یادداشت دریافتی- برداشت زیر خلاصهای از تیترهای مقالهای درباره حقوق معلمان میباشد:
در شروع هر دولتی قشر بزرگی از جامعه فرهنگی کشور که اتفاقاً برخلاف سایر صنوف در کشور دارای انسجام میباشند شروع به اعتراض و مقایسه حقوق خود با سایر بخشهای اداری و خدماتی کشور میکنند که البته تاکنون موفق بودهاند و در اواسط کار همان دولت افزایش حدود ۱۵ درصدی نیز در هر دوره چهار ساله دولت نصیبشان شد ولی آیا عادلانه است، دلایل زیر شاید مسئله را روشنتر کند:
- اجرای قانون نظام هماهنگ پرداخت
حتماً در جریان هستید که ساعتکار هفتگی برای جامعه فرهنگی کشور ۲۰ ساعت (حداکثر ۲۴ ساعت) و برای سایر کارمندان دولتی و خصوص ۴۴ ساعت در هفته میباشد.
قشر فرهنگی کشور از تعطیلات تابستانی، بین دو ترم، و عید، آلودگی هوا، برف و سایر موارد اعم از ساعتهای تشویقی، نداشتن کلاس در حداقل یک روز در هفته، تعطیلی پنج شنبهها استفاده میکنند که حجم ساعتکار این قشر زحمتکش به یک چهارم سایر بخشها میرسد.
- نظام طبقه بندی مشاغل در بخشهای دولتی و خصوصیحداقل گروه برای یک لیسانس رشتههای مختلف گروه ۱۲ میباشد که طبق جدول طبقه بندی مشاغل سال ۹۳ حقوق پایه آن با حق مسکن، بن کارگری، اولاد و جذب حدود ده میلیون ریال میگردد که حقوق معلمین عزیر در مقطع فعلی ۸۰درصد بیشتر از آن است.
-مقایسه مع الفارقاخیرا در شبکههای اجتماعی و تجمعهایی که خودم حضور داشتم فیشهای حقوقی بین جمعیت رد و بدل میشد (که البته بخش نام و سمت ان حذف شده بود) که ارقام پرداختی به صاحب فیش گاهاً تا سیصد میلیون ریال میرسید.
چرا جامعه فرهنگی کشور سوار بر موجی شده است که حقوق مدیر کل یک اداره را مبنای اعتراض قرار میدهد و حقوق سایر کارمندان دولت که اتفاقاً مدرک برابر یا بالاتر از معلمین داشته و طبق توضیح فوق بیشتر از چهار برابر همین قشر در محل کار خود حضور دارد را نادیده میگیرد و حقوق فلان مدیر نفتی که در یک شرکت نیمه دولتی در سکوهای نقتی داخل دریا حضور دارد و فقط ماهی سه روز خانواده خود را میبیند را با حقوق دریافتی خود مقایسه میکند.
-دلایل قشر فرهنگی برای درخواست حقوق برابر یا بالاتربرخی پستهایی که در شبکههای اجتماعی بین معلمین عزیز رد و بدل میشود مقایسه ایران با کشور آلمان و جمله صدراعظم آلمان در مورد چرایی بالاتر بودن حقوق معلم از یک پزشک.
البته بنده در مورد صحت و سقم مقایسه حقوق معلمین با پزشک در آلمان نظری ندارم ولی بهتر است بدانیم که دوستان عزیز معلم حقوق یک پزشک متخصص با درآمد نجومی را ملاک مقایسه قرار میدهند و چشم میپوشند بر حقوق اکثریت قالب پزشکانی که حقوق پایه انها کمتر یا برابر با معلمین عزیز میباشد. (جدای از اینکه ساعتکار دوستان معلم کمتر از ساعتکار فقط شیفت شب پزشک میباشد.)
و البته فراموش کردهاند که در کشورهایی که دوستان اصرار دارند مقایسه شوند معلم با اتمام ساعت حضور دانش آموز در مدرسه، تا ساعت حداقل شش عصر در مدرسه حضور دارد و برای پرونده تک تک شاگردان خود بصورت جداگانه وقت میگذارد، مطالعه میکند، جدول پیشرفت را مقایسه میکند، راهکار ارائه میدهد، با والدین جلسات منظم هفتگی میگذارد، به شاگردان خود سرکشی میکند و معلم ملجاء دانش آموز میباشد.
(یعنی همان ساعاتی که معلمین عزیز از ساعت ۱۲: ۳۰ به بعد سرگرم کار دوم یا حضور در جمع خانواده در حال استراحت هستند.)
- لزوم بروز و آشنایی با علم روز دنیا برای معلمبهتر است خلاصه بگویم که بنده بعد از قبولی در دانشگاه با دوستان زیادی از سراسر کشور دوست شدم و هم در دانشگاه و هم خوابگاه بحثهای شیرینی از رابطه دبیر مقطع متوسطه با دانش آموز مطرح میشد. که البته بدون استثنا اولین خاطره همه این بود که وقتی دبیر وارد کلاس میشد از دانش آموزان میپرسید امروز باید کجا رو درس بدم یا باید تمرین کجا رو حل کنم.
حالا شما فکر میکنید معلم عزیز قبل از سرکلاس آمدن حداقل یک ساعت داشت خود را با علم روز مقطع متوسط آماده میکرد.
و آیا اساساً دروس از مقطع دبستان تا مقطع دبیرستان نظام آموزشی کشور نیاز به هفتهای ۲۰ ساعت (علاوه بر ۲۰ ساعت حضور معلم در مدرسه) نیاز به مطالعه برای بروز شدن معلمین عزیز دارد و چنانچه نیاز هم باشد آیا بیشتر از یک درصد این قشر زحمتکش انجام میدهند؟
- لزوم کافی بودن حقوق معلم برای یک زندگی حداقلی
البته در این موضوع که حقوق معلم باید برای یک زندگی حداقلی مکفی باشد شکی نیست و حقوقهای فعلی کفایت نمیکند نیز مورد تائید است.
ولی غیر از قشر مدیران در نظام خدمات کشوری، حقوق پایه کدام کارمند دولت برای یک زندگی حداقلی کافیست؟
مگر غیر از این است که هر کارمند باید چندین ساعت اضافه کاری انجام دهد؟ یا باید همسری کارمند اختیار کند و یا کار دوم تا بتواند چرخ زندگی بچرخاند.
معلم عزیز صدای شما بلند است و بلندگوهایی که میشنود و با صدایی رساتر پخش میکنند زیاد و البته تمام مسئولین کشور نیز معلم بودند و هستند.
هر اعتراض شما به افزایش حقوق میانجامد ولی آیا گوش شنوایی برای حقوق یک کارگر با ۶۰ ساعت کار در هفته و ۷۰۰ هزار تومان حقوق وجود دارد.
صدا شما رسا است تا جایی که اعتراضات چند ساله شما باعث برابری حقوق با کارمندان دولت شد و حالا درخواست حقوق برابر با مدیران را دارید. و مطمئنا در این دولت نیز افزایشی ۲۰ درصدی خواهید داشت تا دولت بعدی و افزایشی دیگر.
شما ۲۹۰ نماینده در مجلس دارید و قشر کارگر فقط یک نماینده که آنهم همیشه دور دوم به مجلس میرود و درباره تنها مطلبی که در طی این ۲۰ سال اخیر صحبت نکرد خانه کارگر بود.