«فراوان سرقت ميكنند؛ روغن مايع، بستههاي حبوبات، روسري، ريشتراش و حتي اسباببازي بچهها. خيليها هم هستند كه از قفسههاي فروشگاه، كيك و سانديس برميدارند، همانجا ميخورند و فقط پوستش را سرجايش ميگذارند و با خيال راحت ميروند. آنها برايشان مهم نيست كه اين همه دوربين چهرهشان را ثبت ميكند.»
اين چند جمله، حرفهاي نگهبان يكي از فروشگاههاي زنجيرهاي در خيابان هفتتير تهران است كه تجربه سرقتهاي خرد از فروشگاه برايش عادي شده است. او كه لباس فرم به تن داشت و با بيسيم، با دقت در فروشگاه قدم ميزد، تجربههاي عجيبي از سرقت خرد از فروشگاه محل كارش دارد. او به اعتماد ميگويد: «از اينجا همهچيز ميدزدند. از ٢٠ هزار تومان تا يك ميليون تومان. زن و مرد هم ندارد. من خودم پيرمردي را ديدم كه يك ريشتراش دزديده بود و وقتي ميخواست از در بيرون برود، بچهها جلويش را گرفتند.»
مقامات انتظامي كشور بارها اعلام كردهاند كه آمار سرقتهاي كلان در كشور رو به كاهش است اما ميزان سرقتهاي خرد سر به افزايش گذاشته است. طبق آمارهاي ارايه شده از سوي سردار احمدي مقدم، فرمانده پيشين نيروي انتظامي كشور، آمار سرقتهاي خرد در سال ٩٢ بيش از ٢٠ درصد افزايش داشته است. مقامات انتظامي كشور، «سرقت خرد» و «اعتياد» را از دغدغههاي اصلي مردم ميدانند و از برنامه پليس براي برخورد جدي با اين دغدغه خبر ميدهند؛ همان دغدغهاي كه در حرفهاي نگهبان فروشگاه هم شنيده ميشود. او ميگويد كه «بعضي از سارقان زن و شوهر هستند و خانوادگي به فروشگاه ميآيند تا كسي به آنها شك نكند.»
در سراسر فروشگاه دوربينهاي مداربسته كار گذاشتهاند كه از چند زاويه، تصوير همهچيز و همهكس را ضبط ميكند به شكلي كه تصور گريز از زير لنز آنها غيرممكن به نظر ميرسد اما سارقان خرد، اهميتي به اين موضوع نميدهند و خيلي از آنها پس از «چندبار» سرقت از «يك فروشگاه» دستگير ميشوند. يكي از كاركنان فروشگاه كه در بخش فروش مواد غذايي كار ميكند ميگويد: «تا به حال چند سارق را گرفتهايم كه راسته گوساله از ما دزديدهاند. ٥٣ هزار تومان قيمت دارد.» يكي ديگر از كاركنان فروشگاه هم ميگويد: «بيشتر سارقان زن هستند و اجناسي مثل روغنمايع، روسري و از اين جور چيزها را يواشكي برميدارند و در كيف خود جاساز ميكنند. اينجا تصويرشان با دوربينها ضبط ميشود و دفعه بعد كه آمدند دزدي كنند دستگيرشان ميكنند.»
او هنوز عجيبترين سرقتي را كه از فروشگاه محل كارش شده به ياد دارد: «چند وقت پيش خانمي را در نگهباني گرفته بودند كه يك روسري دزديده بود. او براي اينكه بتواند روسري را بدزد، با قيچي، قسمتي از آن را بريده بود تا قطعهاي كه به آن وصل شده بود تا نشود آن را دزديد جدا شود. روسري كاملا پاره شده بود، طوري كه اصلا نميشد از آن استفاده كرد.»
سرقت كه ميشود، از فروشنده كالا تا نگهبان درب خروجي فروشگاه بايد به بالادستي خود جواب بدهد و اين «جواب دادن»، از كسر حقوق تا توبيخ دامنه دارد؛ جريمهاي كه شايد باعث شده تا وقتي نام «سرقت خرد» به گوش بيشتر نگهبانهاي فروشگاههاي زنجيرهاي ميرسد، تجربههاي روبهرو شدن با سارقان خرد برايشان زنده شود.
يكي از آنها ميگويد كه بيشتر لوازم آرايشي و بهداشتي و موادغذايي به سرقت ميرود. او از خاطره عجيبش به «اعتماد» ميگويد: «همين چند وقت پيش چهار تا جوان كه ميگفتند دانشجو هستند را گرفته بودند كه ٥٠، ٤٠ تا تن ماهي را در لباسهايشان جاساز كرده بودند. خيلي عجيب و تابلو بود. نگهبانها هم گرفتنشان.» او كه فكر ميكند اين سرقتها در مقابل سرقتهاي كلاني كه رسانهاي شده، چيزي نيست ادامه ميدهد: « هرچي بتوانند، ميبرند. اينطور نيست كه سارق از خانه بلند شود و بگويد خب امروز بروم روسري، روغن مايع يا مسواك بدزدم. ميآيد اينجا، قدم ميزند و در يك لحظه ميدزد».
«تشديد و استمرار فعاليت قرارگاه مبارزه با سرقت» به عنوان يكي از مهمترين اولويتهاي پليس در سال ٩٤ اعلام شده است، با اين حال به نظر ميرسد كه سرقتهاي خرد از فروشگاهها، منشا متفاوتي داشته باشد. اين سرقتها مختص يكي دو فروشگاه هم نيست. كاركنان فروشگاههاي ديگر هم تجربههاي زيادي از سرقت خرد دارند. چند كيلومتر دورتر از فروشگاه زنجيرهاي خيابان هفتتير، در خيابان آرژانتين، فروشگاه زنجيرهاي ديگري هم هست كه كاركنانش تجربههاي عجيبي از سرقتهاي خرد دارند.
يكي از فروشندگان جوان اين فروشگاه همزمان با تا كردن يك روسري ميگفت كه بعضيها ماشين چندصد ميليوني دارند اما براي «هيجان» دست به سرقت ميزنند: «چند وقت پيش پسري را گرفته بودند كه يك كيف زده بود. او وقتي ديد لو رفته، گفت براي هيجانش اين كار را كرده، بعدش هم پول كيف را حساب كرد. يادم هست وقتي از در فروشگاه بيرون رفت، سوار يك ماشين مدل بالاي ٢٠٠– ٣٠٠ ميليون توماني شد.»
اما بعيد است كه«هيجان» سرقت اجناسي كه چندان قيمتي نيستند، دليل همه سارقان فروشگاههاي زنجيرهاي براي سرقت اجناسي چون روغن مايع، مسواك، روسري و... باشد. بيشتر اين سارقان، زن و مرد، جوان و مسن، وقتي دستشان رو ميشود، سرشان را پايين مياندازند و در التماسهايشان ميشود صداي «فقر» را شنيد. وقتي كه خيليها با خوردن خوراكيهاي درون قفسهها، برچسب «سارق» را به خود ميچسبانند. يكي از كاركنان فروشگاه ميگويد: «خيليها خوراكيهايي مثل كيك و سانديس را از قفسهها برميدارند و ميخورند. تازه پوستش را هم سرجايشان ميگذارند. كسي هم متوجه نميشود. خصوصا در روزهاي پنجشنبه و جمعه كه خيلي شلوغ ميشود.»
سرقتهاي خرد تنها در فروشگاههاي زنجيرهاي اتفاق نميافتد. كاركنان فروشگاههاي كوچكتر هم با «سرقت خرد» آشنايند. مدير يكي از اين فروشگاهها در يكي از ايستگاههاي مترو كه اجناس زينتي و اسباببازي ميفروشد، ميگويد: «تعداد سرقتهايي كه تا حالا از ما شده كم نبوده. بيشتر بدليجاتي ميدزدند كه مثلا ١٨ هزارتومان قيمت دارد. وقتي ما ميفهميم اول زير بار نميروند، اما بعد ميگويند كه نخستين بارمان بود.» عجيبترين تجربه او از سرقت خرد، سرقت «فرفره» است. فرفرههاي دو هزارتوماني كه وقتي درباره سرقت آن حرف ميزند، ياد سرقت يك آينه در شب عيد امسال هم ميافتد؛ آينهاي كه سارق فكر ميكرد جاي آن در سفره هفت سينش خالي است.
افزايش آمار سرقت خرد، واكنش مديران فروشگاههاي زنجيرهاي را هم به دنبال داشته است. پيش از اين مديرعامل شركت فروشگاههاي زنجيرهاي شهروند گفته بود كه روزانه حدود يك درصد درآمد اين مجموعه به سرقت ميرود و بيشترين كالاهايي كه از اين مجموعه دزديده ميشود، گوشت، مرغ، مواد پروتييني وغذايي است و ارزش ماهانه كالاهاي سرقت شده از فروشگاههاي زنجيرهاي شهروند ٦٠٠ ميليون تومان است، يعني روزي ٢٠ ميليون تومان. آمارهاي اعلام شده از سوي پليس آگاهي كشور هم نشان ميدهد كه بيش از ٩٠ درصد پروندههاي تشكيل شده در پليس آگاهي كشور مربوط به سرقت است كه در اين بين سرقتهاي خرد بيشترين افزايش را نشان ميدهد.