bato-adv
کد خبر: ۲۳۸۹۹۱
استقبال از طرح افطار تا سحر

شب‌های روشن تهران با طعم فیلم

چند سالی می‌شود که طرح اکران فیلم‌ها در ماه مبارک رمضان تا سحر کلید خورده است؛ طرحی به نام «اذان تا اذان» که در ابتدا به صورت آزمایشی در سال 88 اجرا شد.
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۰ - ۱۴ تير ۱۳۹۴
فرارو- چند سالی می‌شود که طرح اکران فیلم‌ها در ماه مبارک رمضان تا سحر کلید خورده است؛ طرحی به نام «اذان تا اذان» که در ابتدا به صورت آزمایشی در سال 88 اجرا شد.

طرح افطار تا سحر با استقبال مردم مواجه شد. برنامه ویژه ماه مبارک رمضان که باعث شد در مردم این تصور ایجاد شود که شهر دیگر خاموش نیست. آنان می‌توانند با این طرح بعد از افطار به خیابان بیایند و برای تفریح به سینما بروند. ماه رمضان که در سال‌های پیش از یکی از کم رونق ترین ماه‌های سال برای سینماهایی بود حال یکی از پر مخاطب‌ترین ماه‌ها شده است.

همه چیز تقریبا از یک ساعت مانده به افطار آغاز می‌شود. پیش از آن خیابان‌ها خلوت است و چهره شهر طبیعی. البته شاید برای روزهایی همچون پنجشنبه خلوتی خیابان‌ها آن هم نزدیک غروب آنقدرها هم معمولی نباشد.
 
اما هرچه به ساعت افطار نزدیک‌تر شدیم، چهره شهر هم متفاوت‌تر شد. یک ربع به اذان مغرب که دیگر جای سوزن انداختن هم در رستوران‌ها نبود. هر چه زمان به اذان نزدیک‌تر، صف مقابل رستوران‌ها طولانی‌تر و جنب و جوش خیابان ها هم بیشتر شده بود. این صف‌های طولانی حتی گاهی به چند کوچه آنطرف‌تر هم می رسید.

داخل رستوران اما برعکس ماه‌های دیگر، سفارش‌ها خیلی سریع‌تر گرفته شدند و برخلاف گذشته خیلی سریع‌تر بر روی میز قرار گرفتند. سرعت کار کارکنان هم انگار شباهتی به شب‌های عادی سال نداشت.

پس از گذشت ساعت افطار دیگر خیابان‌ها هم شباهتی به زمان روز خود ندارند. ماشین‌ها هر کدام به سمتی در حرکت هستند. برخی در راه دید و بازدید و رفت و برگشت به افطاری، برخی در مسیر تجربه زندگی در شب‌های شلوغ رمضان و شاید هم برخی در پی تجربه طرح افطار تا سحر.

پردیس سینمایی کوروش این شب‌ها به یکی از پر مخاطب‌ترین مکان‌های اجرای این طرح تبدیل شده است. به سمت مجتمع کوروش که می‌رویم هم صف طولانی پارکینگ خود نشان از این استقبال دارد. تعداد ماشین‌هایی که می‌خواهند  به سمت پارکینگ بروند آنقدر زیاد است که مامورین مجتمع مجبور می‌شوند به وسط خیابان آمده و ماشین‌ها را به سمت در پارکینگ راهنمایی کنند. بالاخره ساعت یازده شب جای پارکی آن هم در طبقه پنجم پارکینگ پیدا می‌شود تا به فیلم برسیم.
 
با اینحال در مجتمع کوروش به نظر نمی‌رسد که ساعت از یازده شب هم گذشته باشد. تمام مغازه‌ها باز هستند و شهر بازی مجمتع شلوغ‌تر از هر زمان دیگر. صدای جیغ بچه‌ها در میان هیاهو بازی‌هایشان با صدای اجرای زنده گروهی در راهروهای کوروش گم شده بود. اما به طبقه پنجم که همان طبقه سالن‌های سینما است که رسیدیم جمعیت متمرکزتر از هر زمان دیگری بود. رقابت خرید بلیت میان 3 فیلم اصلی ماه رمضان نزدیک بود. اما قیافه شاداب مخاطبان و صف‌های خرید نشان می‌داد که اقبال فیلم‌های کمدی در این میان بیشتر از سایرین بوده است.
 
سالنی که فیلم «از رییس جمهور پاداش نگیرید» را نمایش می‌داد کاملا پر بود. همه در صندلی‌هایشان جا گرفته و منتظر بودند که یکی دیگر از ساخته‌های طنز کمال تبریزی را بر روی پرده ببینند.
 
در همان دقیقه‌های اول مشخص شد که چرا نمایش این فیلم آنقدر به داراز کشیده و در فایل توقیفی‌ها قرار گرفته است. فیلم داستان «سلیم صفا» را روایت می‌کند. یکی از مدیران ارشد صنایع غذایی که برای ماموریت و تهیه دیگ‌هایی با کیفیت و فناوری جدید به فلورانس رفته است. اما بیش از آنکه حواسش به وظیفه و ماموریتش باشد حواسش به گشت و گذار و سر به هوایی و شیطنت است. همان دقیقه‌های اول معلوم می‌شود که این از خصوصیات صفاست. یعنی به ظاهر فردی متدین اما در باطن شیطان و هوس باز است.

حال این صفا به صورت اتفاقی از رییس جمهور پاداش می‌گیرد. آن هم چه پاداشی. رفتن به سفر حج به عنوان عضو هیئت همراه وزیر. سفری که صفا نه از آن چیزی می‌داند و نه حتی دوست دارد که به آنجا برود.

تبریزی می‌گوید که این ساخته فیلمی متفاوت در کارنامه اوست که دستخوش تغییرات مدیران سینمایی قرار گرفته است. نمی‌توان گفت که بنا بر این گفته چه میزان به اصلیت فیلم لطمه وارد شده است اما از واکنش مخاطب می‌توان فهمید که «از رییس جمهور....» تا چه میزان موفق بوده است.

در طول نمایش فیلم کمتر صحنه‌هایی اتفاق افتاد که صدای خنده مردم را بلند کند. حتی شوخی‌های تبریزی با ظریف و شباهت گریمش به او هم نتوانست آنچنان تاثیرگذار باشد. هرچند که خودش می‌گوید اصلا قرار نبوده این کاراکتر شبیه ظریف شود. به گفته او: «زمانی که گریم می‌شدم تلاش مجید اسکندری این بود که شبیه آقای آقازاده، رئیس وقت سازمان انرژی اتمی شوم. آن زمان هم اسم آقای ظریف سر زبان‌ها نبود، اما دست بر قضا گویا گریم من شبیه آقای ظریف شده است. البته ما آن زمان چنین قصدی نداشتیم وگرنه با لهجه آذری صحبت نمی‌کردم.»

با آنکه حسن معجونی در نقش صفا خوب ظاهر شده و همچون دیگر بازی‌هایش روان و ساده نقش آفرینی می‌کند اما کمبود کسی همچون پرستویی در این نقش بیش از هر زمان دیگر خودش را نشان می‌دهد.

شاید اگر پرستویی در نقش صفا ظاهر شده بود «پاداش» رنگی دیگر به خود می‌گرفت و 3 گانه تبریزی هم کامل می‌شد.

قرار هم بود که اینچنین باشد. اما بعد از خواندن فیلمنامه، پرستویی گفت که این کار برای من به نوعی تکرار «لیلی با من است» خواهد بود. شاید هم حق داشت. هرچند که تبریزی می‌گوید اختلاف نظر او با کریمی تهیه کننده هم آنچنان در این تصمیم بی‌تاثیر نبوده است.

به هر حال در «پاداش» نه خبری از لحظه‌های ماندگار «مارمولک» است و نه «لیلی با من است». در این فیلم نه آن سیر تغییر و تحول شخصیت اصلی اتفاق می‌افتد و نه از آن شوخی‌ها و یا موقعیت‌های کمیک ماندگار خبری هست.

صفا همچون رضا در مارمولک و یا مشکینی در لیلی با من است، در موقعیتی قرار گرفته که نه شناختی از آن دارد و نه دوست دارد که در آن حضور داشته باشد و همچون این دو کارکتر سعی دارد تا از آن فرار کند. اما بر خلاف این دو، شخصیت داستان او نه فراز و نشیب آنچنانی‌ای دارد و در نقطه اوجی به پایان می‌رسد.

در یک لحظه صفا در حال فرار از حج است و در لحظه‌ای دیگر در مقابل کعبه زانو می‌زند.

انتظار وقوع اتفاقی خاص آنچنان برای برخی مخاطبان طولانی شد که عده‌ای دیگر تحمل این انتظار را نداشتند و در میانه‌های فیلم سالن سینما را ترک کردند.

«از رییس جمهور پاداش نگیرید» می‌توانست یکی دیگر از آثار ماندگار تبریزی باشد اما نبود. مردم هم این را فهمیدند زیرا با اتمام نه خبری از صورت‌های شاداب ابتدای فیلم بود و نه حتی واکنشی آنچنانی به فیلمی که تماشا کرده بودند. واکنشی همچون تشویق که از سالن کناری و زمان پخش «نهنگ عنبر» به گوش می‌رسید.

از سالن سینما که خارج شدیم اعلام شد که سانسی فوق العاده در ساعت 2 بامداد برای فیلم «گینس» در نظر گرفته شده است. به نظر می‌رسید که گینس یه لطف بازیگرانش توانسته به اندازه کافی مخاطبان را به خود جلب کند. با این حال نه فضای مجتمع به ساعت 2 بامداد می خورد و نه ترافیک شبانه‌اش. گروه موسیقی هم همچنان در حال اجرای نمایششان بودند.

طرح افطار تا سحر  توانسته در سال‌های اخیر کمک شایانی به فروش سینماها بکند. به عنوان مثال فیلم «ردکارپت» که سال گذشته در این ایام اکران شد توانست یکی از پر فروش‌ترین فیلم‌های سال باشد. اما این اتفاق تنها دلیل اهمیت این طرح نیست. بلکه این طرح به مردم فرصت داده تا به دور از گرمای طاقت فرسای این روزهای تابستان، به دور از هیاهو کارهای زندگی روزانه، چند ساعتی طمع زندگی در شب‌های روشن را هم بچشند.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو