زنی که از ترس افشای رابطه پنهانیاش، شوهر خود را به قتل رسانده بود، سرانجام به جرمش اعتراف کرد. کارآگاهان جنایی استان مازندران بهمن سال گذشته در جریان مرگ مشکوک مردی ٣٤ ساله به نام حسن در جریان آتشسوزی خانهاش قرار گرفتند و تحقیقات خود را آغاز کردند.
همسر حسن در بازجوییها گفت: «روز حادثه برای انجام کاری از خانه بیرون رفته بودم و وقتی برگشتم دیدم آتشنشانان در حال خاموشکردن شعلهها هستند. من اصلا نمیدانم خانهمان چرا و چگونه آتش گرفت».
کارآگاهان در ادامه تحقیقات به بررسی روابط حسن و همسرش به نام نرگس پرداختند و فهمیدند این دو با هم اختلاف داشتند. بههمیندلیل به موضوع مشکوک شدند و زمانی که کارشناسان سازمان آتشنشانی اعلام کردند حریق در منزل مسکونی عمدی است، اطمینان یافتند جنایتی خانوادگی رخ داده است.
افسران جنایی نرگس را برای مدتی زیرنظر گرفتند و فهمیدند او با مردی به نام کاوه رابطه دارد. بهاینترتیب زن جوان بازداشت شد. او که باز هم سعی داشت وانمود کند از ماجرا بیاطلاع است، اینبار نتوانست به پرسشهای پلیس درباره روابط مشکوکی که داشت پاسخ بدهد.
او در نهایت به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: «من و حسن از مدتها قبل با هم اختلاف داشتیم تا اینکه در سفری که به تهران رفتم، با کاوه آشنا شدم و رابطهمان شروع شد. به کاوه علاقهمند شده بودم و میخواستم با او ازدواج کنم بههمیندلیل چندبار از حسن خواستم از هم جدا شویم ولی او با طلاق مخالفت میکرد».
متهمبهقتل در ادامه گفت: «بعد از مدتی شوهرم به من شک کرد و فهمید با مردی دیگر رابطه دارم. برای اینکه دستم رو نشود، نقشه قتل را کشیدم و کاوه نیز قول داد به من کمک کند. روز حادثه به شوهرم داروی خوابآور خوراندم و وقتی او از حال رفت، کاوه را خبر کردم. سپس دو نفری روی وسایل منزل بنزین ریختیم، آنجا را به آتش کشیدیم و فرار کردیم البته من ساعتی بعد برای اینکه کسی مشکوک نشود، برگشتم و ادعا کردم از موضوع بیاطلاع هستم».
کارآگاهان در ادامه کاوه را بازداشت کردند. او ابتدا مدعی شد نرگس را نمیشناسد، اما در بازجوییهای تخصصی لب به اعتراف گشود و به جرمش اقرار کرد. بنا بر این گزارش متهمان درحالحاضر در بازداشت بهسر میبرند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.
عادی شدن بعضی چیزا خیــــلی بده...