فرارو- سارا سالار در آخرین مصاحبه خود گفته آخرین رمانش یعنی «هست یا نیست» بعد از چهار نوبت چاپ هنوز هم به گونه ای اصلاح می شود که نویسنده ترجیح بدهد از خیر انتشار مجدد آن بگذرد. به گفته او کار قبلی اش یعنی «احتمالا گم شدهام» هم وقتی به نوبت چاپ چهارم رسید ممنوع الچاپ شد.
با آنکه سارا سالار تا به امروز تنها نوشتن دو رمان را در کارنامه خود دارد اما خیلی زود توانست جای خود را در میان اهالی قلم باز کند. به گفته خودش او از آن موارد نبود که از بچگی به نوشتن علاقه داشته باشد و بداند که قرار است در آینده دست به قلم شود. با این حال بعد از شرکت در کارگاهی رمان نویسی به تدریس محمد حسن شهسواری اولین رمانش را نوشت. داستانی درباره زنی در یک روز که در حین اتوبان گردی، دیدن بیلبوردهای تبلیغاتی و شنیدن صدای رادیو گذشته اش را با دوستی به نام «گندم» به یاد می آورد. رمان ریتم تندی داشت و مدام بین گذشته و حال راوی در رفت و آمد بود. «احتمالا گم شده ام» برنده جایزه بخش رمان اول «بنیاد گلشیری» شد و خیلی زود به چاپ های بعدی رسید.
آخرین چاپ آن قبل از توقف در کار انتشارات نشر چشمه، در چاپ سومش، تیراژ 10 هزار نسخه‌ای را در یک نوبت چاپ تجربه کرد که در حوزه ادبیات داستانی اتفاق قابل‌تاملی به شمار می‌رفت. این رمان به آلمانی و ایتالیایی ترجمه شد و بلافاصله با استقبال خوبی روبه‌رو شد و از آن به‌عنوان یکی از موفقیت‌های نشر ایران در نمایشگاه بین‌المللی کتاب فرانکفورت یاد کردند.
او گفته: «خیلیها فکر می کنند داستان کتاب «احتمالا گم شدهام» زندگی شخصی من است، چون راوی داستان خودم بودم اما اینطور نیست داستان من اصلا واقعی نیست، حتی برای اطرافیانم هم اتفاق نیفتاده است. ماجرا این است که من یک ذهنیتی داشتم که این ذهنیت من را با خودش همیشه درگیر میکرد، دو شخصیتی که با هم تفاوت دارند هم خیلی همدیگر را دوست دارند و هم از همدیگر متنفر هم هستند و این به خاطر ضعفها و قدرتهایی است که دارند. دوست داشتم این ذهنیت را به شکل داستان در بیاورم ولی وقتی شروع به نوشتن میکنم، قطعا نمیتوانم از خودم و آدمهای دور و برم و تجربیاتشان تاثیر نگیرم و از آنها نمونه برداری نکنم. بعضی وقتها این نمونه ها ممکن است آمیزهای باشد از چند شخصیت.»
رمان «احتمالا گم شده ام» در سال 88 منتشر شد. در آن مرزهای میان خیال و واقعیت کاملاً شکسته می‌شود و از لابه‌لای آن، حقایقی روشن می‌شود که در قطعیت یا عدم‌قطعیتش هیچ اطمینانی وجود ندارد. همین جذابیت که گاهی خواننده را وادار می کند که بیش از یک بار رمان را به دست بگیرد. این رمان موفق نه تنها خیلی زود جای سالار را در میان اهل قلم باز کرد بلکه توقعات از او را هم بالا برد.
او چندی بعد از فروش خوب اولین کتابش دومین نوشته خود را آغاز کرد. «هست یا نیست؟» که به گفته منتقدان آنچنان هم از فضای رمان اول فاصله نداشت. این بار هم راوی زنی بود در آستانه چهل سالگی، البته تفاوت این رمان با اثر گذشته سالار در آن است که حال این بار با دو راوی رو به هستیم. اول شخص و سوم شخص.
سالار میگوید: «این‌بار هم راوی رمان یک زن است، زنی که ما در ۳۹سالگی‌اش با او مواجه می‌شویم و همراه او چند مرحله از زندگی‌اش را بازخوانی می‌کنیم؛ گاهی از گذشته و گاهی هم از حال و از روزهایی که به چهل‌سالگی نزدیک می‌شود. دوره‌اي که اولين سال‌هاي ميان‌سالي را آغاز مي‌کند و در آن وقايع متعددي را پشت سر مي‌گذارد.»
رمان «هست یا نیست؟» در چهار فصل نوشته شد. «دنيا جاي امني هست»؛ «دنيا جاي امني نيست»؛ «دنيا جاي امني ... »؛ « ... هست يا نيست»
در طول داستان شخصیت اول مرگ های زیادی را اطراف خود میبیند، مرگ مادربزرگ، مرگ مادر شوهر ، خودكشي دختري جوان ، مرگ پدر و مادر ، قهرمان اثر را به تدريج و به آهستگي متوجه اين امر انساني مي شود كه دنيا جاي ماندن و بودن امني نیست.
این نا امني، سرانجام شخصيت قصه را به سوي یک بي تفاوتي و در نهایت اعتیاد می برد و باعث می شود که هر گونه دلبستگی و وابستگی اش به زندگی را از بین ببرد. و او را رفته رفته و آرام در آستانه فروپاشی عصبی قرار دهد.
" ... بعد از اين ، زندگي ديگر هيچوقت مرا غافلگير نمي كند . بعد ازاين ، زندگي مثل مورچه اي ريز زير پوست تنم وول مي خورد تا دائم بهم بگويد نامرد است ... بعد از اين مرگ هم ديگر مرا غافلگير نمي كند . بعد از اين مرگ در من اشيانه مي كند و در من تخم مي گذارد تا وقتي تخم هايش سرباز كنند و جوجه هاش بيرون بيايند و ذره ذره گوشت تنم را ... " ( ص 122 )
رمان «هست یا نیست؟» مدت زمانی طولانی در وزارت ارشاد دولت قبل باقی ماند. این در حالی بود که رمان اول نویسنده هم به دلیل مخالفت ارشاد از تجدید چاپ باز مانده بود. اما با آمدن دولت یازدهم این کتاب در نهایت به کتابفروشی ها پا گذاشت و چاپ اولی برابر با ۲۵۰۰ نسخه را تجربه کرد. این به آن معناست که نشر چشمه در زمانی که تیراژ بیشتر کتابها بین ۵۵۰ تا حد اکثر 1100نسخه در نوسان است، از فروش دومین اثر سالار هم مطمئن بود.
البته کم هم نبودند کسانی که به واسطه پسندیدن رمان پیشین، در انتظار انتشار رمان تازه سارا سالار بودند. دومین کتاب سالار هم همچون کتاب پیشین موفق بود و در اسفندماه گذشته در لیست پرفروش ترین های کتاب قرار گرفت و خیلی زود به چاپ دوم رسید.
با این حال اما سارا سالار می گوید که هنوز هم بعد از چاپ های چندباره کتابش با ممیزی رو به رو می شود. او میگوید: «به نظرم این عدد چهار برای من عدد مناسبی نیست. کار قبلی یعنی «احتمالا گم شدهام» هم وقتی به نوبت چاپ چهارم رسید کلا ممنوع الچاپ اعلام شد. واقعا برایم عجیب است که چطور یک اثر بعد از چندین بار انتشار بصورتی اصلاح شود که نویسنده ترجیح بدهد از خیر انتشار مجدد آن بگذرد. فکر میکنم وقتی نوبت چاپ‌ها بالا می‌رود مخصوصا برای برخی آثار سخت‌گیری‌های بیشتری اعمال می‌کنند.»
علاوه بر این او از کار بر روی کتاب جدیدش خبر داد و گفت تا 6 ماه دیگر رمان جدیدش را برای انتشار به ناشر تحول می‌دهد.
این بار راوی داستان یک پسر ۱۵-۱۴ ساله است که دوران بلوغ را می‌گذراند. او می گوید: «باتوجه به اینکه نسل نوجوان امروز در راه رشد معمولا با تناقضات فراوانی روبرو هستند، مثل انواع مختلف واکنش و رفتارهایی که در خانه، مدرسه، جمع دوستان و… به‌ناچار از خود نشان می‌دهند، خیلی دوست داشتم به این مسئله بپردازم و دغدغه‌های این نسل را در قالب داستان مطرح کنم. درنهایت همین تناقضات اجباری هستند که باعث می‌شود که آنها در آینده انسان‌های متناقضی شوند.»
شهادت یک ورزشکار در حادثه سقوط بالگرد ابراهیم رئیسی 
شاسی‌بلند جنجالی مدیران‌خودرو زیر تیغ سازمان استاندارد 
افزایش حقوق بازنشستگان رسما کلید خورد 
8این نشانه می گوید مرد باکیفیتی هستید 
عکس | آقای حسن یزدانی آلبوم شما با ابراهیم رئیسی تکمیل است 
عکس | دلنوشته‌ی پرکنایه‌ی مهدی ترابی در پی شهادت سید ابراهیم رئیسی 
