bato-adv
کد خبر: ۲۳۷۴۸۵

استیضاح وزیر برای آنچه به ارث برده

حسین نجاتیان شجاعی
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۹ - ۰۱ تير ۱۳۹۴
یادداشت دریافتی- حسین نجاتیان شجاعی*؛ با توجه به ترویج رفتارهای پوپولیستی و دریافت نتیجه مناسب در دهه اخیر برخی از سیاست‌مداران، جامعه‌ی هدف خود را برای بهره‌برداری از شعارها به درستی نشناخته‌اند و به تصور اینکه آموزش و پرورش به دلیل ارتباط با دانش آموزان و خانواده‌ها با خیل عظیمی از جامعه مؤثر در تصمیم‌گیری‌ها ارتباط دارد، گاه در پوشش دفاع از حقوق فرهنگیان به دنبال تحقق بخشیدن به اهداف پنهان و ثانوی خود هستند.

لذا در این مقاله با مطرح کردن دلایل استیضاح وزیر و اظهارات عضو کمیسیون آموزش و پرورش که سرفصل مشکلات آموزش و پرورش را مدیریتی خوانده به نقد آن‌ها پرداخته و اعلام می‌داریم که استیضاح حق نمایندگان محترم و از ابزارهای قوی و مترقی مجلس است که تعرض به آن تحت هر عنوانی منجر به تضعیف دموکراسی و بروز دیکتاتوری خواهد شد و پاسخ به استیضاح هم وظیفه وزیر است که خود فردی دانشمند و دارای معاونین و مشاورین خبره است؛ ولی چون معتقدیم نقد منصفانه‌ای که منجر به پرسش‌هایی در جهت تنویر افکار عمومی ‌شده یا پاسخ به آن‌ها منجر به ارائه راهکار مناسب توسط نخبگان شود برای بقای دموکراسی ضروری است، به نقد آن می‌پردازیم. و اما دلایل استیضاح کنندگان:

. ناتوانی وزیر در جلب رضایت و اعتماد جامعه مهم آموزش و پرورش

. ناتوانی وزیر در جلب توجه دولت به اهمیت و نقش آموزش و پرورش

. ناتوانی وزیر در جلب توجه دولت جهت تأمین منابع مورد نیاز برای هزینه‌های موجود مدارس و تبدیل مدارس کشور به مدارس خودگردان بر اساس اصل 30 قانون اساسی

. ناتوانی وزیر در جلب توجه و عنایت عملی دولت در افزایش فضای آموزشی در مناطق محروم کشور که سرانه فضای آموزشی آن‌ها به مراتب از متوسط کشور کمتر است

. ناتوانی وزیر در جلب نظر دولت جهت تأمین معیشت فرهنگیان شاغل و بازنشسته به امتیازاتی مشابه سایر ارگان‌ها و دستگاه‌ها به فرهنگیان

. ناتوانی وزیر در حذف تفاوت حقوق و مزایای فرهنگیان نسبت به سایر دستگاه‌ها و ارگان‌هایی که نسبت به آموزش و پرورش از حساسیت کمتری برخوردارند

. عدم اقدام جدی و مؤثر در جهت تدوین و ارائه نقشه راه و برنامه‌ریزی عملیاتی برای اجرایی شدن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش علیرغم اعلام در برنامه پیشنهادی خویش

. عدم وجود رویکرد جدی و برنامه محور به دانشگاه فرهنگیان با عنایت به اهداف بلند این دانشگاه

. نداشتن برنامه مدون، مؤثر و عملیاتی برای غنی‌سازی و ارتقاء بهره‌وری برنامه‌های آموزشی و پرورشی و کیفیت بخشی در محتوای آموزشی و استقرار و توسعه نظام آموزشی به خصوص در مدارس شبانه روزی، چند پایه، ابتدایی، پیش دبستانی در مناطق محروم، روستایی،‌ عشایری و مرزی

. نداشتن برنامه و نظام مشخص و مؤثر در استقرار نظام پویا و جامع رصد، نظارت،‌ ارزیابی و پایش مستمر برنامه‌ها و نتایج آن‌ها در ابعاد آموزشی، پژوهشی و کیفی نیروی انسانی

همان‌طور که در اولین دلیل که بسیار کلی است بیان شده آقای وزیر در جلب رضایت و اعتماد جامعه مهم آموزش و پرورش ناتوان بوده است. ولی چند سؤال! رضایت چگونه به دست می‌آید؟

یعنی به نظر شما اگر در مجلس شورای اسلامی به جای 14 درصد افزایش حقوق 25 درصد تصویب می‌شد و محل تأمین منابع آن را هم مشخص می‌نمودند دولت مانع آن‌ها می‌شد؟ اگر برای فرهنگیان طرحی برای برخورداری از حق مسکن و سفر را ارائه و تصویب می‌کردند؟ اگر در سال‌های نه چندان دور که پول نفت به تاراج می‌رفت بودجه‌های عمرانی برای توسعه فضاهای آموزشی تصویب می‌کردند؟

اگر در همان زمان که غارتگران میلیاردها دلار پول مملکت را به یغما بردند وام‌های کم‌بهره به فرهنگیان اعطا می‌کردند؟ اگر زمانی که هزاران نفر را بی‌ضابطه در دستگاه‌های دولتی به‌خصوص وزارت کشور و نهاد ریاست جمهوری به کار گرفتند توجهی هم به فرزندان فرهنگیان می‌کردند، رضایت حاصل نمی‌شد؟!

آیا حذف تفاوت حقوق و مزایای فرهنگیان نسبت به سایر دستگاه‌ها و ارگان‌هایی که نسبت به آموزش و پرورش از حساسیت کمتری برخوردارند با ارائه طرح از جانب نمایندگان میسر نیست؟! حال که همه ملت از جمله فرهنگیان می‌دانند به علت تحریم‌های ظالمانه و کاهش شدید فروش نفت و بلوکه شدن پول آن، دست دولت حتی در پرداخت یارانه مردم خالی است به فکر معیشت فرهنگیان افتاده‌اند؟!

مگر تأمین معیشت فرهنگیان، تبعیض شدید علیه آنان، فرسوده بودن فضای آموزشی، کمبود فضای آموزشی مناسب در مناطق محروم و عشایری مطالبات امروز و دیروز آن‌هاست؟ در این چند سال که دولت‌مردان پول نفت داشتند و جهانیان و قوانین جهانی را به سخره گرفته بودند، چرا با ارائه طرحی برای همیشه به این مطالبات جامه عمل نپوشاندند؟!

حالا اگر قسم حضرت عباس هم بخورید مردم دم خروس را زیر قبای استیضاح می‌بینند! آن‌ها از خود می‌پرسند که چگونه است که دولت و رییس آن‌که همه از مدبران هستند نتوانسته‌اند اهمیت و نقش آموزش‌وپرورش را درک کنند که باید آقای وزیر آن‌ها را به این فهم برساند؟!

مگر اینکه هدف القاء مقایسه بین وزیر بهداشت و وزیر آموزش و پرورش و توجه دولت به سلامت مردم باشد که باید اذعان کنیم فرهنگیان نیز تا جایی که این توجه به بخش سلامت، منافع عامه مردم را تأمین کند این درک را دارند که دولت را باید به صورت یک سیستم کل نگریست و درآمد ملی یک طعمه نیست که هرکس قوی‌تر بود بتواند سهم بیشتری از آن ببرد و اگر چنین باشد جلو زیاده‎طلبی قوی‌تر باید گرفته شود تا عدالت رعایت شود گرچه این موضوع زیاد صدق نمی‌کند و گاهی نمایندگان قوی‌تر با چانه‌زنی و بعضاً با استفاده از حربه استیضاح به دنبال منافع شخصی و جناحی و یا منطقه و حوزه انتخابیه خود هستند و فرق نماینده قوی و ضعیف نیز گاه در همین موارد مشخص می‌شود.

هرچند استیضاح فرصت خوبی است تا عامه مردم متوجه شوند که سهم آموزش و پرورش برای پژوهش، کیفیت بخشی، و آموزش نیروی انسانی چقدر است؟ بد نیست مردم بدانند که اگر حضور خیرین مدرسه‌ساز نبوده آموزش و پرورش با چه مشکلاتی مواجه می‌شده؟

بد نیست مردم بدانند مشکلات ناشی از تغییر نظام آموزشی بدون توجه به زیرساخت‌ها محصول دولت گذشته است یا ناشی از سوء مدیریت دولت فعلی؟

بد نیست در زمان استیضاح مردم بدانند به علت کمبود نیروی انسانی متخصص در دوره ابتدایی و بر عکس مازاد نیرو در متوسطه دوم به علت حذف یک پایه تحصیلی و الزام دولت به جابجایی نیروها در درون سازمان فرزندانشان با چه مشکلاتی در حوزه آموزش مواجه هستند.

بد نیست مردم بدانند به علت اضافه شدن یک پایه تحصیلی به مدارس ابتدایی دانش آموزان در آن مقطع با کمبود فضای آموزشی مواجه هستند.

بد نیست مردم و به خصوص فرهنگیان بدانند که میزان سرانه یک دانش آموز برای پرداخت همه هزینه‌های جاری مدرسه در یک سال تحصیلی چقدر است!

البته اگر وزیر محترم باز نجابت به خرج ندهد و خود را قربانی حفظ حرمت‌ها نکند!

آری استیضاح می‌تواند فرصت خوبی باشد تا مردم یدانند که وزیر بر کدام منابع و داشته‌ها نظارت نکرده؟! وزیری که تا پایین‌ترین سطوح اجرایی یعنی معاونین مدارس ملزم به داشتن برنامه عملیاتی بوده‌اند چگونه خود برنامه‌ای مدون و عملیاتی نداشته است؟!

مردم و فرهنگیان و بهتر از همه نمایندگان محترم مجلس می‌دانند که مشکلات مطرح شده در استیضاح منشاء مدیریتی نداشته بلکه ارثیه‌ای است که نسل به نسل به خصوص از دولت نهم به ارث رسیده و با تغییر وزیر نیز مشکلات حل نخواهد شد بلکه بسترهای مهیا شده برای برطرف نمودن و یا کاهش برخی از مشکلات نیز به هم خواهد ریخت. مردم و به خصوص فرهنگیان می‌دانند که وزارتخانه آنها و به خصوص شخص وزیر حتی برای استخدام چند هزار نیرو علیرغم داشتن نیروی مازاد چقدر در فشار است.

فرهنگیان درد را شناخته‌اند و درمان را نیز هم آنها می‌دانند که تا در بر این پاشنه بچرخد اوضاع از این هم که هست بدتر می‌شود. آنها بی صبرانه منتظر پایان سال هستند تا یک بار دیگر مطالبات خود را پای صندوق‌های رای مطزح نمایند و آنچه انتظار می‌رود اینکه نمایندگان با انجام وظیفه شرعی و قانونی خود و در نظر داشتن همه جوانب طرح بهانه‌ای برای طرح مشکلات ناشی از تحریم‌ها و سوء استفاده دشمن در عرصه دیپلماتیک فراهم ننمایند.

و ختم کلام اینکه می‌توان برخی را با شعارهای عوام پسندانه فریفت ولی آنها غاطبه فرهنگیان نیستند.


*کارشناس ارشد مدیریت آموزشی

bato-adv
مجله خواندنی ها