معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ از دستگیری پسری که در پی حسادت عاشقانه، دوست قدیمیاش را به قتل رسانده بود، خبر داد.
در ساعت 15:40 روز سیزدهم مرداد ماه امسال وقوع یک فقره درگیری منجر به جنایت در بزرگراه ایرانپارس خیابان شقایق به کلانتری 138 جنت آباد اعلام شد.
با حضور مأموران کلانتری در محل اعلامی مشخص شد که جوانی 30 ساله به نام مصطفی . ح بر اثر اصابت ضربه جسم نوک تیز به ناحیه چپ سینه به قتل رسیده و قاتل نیز از محل ارتکاب جنایت متواری شده است. با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد و به دستور شعبه هشتم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با حضور در محل جنایت، ضمن شناسایی هویت قاتل بهنام پوریا . ن 23 ساله به تحقیق از شاهدان صحنه جنایت پرداختند. محل جنایت، مکان کسب و کار تعدادی از دست فروشانی است که هر روز اقدام به ایجاد بساط کرده و درگیری نیز میان دو تن از غرفه داران به نام های پوریا و مصطفی آغاز و طی آن مصطفی توسط پوریا به قتل رسیده است.
یکی از غرفه داران در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: اینجانب یکی از غرفه داران بازار هستم؛ حدود ساعت 15 شنیدم که در پایین غرفه و در کنار خیابان صدای داد و بیدا می آید. به سمت پیاده رو رفتم؛ دیدم که یکی از غرفه داران بهنام پوریا با یکی دیگر از غرفه داران بهنام مصطفی درگیر شده؛ زمانیکه به سمت آنها رفتم، پوریا را دیدم که در حالیکه یک قبضه چاقو به دست داشت، در حال فرار است و مصطفی نیز بر روی زمین افتاده و خون زیادی از وی رفته که بلافاصله با پلیس و اورژانس تماس گرفتیم.
کارآگاهان اداره دهم ضمن شناسایی مخفیگاه متهم در خیابان شهید ستاری بلوار فردوس غرب، در ساعت 12 روز چهاردهم مرداد ماه اقدام به دستگیری پوریا و انتقال وی به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ کردند. در شراطی که گمان می شد که انگیزه ارتکاب جنایت، اختلاف بر محل ایجاد بساط دست فروشی بوده، متهم در اعترافات خود و در خصوص انگیزه جنایت عنوان کرد: من و مصطفی از حدود دو سال پیش با یکدیگر دوست بودیم؛ در این مدت من به یکی از خانمهای غرفهدار به نام مریم علاقهمند شدم و این خانم نیز در امور غرفه داری به من کمک می کرد. چند روز قبل از درگیری من به صحبت کردن مریم با مصطفی اعتراض کردم و از مریم خواستم که ارتباط خودش را با مصطفی قطع کند اما مریم گفت که هرچه باشد مصطفی از من روانی و دیوانه بهتر است و همین موضوع باعث شد تا نسبت به مصطفی کینه به دل بگیرم.
متهم در خصوص روز حادثه نیز به کارآگاهان گفت: حوالی ساعت 14 مریم با من تماس گرفت که چرا در غرفه نیستم که عنوان کردم که در مسیر آمدن به بازار روز هستم؛ پشت تلفن از او پرسیدم که او کجاست که عنوان کرد در غرفه مصطفی نشسته است. پس از شنیدن این خبر، بسیار عصبانی شدم؛ زمانیکه به بازار روز رسیدم، مریم از داخل بازار رفته بود. به سمت غرفه مصطفی رفتم و دیدم که او در حال خالی کردن بسته های پوشاک است؛ بدون هیچ مقدمهای با چاقویی که همراه داشتم، ضربهای به سمت او پرتاب کرده و چاقو را به سینهاش فرو کردم و به سرعت از محل متواری شدم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.