bato-adv
کد خبر: ۲۳۶۴۸۳
نگاهی به پدیده دستفروشی در مترو؛

صاحبان جدید مترو!

فرارو- مدتی است پدیده دستفروشی تبدیل به یکی از اجزای جدایی ناپذیر سفر با مترو در تهران شده است. گستردش بیش از حد این پدیده سبب بروز شایعاتی پیرامون وجود مافیای دستفروشی در مترو و حتی سهیم بودن شرکت‌ بهره‌برداری مترو تهران در این رخداد شده که با واکنش شرکت‌ بهره‌برداری مترو تهران همراه بوده است.
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۶ - ۲۳ خرداد ۱۳۹۴

صاحبان جدید مترو!

فرارو- مدتی است پدیده دستفروشی تبدیل به یکی از اجزای جدایی ناپذیر سفر با مترو در تهران شده است. گستردش بیش از حد این پدیده سبب بروز شایعاتی پیرامون وجود مافیای دستفروشی در مترو و حتی سهیم بودن شرکت‌ بهره‌برداری مترو تهران در این رخداد شده که با واکنش شرکت‌ بهره‌برداری مترو تهران همراه بوده است.

به گزارش سرویس اقتصادی فرارو، دستفروشی یکی از انواع فعالیت‌هایی است که در زمره اقتصاد زیرزمینی دسته‌بندی می‌شود. این پدیده که حجم و گستردگی آن در کشورهای در حال توسعه بسیار قابل توجه است، همواره موضوع تحقیقات اجتماعی و اقتصادی گوناگونی بوده تا چاره‌ای مناسب برای مدیریت و کاهش آثار منفی آن اتخاذ شود.

دستفروشی در مترو، پدیده‌ای است که کمتر می‌توان نمونه مشابهی برای آن در سایر کشورهای جهان یافت و نمونه ایرانی آن در جهان بی بدیل است. موضوعی که باید در ابتدا بدان تاکید نمود آن است که «دستفروشی در مترو» پدیده‌ای نیست که به صورت قهری با آن برخورد و دستفروشان را از واگن‌های مترو حذف کرد. همانند سایر انواع دستفروشی‌ها، بهترین روش برای مواجه با این فعالیت‌ها، فراهم نمودن گزینه‌های جایگزین و جذاب برای افرادی است که مشغول این کار هستند.

اما ریشه‌های این جریان چگونه در عرض چند سال در اقتصاد شهری تهران عمق دوانده است؟ برای بررسی این پدیده اجتماعی مروری خواهیم کرد بر نظریه‌هایی که این موضوع را از دیدگاه اقتصادی نگریسته‌اند.

دیدگاه مدرنیزاسیون و توسعه

بر اساس این دیدگاه، دستفروشان، دوره‌گردها و گروه‌های مشابه از جمله افرادی هستند که در مسیر توسعه، از قافله مدرنیزاسیون جا مانده‌اند. هر چه گستردگی و تکثر این گروه‌ها بیشتر باشند، نشانه‌های ظاهری توسعه نیافتگی در یک کشور را می‌توان با عمق بیشتری دریافت. افرادی که در این حرفه‌ها مشغول به کار هستند را باید جزو نیروی کار رسوب کرده در اقتصاد دانست. هرچه فرایند توسعه در کشوری عمیق‌تر و پایدارتر باشد، نیروی انسانی با اهمیت‌تر و با ارزش‌تر شده و از تعداد افرادی که مشغول انجام کارهای سطح پایین‌ در جامعه هستند کاسته خواهد شد. از این روی نمی‌توان وضعیت نامناسب شاخص‌های مختلف توسعه در سال‌های اخیر را بی ارتباط با گسترش این پدیده در جای جای شهر (از جمله مترو) دانست.

دیدگاه ساختارگرایی

ساختارگرایان برای توضیح وجود و حتی گسترش دستفروشی و کسب‌و‌کار خیابانی، به نیاز افراد برای امرار معاش و عدم وجود راه‌کاری جایگزین تاکید دارند. در این دیدگاه، دستفروشی آخرین چاره‌ای است که افراد برای تامین منابع لازم برای گذران زندگی به آن روی آورده و این حرفه را «استراتژی بقا» برای گروه‌های از افراد جامعه می‌داند که مسیر دیگری در پیش روی ندارند. ساعات کاری طولانی، شرایط کار نامناسب، عدم وجود حمایت‌های قانونی و اجتماعی، عدم دسترسی به منابع مالی و محروم بودن از بسیاری از حقوق اجتماعی و اقتصادی، شرایطی است که این افراد «مجبور» هستند برای تامین هزینه‌های زندگی خود و خانواده‌های خود بپذیرند.

دیدگاه نئولیبرالیسم

از دیدگاه نئولیبرال‌ها، اقدام به دستفروشی نه از سر ناچاری و نبودن گزینه‌های دیگر، بلکه در نتیجة انتخاب افراد با آگاهی کامل دارد. افرادی که به دستفروشی و خیابان‌فروشی اقدام می‌کنند، به محدودیت‌هایی که توسط نهاد‌های رسمی برای آغاز کسب‌و‌کار در بخش رسمی اقتصاد وضع شده است، از طریق فعالیت در بخش غیررسمی واکنش نشان می‌دهند. دستفروشان و خیابان‌فروشان از طریق دور زدن قوانین مربوط به فعالیت‌های رسمی، در هزینه و زمان خود صرفه‌جویی می‌نمایند. بسیاری از اندیشمندان پیرو این نظریه، فعالیت افراد در بخش غیررسمی را واکنشی در برابر طیف وسیعی از قوانین، کنترل‌ها و چارچوب‌های محدود دانسته و کسب‌و‌کارهای غیررسمی را واکنشی به از میان برداشتن این موانع می‌دانند.

دیدگاه پست مدرنیسم

پست مدرنیسم نیز دستفروشی را فعالیتی اختیاری می‌داند؛ اما برخلاف نئولیبرال‌ها، بیش از آنکه این انتخاب را تصمیمی اقتصادی در نظر بگیرد، مولفه‌های فرهنگی را در آن پررنگ‌تر می‌انگارد. در این دیدگاه، افراد برای این نوع از مشارکت اقتصادی، ترکیب پیچیده‌ای از منطق اقتصادی، اجتماعی، معاشرتی و فرهنگی را مد نظر قرار می‌دهند. با توجه به این مهم است می‌توان دلایل روابط متفاوت میان دستفروشان با فروشندگان عادی را توجیه کرد. به علاوه خرید افراد مختلف از این دستفروشان را می‌توان نوعی حمایت جامعه از این افراد دانست.

تعقیب و گریز بی فایده

آنچه در بحث دستفروشی در مترو مشاهده می‌شود، تعقیب و گریز بی‌فایده‌ای است که نشان می‌دهد مدیران این مجموعه در مدیریت این پدیده برنامه مشخصی نداشته و صرفاً استفاده از زور و برخورد با دستفروشان را تنها سیاست کجدار و مریز خود قرار داده است. مدتی نیز بلندگوهای مترو در پی التماس از مسافرین برای خرید نکردن از دستفروشان مدام جملات مشابه اما بی ثمری را تکرار کرد. همانگونه که مشخص است، نتیجه این سیاست‌ها گسترش کمی و کیفی دستفروشی و دستفروشان مترو بوده است. این سیاست در برخی از موارد با خشونت‌هایی همراه بوده و اخبار دلخراشی از برخورد ماموران مترو با دستفروشان منتشر شده است. بخش مهمی از پشتوانه این سیاست، نگاه تک بعدی با ملاحظات سیاسی بوده و توجهی به ابعاد اقتصادی این پدیده نشده است.

چه باید کرد؟

بسیاری از مطالعاتی که در سایر کشورهای در حال توسعه پیرامون این موضوع به انجام رسیده، قرار دادن آلترناتیو پیش پای دستفروشان برای مدیریت این پدیده بوده است.

مشاغلی تحت عنوان دستفروشی را نمی‌توان با استفاده از سیاست‌های خاص و یا قوانین، از فضای کسب‌و‌کار کشور زدود؛ چرا که همواره انگیزه‌های اقتصادی لازم برای دور زدن قوانین برای عده‌ای از افراد در جامعه وجود خواهد داشت. این انگیزه با افزایش اهمیت نیروی انسانی در جامعه و فراهم شدن زمینه‌های اشتغال برای طیف بیشتری از افراد، رفته رفته کمرنگ‌تر خواهد شد. توسعه زیرساخت‌های آموزش و بهداشت در جامعه که پایه‌های توسعه انسانی به شمار می‌رود، می‌تواند دایره افراد کم دانشی که به ناچار برای گذران زندگی به دستفروشی روی آورده‌اند را محدودتر نماید.

اما نمی‌توان به امید ظهور نتایج توسعه اقتصادی در بلند مدت، جامعه دستفروشان را نادیده گرفته و از وضعیت زندگی و آسیب‌هایی که این حرفه می‌تواند به دنبال داشته باشد، غافل ماند.

راهکاری که باید پخته شود!

اکنون با توجه به هزینه‌های اندک کسب‌و‌کار در مترو، سیل دستفروشان به واگن‌های این وسیله نقلیه رسیده است. نباید انتظار داشت که این مشکل را بدون پرداخت هزینه حل نمود. با توجه به ریشه‌های اقتصادی این معضل، توصیه می‌شود که به جای پرداخت هزینه‌های جانی و اجتماعی (که هر دو نوع هزینه در نتیجه به رسمیت نشناختن این حرفه بر جامعه تحمیل می‌شود)، هزینه‌های اقتصادی توسط جامعه تقبل شود. با توجه به تجربه سایر کشورها در زمینه مدیریت دستفروشی ، پیشنهادی را می‌توان برای مدیریت بهتر این موضوع در کوتاه مدت ارائه نمود.

چهار گروه اکنون درگیر دستفروشی در مترو هستند که به نحو مثبت یا منفی از این پدیده تاثیر می‌پذیرند. دستفروشان؛ مسافرینی که از دستفروشان خرید می‌کنند؛ مسافرینی که از دستفروشان خرید نمی‌کنند و مدیریت مترو. این چهار گروه بر همدیگر نیز تاثیر متقابل داشته و می‌توانند منجر به ایجاد تنش در مسافرت‌های روزانه در مترو شوند. راهکارهای ارائه شده برای حل این معضل باید به نحوی در برگیرنده منافع هر چهار گروه بوده و کمترین اثر منفی را بر هرکدام از آنها داشته باشد.

مطمئن‌ترین پیشهاد، به رسمیت شناختن دستفروشان و جذب این افراد توسط نهاد‌ی غیررسمی یا نیمه‌رسمی (برای درگیر نشدن در قوانین کار) وابسته به شهرداری و یا شرکت مترو است. بازار مناسبی برای فروش برخی از اقلام مصرفی پرکاربرد در مترو وجود داشته و با توجه به قیمت مناسب برخی از این اقلام، بسیاری از مسافرین نیز این کالاها را خریداری می‌کنند. چه دلیلی برای مدیریت نکردن این بازار وجود دارد؟ چرا نباید با سامان دادن دستفروشان در قالب حمایت‌های نیمه رسمی، حداقل حقوق و امنیت شغلی و اجتماعی را برای آنان فراهم کرد؟ همانگونه که اکنون مافیای (!) دستفروشی در مترو با خرید عمده برخی از اقلام و فروش آن در مترو به سودهای قابل توجهی دست می‌باید، چرا این سود توسط شرکت مترو و در مسیر ساماندهی این معضل و حمایت از این قشر، مصروف نگردد؟!

سازوکار فعالیت این افراد نیز کاملاً مشخص است؛ همان سازوکاری که اکنون توسط دستفروشان پیاده می‌شود. این افراد به حداقل‌ها قانع بوده و با دریافت اجناس از مدیر (یا همان مافیای مترو) به ازای فروش هر قلم، درصدی از سود آن را دریافت می‌نمایند. اگر نهاد یا تشکلی غیررسمی مدیریت این افراد را بر عهده گیرد، می‌توان از نفع هر چهار گروه فوق الذکر اطمینان داشت.

دستفروشان اکنون از حمایت‌های بیشتری برخوردار هستند و می‌توان از کاهش آسیب‌های اجتماعی در میان این گروه‌ها اطمینان نسبی داشت. مسافرینی که از دستفروشان خرید می‌کنند، اکنون می‌توانند اطمینان بیشتری نسبت به کیفیت و تنوع کالاهایی که خرید می‌کنند داشته باشند. مدیریت دستفروشان و کنترل محل‌ها و ساعات فعالیت این افراد، می‌تواند نارضایتی مسافرینی که از دستفروشان خرید نمی‌کنند را نیز به دنبال داشته باشد. در نهایت مدیریت مترو نیز با حمایت و ساماندهی بخشی از افراد جامعه که به نوعی نیازمند حمایت هستند، علاوه بر حل یک معضل اجتماعی- اقتصادی، می‌تواند زمینه بسیاری از آسیب‌های اجتماعی را نیز کاهش دهد. به علاوه سود اقتصادی ناشی از این فعالیت نیز می‌تواند انگیزه‌ای برای گسترش فعالیت‌های غیرانتفاعی در مدیریت شرکت مترو را نیز به دنبال داشته باشد.

نیم نگاهی به نظریه‌های علمی

این پیشنهاد با در نظر گرفتن علل دستفروشی از نظر دیدگاه‌های ارائه شده است. در وضعیتی که فعالیت‌های اقتصادی رونق چندانی ندارد و نرخ بیکاری روز به روز ارقام بالاتری را نشانه می‌رود، چرا باید این گروه از افراد را نیز با سیاست‌های قهری به خیل بیکاران (و احتمالاً بزهکاران) افزود (توجه به دیدگاه مدرنیزاسیون).

به هر حال گروه‌های مختلفی از افراد در نتیجه عدم وجود امکانات آموزشی، از سطح آموزش کافی برای تصدی مشاغل مناسب برخوردار نیستند. آیا این افراد نیاز به امرار معاش ندارند. مدیریت این افراد در حقیقت کمک به کم‌توان‌ترین اقشار جامعه به شمار می‌رود که در تامین حداقل‌های خویش نیز با مشکل مواجهند (توجه به دیدگاه ساختارگرایی).

همانگونه که قبلاً نیز تاکید شد، تا زمانی که زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی برای وجود دستفروشی وجود دارد، نمی‌توان سیاست حذفی در قبال آن در پیش گرفت. افراد با هزینه- فایده کردن گزینه‌های مختلف، تصمیمی را اتخاذ می‌نمایند. بنابراین با فراهم شدن گزینه‌ای بهتر، حتماً تصمیم این افراد نیز عقلائی بوده و گزینه بهتر را انتخاب خواهند کرد (توجه به دیدگاه نئولیبرالیسم).

و در نهایت اینکه نمی‌توان دستفروشی را پدیده‌ای صرفاً اقتصادی دانسته و آثار آن را محدود به درآمد این افراد یا بیکاری و سایر شاخص‌های اقتصادی این گروه در نظر گرفت. حمایت از این گروه، می‌تواند زمینه‌های سوء استفاده از افراد، بزهکاری، مشکلات خانوادگی و سایر معضلات اجتماعی را کاهش دهد (توجه به دیدگاه پست مدرنیسم).

در پایان نیازی به توضیح نیست که اجرایی شدن این پیشنهاد نیازمند زمان و فکر بیشتر خواهد بود تا احتمال موفقیت آن را افزایش و زمینه سوء استفاده‌های بعدی را مسدود نماید.

ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
توی این وضعیت بیکاری و بی پولی که اکثر مردم گرفتارش هستیم حتی ما که حقوق بگیر هستیم و خیالمان راحته که یک آب باریکه ای برای گذران زندگی مان داریم زیر بار گرانی و نداری داریم خرد می شویم. حال اگر پولی نداریم که به افراد فقیر کمک کنیم و دستمان نمی رسه که برایشان اشتغال ایجاد کنیم کمترین کاری که برای آنها می توانیم انجام دهیم این است که سر و صدایشان را تحمل کنیم . خدا وکیلی توی تهران و شهرهای بزرگ حتی نصف شب که در خانه امن خودت هستی از صدای ماشین و ساخت و ساز و دعوای همسایه ها در امان نیستی که وسط شلوغی مترو دنبال آرامش می گردی. این بنده خداها هم مثل خواهر و برادران خودمان هستند. اگر جلوی همین نان حلالی هم که در می آورند را بگیریم از راه دزدی و زورگیری خرجشان را باید در بیاورند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ناشناس
United States
۱۵:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
راهکار خوبیه
لطفا با مسئولان مترو هم در جریان بگذارید
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
به جای اینکه این همه ارز از مملکت خارج کنن و جنسای آشغال چینی وارد کنن ....
همین پولها رو بردارن کارخونه و تولیدی تو شهرهای دیگه بزنن مثل یزد ... کرمان .... زنجان ..... ایلام .... کرمانشاه .... سنندج ... خرم آباد .... زاهدان .... بجنورد ... بیرجند .... بیرجند ... یاسوج ... بوشهر .... بندرعباس ... نه اینکه دوباره بیان تو شهرهای بزرگ مثل تهران و اصفهان و شیراز و مشهد کارخونه بزنن تا هم اون بنده خداها صاحب شغل بشن هم تهران از این همه جمعیت منفجر نشه ...
واقعاً با این همه درآمد از منابع انرژی و معادن و .... کار سختی هست؟؟؟؟؟؟؟؟
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
تنها راهش این است که انقدر شغل با درامد بالاتر از دستفروشی در مترو در کشور وجود داشته باشد که کسی نیاد اینطرف
که انهم از محالات است اابته
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
هر کسی مسئول این کار هست بداند بنده پیش بینی میکنم چون دستفروشی در مترو کار بدی نیست و درآمد آن هم شاید خوب باشد بزودی بقیه کالا ها را هم آنجا میفروشند مثل گوشت مرغ و گوسفند اگر کمی نرمش نشان دهید ممکن است گوسفند زنده هم همانجا ذبح کنند در جائی که نمیشود ایستاد باید بایستی بروید کنار تا طرف کالایش را بفروشد اینها باند هستند بعدهم مدعی میشوند اخرش هم سرقفلی میخواهند حالا لطفا یک نگاهی هم به افراد مسن بیاندازید که این ها با حالتی بد انها را در واگن کنار میزنند . خسته نباشید
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۲۳
ياسر
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
لطفا يك راهكاري مسولان براي اين موضوع پيدا كنند واقعا جو بدي حاكم هست در مترو باعث از بين رفتن روحيه و ناراحتي ميشه ...لطفا
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
تنها راهكارش اينه كه به كساني كه واقعا نياز دارند با مدارك شناسايي كارت فروشندگي سيار در مترو بدهند و سالانه هم مبلغ كمي ازشون ماليات بگيرند و به بقيه هم اجازه ندهند
پیمان
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۲۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
همه نیاز دارن داداش! اگه نیاز نداشتن نمیان دستفروشی
بیست وسی
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
چه اشکال دارد جوانان ما برای افزایش تولید خالص داخلی و زرفیتهای داخلی بکوشند ....من هر موقع به تهران می ایم و گزرم به مترو می افتد از دیدن این تلاش و تکاپو اشک شوق بر رگ هایم جاری می شود....
بابک
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
سلام بیست وسی عزیز اولا هزار مثبت دوم اینکه هر وقت زیر یک خبر کامنت تو رو نمیبینم خیلی دلگیر میشم.
ناشناس
United States
۱۳:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
خودت احساس بامزه بودن می کنی نه؟
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
عزیز شما گاهی گذرتون می افته لذت می برید ولی ماهایی که استفاده دایم از مترو داریم با وحشت وارد میشیم
پیمان
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
تنها راهکارش ایجاد اشتغال واسه این مردم توی شهرهای خودشونه؛ وگرنه کی دوس داره از شهر و خانواده خودش جدا بشه بیاد تهران توی سختی و دشواری واسه چندرغاز هزار جور توهین و تمسخر بشنوه؟! شما حاضریبد؟
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
بهترین راه برای فرار از مالیات هم برای دستفروشان و هم برای تهیه کنندگان کالای دستفروشان. گردش مالی زیادی در این قطارها رخ می دهد که عدم پرداخت مالیات هم به درآمدهای کشور صدمه می زند و هم بی عدالتی نسبت به سایر مشاغل است که بابت درآمدشان مالیات می پردازند. بگذریم از معضلات فرهنگی و اجتماعی و نیز تنش های روحی روانی که بر مسافران مترو تحمیل می شود. البته به نظر می رسد همچون سایر موارد اراده ای برای حل این معضل نیز وجود ندارد
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
رو اعصابه شدید
لطفا جمع کنید این بساط رو
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
بنده از پرسنل مترو هستم

دستفروشان هيچ ارتباطي با سيستم مترو ندارند ، هميشه به عنوان مسافر سوار بر قطار ها شده و بعد از مدتي كار خود را شروع ميكنند.
به همين دليل شناسايي انها در بسياري از مكانها به علت ازدحام جمعيت سخت است و ناممكن.

بسياري از دستفروشان درامدشان از مهندسين شاغل در شركت هاي معتبر هم بيشتر است و جمع اوري انها براي كار در محلي خاص ممكن نيست.

بهترين راه عدم خريد از اين افراد توسط مسافرين محترم است.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
نشونه بیماریه
شغل کاذب مهاجرت حاشیه نشینی افزایش جرایم تنش های اجتماعی همه به هم ربط داره
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
واقعا وحشتناک و خارج از تحمل شده. توی اون گرما و شلوغی و فشار جمعیت حالا اینا با انواع و اقسام بار میان و میرن و فشار و هل میدنو و بلند بلند تبلیغ جنس میکنن! من سوار بازار نشدم سوار مترو شدم!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
اکثردستفروشان کالاهای عمده فروشان رابه صورت پورسانتی می فروشندتعدادکمی شون مستقل اند.
تعقیب و گریز همان بازی موش وگربه است.خانم دستفروشی می گفت تا100هزارتومان نفروشم به خانه نمی روم یکی ازاین خانمهامی گفت ماشین 60میلیونی دارم .ضمنن لوازم آرایش ها استانداردنیستندبایدازفروش شان جلوگیری شود.گرچه بیشترین فروش مربوط به لوازم آرایش است وسودش بسیاربسیاربالااست.بنویسیددرکجای دنیالوازم آرایش به حدافراط دروسیله نقلیه عمومی عرضه می شوداین خودیک تبلیغ وتغییرفرهنگ نیست؟کجای دنیازنان اینقدرآرایش می کنند؟کجای دنیاآرایشگرهاکارپزشکی می کنندومعلوم نیست درآینده استفاده کنندگان ازاین خدمات به انواع بیماریهای پوستی مبتلانشوند؟
سروصدای فروشندگان سرسام آوراست و صدا به صدانمیرسدحتی اعلام ایستگاه ها هم شنیده نمی شودوبعضن مسافران ازایستگاه موردنظرشان می گدرندمتروشده جنگ اعصاب شلوغ وپرسروصدا جانیست بایستی .
منطقي
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
خيلي از مسافرها شاغلند كه مدت زمان زيادي در محل كار و زمان زيادي در مترو صرف مي‌كنند واقعا وقت بيرون رفتن و خريد كردن ندارن خوب به نفعشونه همه جور كالا ارائه‌ميشه تو مترو
امیر
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
بهیچوجه شک نکنید در اینکار مافیای مربوطه وجود دارد و مترو هم در این امر سهیم شده. اخیرا تعداد دستفروشها بسیار زیاد شده. البته بعضی نظر میدن این دستفروشها بهتره بیان تو مترو دستفروشی تا اینکه از دیوار خونه مردم بالا برن که به نظر من توجیه مناسبی نیست. بهرحال با توجه به گردش پولی بسیار زیاد در اینخصوص و فساد فراوان موجود در کشور در ساختارهای اداری و دولتی و نیمه دولتی متاسفانه چاره ای نیست جز اذعان نمودن به مشارکت (آنهم از نوع فعال) شرکت مترو در اینخصوص.
ناشناس
-
۱۳:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
فرار زا مالیات دستفروشان مترو؟!!! فرار از مالیات دلالان (ملک، میوه، موادغذایی،ارز،.... از شیر مرغ تا جان آدمیزاد) چه می شود؟ میلیاردها دیده نیم شود چشمتان به یک قران دوزاری است که دستفروش بیچاره است که از صبح تا شب روی پاست و اجناسش را به کول می کشد...اکثرا هم زن هستند که اشتغال برایشان محدود و ممنوع است چون زن هستند!
سپاهان
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۳
من هر موقع سوار مترو میشم فکر میکنم اومدم بازار . فکر کنم اگه اون فشار ازدحام جمعیت نبود ، یادم میرفت ایستگاه مقصد پیاده بشم
مجله فرارو
هم اکنون دیگران میخوانند
پرطرفدارترین عناوین