانیان و گزارش شبکه راهحلهای توسعه پایدار سازمان ملل درباره همین موضوع و پیش از این گفته بود که گزارش شبکه راهحلهای توسعه پایدار سازمان ملل پذیرفتهتر است. این گزارش رتبه ایران در شادی را از میان 158 کشور، 110 میداند.
با عراق قابل قیاس نیستیم
دکتر اصغر کیهاننیا روانشناس در گفتگو با فرارو گفت: اینکه گفته میشود ایرانیان جزء ناشادترین و یا عصبانیترین کشورها هستند، قابل پذیرش نیست. مردم ایران در عینحال که مشکلات زیادی دارند، اما از خیلیچیزها شاد میشوند و شادی میکنند.
کیهاننیا در ادامه اظهار کرد: ترافیک، آلودگی صوتی، تغییر قیمتها، خبرهای ناراحتکننده و... مردم ما را نگران کرده است. وقتی در کنار اینها بیکاری و مشکلات اقتصادی نیز وجود داشته باشد وضع بدتر میشود. بهانههای زیادی وجود دارد که باعث میشود مردم ما بههم بریزند؛ مثلا روندی که در ادارات بهدلیل رانتخواری و رباخواری وجود دارد و غیره.
این روانشناس با اشاره به تاثیر شرایط بر روی جوانان توضیح داد: جوانان در این شرایط احساس قربانیشدن میکنند که ممکن است آنها را به خشونت فیزیکی و یا زبانی برساند. همچنین بیکاری بر روی آنان تاثیر زیادی خواهد گذاشت و بر شدت سقوط و مشکلات روانی-اجتماعی آنها خواهد افزود.
دکتر کیهاننیا با ذکر این نکته که پایههای جامعه ما تمایلی به غمگینی ندارد گفت: نه مذهب ما و نه فرهنگ ما هیچکدام به غم و غصه تشویق نمیکنند. علاوه بر این، تلویزیون و رسانههای ما نیز نقش زیادی در سوقدادن مردم به مشکلات روانی دارند. چرا باید در تلویزیون ما اکثر فیلمها با غم و اندوه همراه باشند؟ یا چرا باید خبرهای بد از سراسر جهان را به این گستردگی منتشر کنیم؟ همچنین اخبار کاذبی نیز از خارج از ایران پخش میشود که آن نیز تاثیر منفی بر روی مردم دارد.
وی با تصریح اینکه با وجود مشکلات زیاد نمیتوان گفت مردم ما ناشادترینها یا عصبانیترینها هستند اظهار کرد: با این وجود مردم ایران باز هم در آیینهای نشاطآور ی همچون سیزده به در حضور پررنگ دارند که این دست از اقدامات نیز نوعی مبارزه برای شادبودن است.
اصغر کیهاننیا در انتهاگفت: درنتیجه بههیچ عنوان نباید و نمیتوان ایران را با کشوری مانند عراق مقایسه کرد. عراق، سوریه و کشورهای مشابه آنها در جنگ و وضعیت بد قرار دارند. این در حالی است که تنها یک مورد و آنهم امنیت موجود در ایران گویای آن است که وضعیت روانی ما با کشوری همچون عراق برابر نیست.
عصبانیبودن مردم ایران یک واقعیت است
فرید براتیسده –روانشناس- کارشناس دیگری است که آمار ارائهشده توسط موسسه گلوپ را چندان دور از واقعیت نمیداند. وی معتقد است هرچند در شیوهشناسی و روشتحقیق موسسه گالوپ جای تردید و سوال وجود دارد، اما زود عصبانیشدن مردم ایران واقعیت دارد.
این روانشناس در گفتگو با فرارو اظهار کرد: اینکه ایران رتبههای اول در عصبانیشدن را داشته باشد، امری درست است. شواهد موجود در کشور و بررسیهای داخلی نشان میدهد که متاسفانه نرخ عصبانیت مردم بالاست. عدم تحمل و افزایش پرخاشگری میان آنها زیاد و انعطافپذیری کاهش یافته است. میزان تحمل مردم در کنترل استرسها و شرایط فشارآور است.
وی ادامه داد: هنگامیکه سطح تحمل پایین بیاید و ناکامی زیاد باشد افراد خیلی زود عصبانی میشوند؛ بهخصوص که این مسئله به مدیریت تعارض و هیجانات مربوط میشود و بر روی این مدیریت در مداس و دانشگاهها کم کار شده است.
براتیسده با اشاره به روش مورد استفاده توسط موسسه گالوپ و اینکه برای رسیدن به نتایج آن از چه راههایی استفاده شده اظهار کرد: بر روی روششناسی موجود قطعا بحث هست و حتی این امکان وجود دارد که اهدافی سیاسی در این میان جریان داشته باشد تا مردم را عصبانی و خشن نشان دهد. اما نمیتوان این موضوع را که آستانه تحمل مردم پایین آمده و مسائل و مشکلات زیاد شده را انکار کرد.
براتی همچنین در مورد آماری که موسسه گالوب در مورد شادترین کشورها ارائه کرده بود توضیح داد: در بحث شادی و رضایت از زندگی که پیش از این گالوب درباره آن پژوهش انجام داده بود، تفاوت وجود دارد و آن بهدلیل بحث فرهنگ است. شادی موضوعی بسیار فرهنگی است که میتواند در کشورهای مختلف متفاوت باشد.
وی همچنین در پاسخ به این سئوال که قرارگیری ایران درکنار کشور عراق، که کشوری نا امن و درجنگ است توضیح داد: در موضوع عصبانیت "امنیت" مطرح نیست. مثلا در کشوری مانند آمریکا ما با خشونت و عصبانیت زیادی روبرو هستیم و نمیتوانیم درمورد این کشور نیز بگوییم عصبانیت پایین است.
این روانشناس در انتها گفت: بهطورکلی اما روش و المانهایی که در پژوهش گالوپ و هر پژوهش دیگر مورد استفاده است، بحث وجود دارد و قابل بررسی هستند. در هر نظرسنجی و سئوالهایی که پرسیده میشود این امکان وجود دارد که مردم یک کشور سئوال را یکجور برداشت کنند و مردم کشور دیگر همان سئوال را جور دیگر بفهمند. به هر تقدیر اما برخی مفاهیم نیز یکسان و مشترک هستند. باید این را قبول کرد که ذهن مردم ما خسته است و ما در بخشهای زیادی انعطافمان را نسبت به مسائل از دست دادهایم.
مثال:
در معاملات تا میتوانند کلاهبرداری میکنند.
رانندگی
و ....