ارتباط بین عباس یزدانپناه و مهدی هاشمی سوِژهای نیست که رسانههای اصولگرا بتواند از کنار آن بهراحتی عبور کنند. خبرگزاری تسنیم روز گذشته در همین راستا، فیلم اعترافات عباس یزدانپناه را که در سال ٧٤ دستگیر و ضبط شده روی خروجی خود قرار داده است.
«تسنیم» در این فیلم بخشهایی از اعترافات یزدانپناه را در کنار صحنههایی تدوینشده و با صدای یک راوی منتشر کرده که از زندگی عباس یزدانپناه و ارتباطش با مهدی هاشمی و نحوه مفقودشدن او سخن میگوید. در ابتدای گزارش آمده «چه کسی از کشتهشدن عباس یزدانپناه سود میبرد؟». این رسانه در کنار برخی رسانههای دیگر سعی دارند مفقودشدن عباس یزدانپناه را به مهدی هاشمی نسبت بدهند.
عباس یزدانپناه یک تبعه ایرانی - بریتانیایی بود که در سالهای اخیر در امارات زندگی میکرد. او در سال ٢٠١٣ مفقود شد. رسانههای اصولگرا بعد از آن نام او را در کنار مهدی هاشمی قرار دادند و بعد از چندی هم اعلام کردند که او کشته شده است. همسر یزدانپناه اعلام کرده وزارت امور خارجه بریتانیا به او گفته شوهرش در جریان یک آدمربایی جان باخته است. نام یزدانپناه، مصادف با ٢ قرارداد ایران وارد میشود؛ قراردادهای «کرسنت» و «استات اویل»
قرارداد «کرسنت» در پایان دوره دوم دولت اصلاحات امضا شد و ایران را متعهد به صادرات گاز به امارات کرد. مجلس وقت این قرارداد را خسارتبار دانست و از اجرای آن جلوگیری کرد. امری که شکایت کرسنت را به همراه داشت و این پرونده به دادگاه لاهه کشیده شد. ادعا میشد یزدانپناه پیش از ربودهشدن، قرار بود تا مدارکی را درباره قرارداد کرسنت به دادگاه لاهه ارسال کند.
نام عباس یزدانپناه در پرونده «استاتاویل» نیز مطرح است، پروندهای که در آن یک دادگاه آمریکایی اتهاماتی را علیه مهدی هاشمی مطرح کرد. این دادگاه شرکت استاتاویل - بزرگترین شرکت نفتی نروژ- را متهم کرد که با دادن رشوه به شرکت ایرانی «هورتون» و استفاده از نفوذ این شرکت، سعی داشته قراردادهایی را با وزارت نفت ایران منعقد کند. عباس یزدانپناه مدیر شرکت «هورتون» بود.
عباس یزدانپناه یکبار در سال ٧٤ دستگیر میشود و طی آن دوره در اعترافات خود که فیلمی از آن تهیه شده به ارتباطش با مهدی هاشمی اشاره میکند. حالا خبرگزاری تسنیم این فیلم را منتشر کرده است. یزدانپناه در این فیلم در مورد مهدی هاشمی میگوید: «ما دوستی خیلی عمیقی در راهنمایی و دبیرستان داشتیم. من دانشکده فنی مخابرات قبول شدم، رتبه خوبی آورده بودم و باز از دست تقدیر و قضا مهدی هم در همین رشته قبول شد و ما در یک رشته و دانشکده و دانشگاه بازهم باهم همکلاس بودیم».
عباس یزدانپناه میافزاید: «اوایل ١٣٧٠، یک روز مهدی و آقای صداقت آمدند منزل ما و به من گفتند شرکتی به اسم شرکت «جبل» تأسیس شده با عدهای سهامدار که تو مدیرعامل و سهامدار آنجا هستی. اینطور که من بعدها مطلع شدم، این شرکت جبل، شرکتی بود که با شراکت مهدی، مصطفی داودی و عباس صداقت، به عنوان شرکای ایرانی، تشکیل شده بود و یک سرمایهگذار عرب خارجی به نام آقای شیخحسن عنانی، که اینها مشترکا شرکتها و حسابهای بانکی را در خارج از کشور تشکیل داده بودند و چون به شرکتی هم در داخل کشور احتیاج داشتند، شرکت جبل را تأسیس کردند و هرکدام نمایندهای در این شرکت مشخص کردند که من نماینده از طرف مهدی[هاشمی] بودم و عباس صداقت و مصطفی داودیزاده هم برادرانشان را گذاشته بودند».
یزدانپناه میگوید: «واقعیت قضیه این بود که ما میخواستیم بههرحال در پروژههای نفت دخیل باشیم. در سال ٧١، شیوههای کاری ما کمکم تغییر کرد. بهاینصورت که یک روز مهدی (هاشمی) آقایی را به اسم سعید ذاکری به من معرفی کرد و گفت اطلاعاتی که این میخواهد از وزارت نفت راجع به پروژه پارس جنوبی بگیر و در اختیارش قرار بده. چون من عازم مسافرتم. بعدا در طول ارتباط و دوستیای که با سعید ذاکری داشتیم و رابطه را برقرار کردیم، متوجه شدم سعید ذاکری واسطه ارتباطی شده بین آقایی به نام بوذری و مهدی و این سه در گرفتن یک کمیسیونی روی قضیه پارس جنوبی همکاری میکنند. هر کاری میکردیم تا بتوانیم از مسائل پورسانتی استفاده کنیم و از ارتباطاتی که دوستانمان داشتند، سعی میکردم که استفاده کنم و به این خاطر قضایایی که میخواستم انجام بدهم را با مهدی خیلی هماهنگ میکردم. سعی میکردم که از امکانات و اعتباراتش استفاده کنم. مثلا در قضیه یک شرکت استرالیایی ما میخواستیم این را در پروژه ساختمان بانک مرکزی کمکش کنیم. برای اینکه بتوانیم یک پورسانتی از او بگیریم. یا خرید کارخانه سیگارسازی گیلان بود که میخواستیم برای یک شرکت سیگارسازی خارجی بخریم یا خرید سیگار از یک کمپانی».
یزدانپناه در این فیلم میگوید: «از اوایل سال ٧٢، دیگر روابط ما شکل دیگری به خود گرفت. چون پروژهای انجام نمیشد و ما ارتباط مالی روی این پروژهها داشتیم و بیشتر به ردوبدل کردن اطلاعات و حفظ ارتباطات معطوف شده بودیم، ازقبیل اطلاعاتی راجع به شرکت نفت، یا پروژههای نفتی مانند پروژه سیری یا شرایطی که در پروژه ابوذر بود و از این قبیل اطلاعات». راوی «تسنیم» با اشاره به دستگیری یزدانپناه در سال ٧٤، به اتهام جاسوسی ادعا میکند: «یزدانپناه در سال ٧٤، به بهانه مرخصی از زندان خارج شد و دیگر بازنگشت. او بلافاصله تابعیت انگلیس را دریافت میکند و پس از آن همچون گذشته در خارج از کشور فعالیتهای اقتصادیاش را بههمراه مهدی هاشمی ادامه میدهد. در سالهای ١٣٧٤ تا ١٣٩٢ یزدانپناه به عنوان نماینده مهدی هاشمی در خارج از کشور چندین قرارداد بزرگ در حوزه نفت و گاز را میان ایران و چند شرکت خارجی تنظیم کرده و پورسانتهای چند میلیون دلاری دریافت میکند. قراردادهای استاتاویل، کرسنت و توتال، از این جملهاند».
این خبرگزاری مدعی میشود: «حسابهای بانکی برای برجانماندن ردی از مهدی هاشمی تنها با یک امضا و آنهم توسط عباس یزدانپناه برداشت میشده است با این اوصاف عباس یزدانپناه یزدی، نهتنها دوست دوران نوجوانی و جوانی مهدی هاشمی، بلکه معاون، نماینده و حتی «کیف پولش» هم بوده است. قرار بر آن میشود که یزدانپناه در امارات از طریق ویدئوکنفرانس چند جلسهای در دادگاه لاهه شهادت دهد، اما او به ناگاه در تاریخ پنجم تیرماه ٩٢ ربوده شده و ناپدید میشود. بسیاری ازجمله همسرش معتقدند که عباس بعد از ربودهشدن برای برجاینماندن هیچ ردی کشته شده است. اما رسانههای بیگانه در اصراری عجیب در تلاشاند از قتل او صحبتی نشود و ماجرا را به آدمربایی تقلیل دهند. جالب اینجاست که دولت انگلیس هم که در موارد مشابه بهشدت پیگیر سرنوشت شهروندان خود است، در اقدامی عجیب پرونده ربایش عباس یزدانپناه را مختومه اعلام میکند».
علیزاده: تمام اعترافات عباس یزدانپناه دروغ استاماسید محمود علیزادهطباطبایی، در گفتوگوی خود با روزنامه «شرق»، تمام اعترافات یزدانپناه در فیلمی که تسنیم به نمایش عموم گذاشته را تکذیب کرده است. علیزاده در این گفتوگو ماجرای دستگیری یزدانپناه را چنین عنوان میکند: سال ٧٣ وزارت اطلاعات عباس یزدانپناه را به علت ترددهای مشکوک با مجوز دستگاه قضائی بازداشت میکند. علیزاده ادامه میدهد: «این بازداشت حدود شش یا هفت ماه طول میکشد. عباس از زندان نامهای برای مقامهای ارشد کشور نوشته و آنچه در زندان بر او گذشته را به مقامات ارشد توضیح داده و هدف بازداشت را توضیح میدهد.
بعد از آن، یزدانپناه با دستور مقامات ارشد از زندان آزاد شده و بدون هیچ مانعی از کشور خارج میشود».
علیزاده میگوید: «این اعترافات در دادگاههای مهدی هاشمی پخش شده و دادگاه آن را رد کرده است. به گفته علیزاده، طبق مستندات پرونده، دادگاه به این نتیجه رسیده است که این اعترافها در راستای سناریوسازی بوده است. بهطوریکه فیلم مربوط به اعترافات یزدانپناه چندین بار ضبط شده تا نسخه نهایی آن آماده شده است».
طباطبایی تأکید میکند: «طبق گزارش وزارت اطلاعات و نیز گزارش تحقیقوتفحص مجلس، مهدی هاشمی و عباس یزدانپناه چه قبل از سال ٧٤ و چه بعد از آن هیچگونه مراوده مالی نداشتند. عباس شخصا در سال ٨٩ یا ٩٠ به صورت داوطلبانه در دوبی مورد پرسشگری یک نهاد امنیتی قرار میگیرد... طرح این مباحث تنها برای مخدوشکردن وجهه آیتالله هاشمی مطرح میشود».
او درباره ادعاهایی که ناپدیدشدن یزدانپناه را به مهدی هاشمی مرتبط میکند هم میگوید: چندینبار گفتیم که پرونده عباس در شورای امنیت ملی و وزارت اطلاعات مطرح است. قاتلان او شناسایی شدهاند و مشخص است چه کسانی و با دستور چه افرادی این اقدام را انجام دادهاند. درعینحال که دادگاه مهدی هاشمی هم گفته است، موضوع قتل عباس یزدانپناه ربطی به این دادگاه ندارد».
علیزاده میافزاید: «مهدی هاشمی هیچ دخالتی در پرونده کرسنت نداشته و حتی در اینباره مورد سؤال هم قرار نگرفته است. عباس یزدانپناه، البته قبل از ربودهشدن به مدت چهارساعت به نفع نظام در دادگاه لاهه در پرونده کرسنت شهادت داده و بعد از آن ربوده شده است».
این وکیل دادگستری انتشار اعترافات عباس یزدانپناه را غیرقانونی دانسته و میگوید: اینها اسناد سری وزارت اطلاعات است و معلوم نیست با چه مجوزی و از چه کانالی در اختیار این خبرگزاری قرار گرفته است.
او درباره اینکه آیا احتمال شکایت از این خبرگزاری وجود دارد یا نه، میگوید ازایندست اقدامات زیاد انجام شده و ما نمیخواهیم وقت خود را صرف طرح شکایت در اینباره کنیم، چراکه امیدی به گرفتن نتیجه هم نداریم.