در
چند سال اخیر، چندین پژوهش در رابطه با مضرات جسمانیِ کار طولانی وقت در
شب انجام شده است. تمام افرادی که در شیفت شب مشغول به کار هستند، قطعا با
مشکلات آن در زندگی روبهرو شدهاند. سارا مونتاگ به دنبال پاسخ این پرسش
رفته است.
به گزارش فرادید به نقل از bbc.com،
سالها است که نصف شب از خواب بیدار میشوم تا سر کار بروم. البته اگر
چنین تجربهای را نداشتم، الان هم حرفی برای گفتن نداشتم و از این بابت
البته خوشحالم.
همیشه یک سوال را در ذهنم مرور میکنم که آیا در
طولانی مدت باید بهای بیشتری را برای شب بیدار ماندن بپردازم؟ صبحها درست
زمانی که بدنم فریاد میکشد همین حالا به تختخواب برگرد، من به ناچار باید
خلاف این کار را انجام دهم. اما آیا زمانی که خواب کافی در شب داشته باشیم،
میتوان آسیبهای ناشی دوران شیفت شب را جبران کرد؟
من تنها یک
نفر از آن سه و نیم میلیون نفری هستم که در بریتانیا به صورت شیفتی مشغول
به کار هستند. تعداد زیادی هم تمام طول شب را مشغول به کار هستند. مشکل
تنها شیفت شب نیست، بلکه متوسط خواب نسبت به پنج سال پیش کمتر شده است.
قبلا افراد بالغ به طور میانگین هشت ساعت در روز میخوابیدند، ولی حالا این
میانگین به شش ساعت و نیم رسیده است.
بسیاری از ما خواب را منشا
لذت بخش آرامش میدانیم. شبها وقتی عقربههای ساعت به 3:25 میرسد، من
باید با صدای ساعت کوکی از خواب بیدار شوم. همیشه هم به خودم قول میدهم که
روز بعد جبران خواهم کرد. اما در نهایت فقط خستگی کار برای من میماند.
اما
همه به خوبی میدانیم که خواب درست به اندازه نفس کشیدن و غذا خوردن برای
بدن ضروری است. در ساعات خواب، مغز تمام اتفاقات روز را پردازش کرده و
آنها را در قالب خاطره ثبت میکند. بدن هم در این ساعات خود را درمان
میکند. اما تا این جای کار فهمیدیم کسانی که شیفت شب کار میکنند و در
طول روز چندین ساعت میخوابند، باز هم سهم بزرگی از خواب شبانه را از دست
میدهند.
یک باور عمومی بین مردم رایج بوده که ساعت زیستیِ بدن
کسانی که شیفت شب کار میکنند، به تدریج خود را با مقتضیات این شرایط وفق
میدهند. اما پروفسور راسل فاستر، پژوهشگر مطرح بریتانیایی، معتقد است: «در
تمام پژوهشهای متفاوت انجام شده به یک نتیجه رسیدیم و آن اینکه بدن خود
را وفق نمیدهد.»
این بدین معنا است که افرادی که طولانی مدت در
شبها کار میکنند، احتمالا به برخی بیماریهای جدی مانند دیابت نوع دوم،
سرطان و مشکلات قلبی مبتلا خواهند شد. برخی دانشمندان میگویند کسانی که
ساعت چهار صبح کار خود را شروع میکنند (مانند من)، به خوبی نمیتوانند
اطلاعات را پردازش کنند. به عبارت بهتر، قدرت ذهنی این افراد مانند کسی است
که مشروبات الکلی مصرف کرده است.
تفکر در چنین شرایطی بسیار
دشوار است. اگر در دو ساعت ابتدایی روز، مطلب خاصی را پردازش کنیم به طور
قطع با چاشنی خواب همراه خواهد بود. اگر ساعت را بعد از شش صبح کوک کنیم،
چرا راحت بیدار میشویم؟ اصلا چرا دو ساعت خواب تا این اندازه تفاوت ایجاد
میکند؟
پاسخ را باید در هزاران سلول مغزی پیدا کرد، یعنی همان
جایی که ساعت زیستی بدن یا ﻫﺴﺘﻪ ﺳﻮﭘﺮاﮐﯿﺎﺳﻤﺎﺗﯿﮏ suprachiasmatic nucleus
قرار دارد. زمانی که به خواب میرویم، از خواب بیدار میشویم یا زمانی که
کبدمان برای هضم غذا آنزیم تولید میکند، این سلولها کنترل اوضاع را به
دست میگیرند. این سلولها تپش قلب ما را نیز کنترل میکنند تا صبحها
افزایش و عصرها نیز کاهش پیدا کند.
پروفسور
مایکل هاستیگز 20 سال است که در دانشگاه کمبریج بر روی ساعت زیستی بدن
پژوهش میکند. او میگوید: «تمام اندامها بدنمان با این الگوی ژنتیکی از
پیش تعیین شده کار میکنند. در این صورت است که بدن ما در بخشی از روز یک
کار و در بخش دیگر کار دیگر را انجام میدهد.»
این رویه در سیر
تکاملی بهبود یافته و میتوان به جرات گفت که یک کار مهندسیشده است. این
الگوی برای انسانهای غارنشین نئاندرتال هم جواب میداد، اما کارکنان شیفت
شب قرن 21 با این الگو سازگار نیستند!
اگر نصف شب یک مافین
شکلاتی بخورید، مانند کار هر شب من، قند و چربی آن برای مدت بیشتری نسبت به
روز در جریان خونی شما گردش خواهد داشت. قند خون بالا منجر به دیابت نوع 2
و افزایش چربی نیز در نهایت مشکلات قلبی را برای شما ایجاد خواهد کرد. به
همین دلیل است که احتمال ابتلای بیماریهای قلبی در افرادی که شیفت شب کار
میکنند، یک و نیم برابر دیگران است. بنابراین جای تعجب ندارد که کارکنان
شیفت شب کمی چاقتر از دیگران هستند.
شیفت شب با سرطان هم در ارتباط است. سازمان جهانی بهداشت در سال 2007 اعلام کرد که کار در شیفت شب یکی از عوامل احتمالی سرطان است.
چاقی،
دیابت، بیماریهای قلبی و سرطان... این فهرست به اندازه کافی آدم را مایوس
میکند. اما باید یک مورد دیگر را نیز اضافه کنیم. پژوهشهای اخیر نشان
میدهد که مغز کسانی که ده سال تمام در شیفت شب کار کردهاند، حدود شش سال و
نیم بیشتر پیر شده است. این افراد نمیتوانستند مانند همسنهای خود به
سرعت فکر کنند یا خاطرهای را به یاد آورند. پژوهشی جامع در ایالات متحده
بر روی 75 هزار پرستار خانم انجام شده است. تمام این پرستارها 22 سال تمام
به صورت شیفتی مشغول به کار بودهاند. نتیجه این پژوهش نشان داد که از هر
ده پرستار، یکی زودتر خواهد مرد.
البته ما همیشه به خودمان صدمه
نمیزنیم، بلکه گاهی اوقات دیگران را نیز متوجه خطر میکنیم. من با شخصی
صحبت کردم که شبها به عنوان نظافتچی کار میکرد. او میگوید که شبها به
خانه میآید و دوش میگیرد. بعد از آن به جای اینکه استراحت کند، شغل دوم
خود یعنی رانندگی با کامیون در حومه شهر را آغاز میکند.
البته
قوانین وجود دارد که ساعات کار هر راننده کامیون را محدود میکند، اما کسی
کنترل نمیکند که شاید یکی از رانندهها در ساعات استراحت خود مشغول به
کار است. در انگلستان هیچ قانون خاصی برای سلامت و امنیت کارهای شیفتی وضع
نشده است، اما خود کارفرمایان تا حدی امور را کنترل میکنند. برخی از
شرکتهای خصوصی و دولتی حداقل به خاطر ترس از قانون، اوضاع را جدیتر کنترل
میکنند. برای نمونه میتوان به دولت دانمارک اشاره کرد که برای کارکنان
زنی که در شیفت شب کار میکنند و به سرطان سینه مبتلا میشوند، حقوق و
مزایای اضافی در نظر میگیرد. در کره جنوبی نیز تمامی کارکنان شیفت شبِ بخش
الکترونیک از مزایای اضافی برخوردار خواهند بود.
البته راههایی
وجود دارد که میزان آسیب را کم کرد. یک شرکت باربری در آمریکا در طول چند
هفته فعالیت خود سه مورد تلفات داد. در نهایت این شرکت شیفتهای چرخشی را
از برنامه خود حذف کرد تا رانندگان به طور متناوب شب و روز کار نکنند.
علاوه بر این موارد، این شرکت اطمینان حاصل کرد که تمامی رانندگان دو روز
پشت سر هم تعطیل باشند. این شرکت حالا یکی از بالاترین درصدهای ایمنی در
دنیا را دارا است.
البته بعضی از این افراد معتقدند که کار در شب
مزایای خاص خود را هم دارد. من با یکی از آنها صحبت کردم. او میگوید که
از دیدن طلوع آفتاب لذت میبرد. همچنین کارگرانی را میبیند که با عجله به
سمت محل کار خود میدوند. البته او میگوید که میتواند در طول روز دنبال
فرزندانش جلوی مدرسه برود و آنها را به خانه بیاورد.
از
شواهد اینگونه برمیآید که بدن ما هزینه زیادی را باید برای شب بیداری
بپردازد. علاوه بر این مسئله، درک ما از چگونگی کارکرد ساعت زیستی بدن نیز
به مراتب بیشتر شده است. ما از این طریق میتوانیم مسئله شیفت شب را از
جهاتی مختلف بررسی کنیم تا آسیبهای ناشی از آن را به حداقل برسانیم.
موسسه
ولکام تراست مبلغ سه میلیون پوند را در اختیار پروفسور راسل فاستر و گروه
پژوهشیاش در دانشگاه آکسفورد قرار داده تا آنها پژوهشهای جدید را در این
ارتباط انجام دهند. امیدواریم پژوهشهای جدید نتایج کمککنندهای برای ما
به همراه داشته باشد.
در مجموع میتوانم بگویم که در این چند سال
همواره نگران مسئله خواب بودهام. چند سال است که نصف شب باید از خواب
بیدار شوم و سر کار بروم و چون میدانم که این کار چقدر به مغز و بدنم آسیب
میرساند، افسرده شدهام. اما چه میتوان کرد؟!