فرارو- هر جنگی یک سوال اساسی را به دنبال دارد: خواهان پیروزی چه کسی هستید؟ پس از شش سال، پاسخ دولت اوباما به این سوال در خاورمیانه بسیار گیج کننده است.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو، روزنامه آمریکایی نیوزدی نوشت: ما عراق را از دست صدام حسین آزاد کردیم و بعد آن را رها کردیم چراکه باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا گمان میکرد ما برنامه بهتری داریم: اینکه مسئولیت ایجاد ثبات در خاورمیانه را به ایران و عربستان واگذار کنیم.
امروز آمریکا حجم بیسابقهای از سلاح را به عربستان میفروشد تا در مقابل ایران توازن ایجاد کند. در عوض، سعودیها با استفاده از این سلاحها به شیعیان یمن حمله میکنند. در عین حال، ما در تلاش ایران برای مقابله با سنیها در عراق و سوریه به جمهوری اسلامی کمک میکنیم و از سوی دیگر دولت عراق که از حمایت ایران برخوردار است را مسلح میکنیم.
پس ما عملا به هر دو طرف این جنگها کمک میکنیم. دولت اوباما در گذشته حتی از این هم ناهماهنگتر عمل کرده است. در سال ۲۰۱۱، یک ائتلاف غربی با کمک نیروی هوایی آمریکا، معمر قذافی را در لیبی سرنگون کرد تا مانع از قتل عام غیرنظامیان توسط وی شود. اما ما هیچ برنامه پشتیبانی نداشتیم. لیبی به چنان فاجعهای تبدیل شده که مصر علیه گروههای اسلامی در این کشور مداخله نظامی کرد.
در مسئله سوریه، دولت اوباما در ابتدا گفت که بشار اسد، رئیس جمهور این کشور یک اصلاح طلب است. اما پس از کشته شدن هزاران نفر در درگیریهای داخلی این کشور، اوباما اعلام کرد که اسد باید از قدرت کنار برود.
این روزنامه آمریکایی در ادامه مدعی شد: بعد، زمانیکه اسد از تسلیحات شیمیایی استفاده کرد، از خط قرمز اوباما عبور کرد اما پس از آنکه اسد به استفاده از گاز کلر روی آورد، این خط قرمز از بین رفت. در مورد مداخله ما در لیبی نیز همین اتفاق رخ داد. حال که هزاران تن دیگر در جنگ داخلی سوریه کشته شدهاند، ما برای مقابله با داعش با ایران همراه شدهایم.
اوباما گفت که نیروهای غیراسلامی قادر نخواهند بود که از تسلیحات ما استفاده کنند، اما چندی بعد متعهد شد که آنها را به هر صورت ممکن تجهیز کند. ما هنوز کردها را مسلح نکردهایم، آنها تنها نیرویی هستند که هم طرفدار آمریکا و هم در جنگ با داعش هستند.
زمانیکه اواخر سال ۲۰۱۰ بهار عربی آغاز شد، دولت اوباما پس از تردیدی لحظهای، خواستار کناره گیری حسنی مبارک، رئیس جمهور وقت مصر از قدرت شد. اخوان المسلمین جایگزین او شدند و دولت آمریکا آنها را به شدت مشروع میدانست.
زمانیکه اخوان المسلیمن سرنگون شد و عبدالفتاح السیسی جایگزین آن شد، دولت آمریکا بارها و بارها آنها را محکوم کرد. اما ماه گذشته ما بار دیگر مسیر خود را تغییر داده و تصمیم گرفتیم که فروش تسلیحات پیشرفته به مصر را ازسر بگیریم، تا این کشور بتواند با نیروهای حوثی در یمن بجنگد.
در مورد ترکیه نیز رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور این کشور سالها بود که بهترین دوست اوباما در منطقه محسوب میشد، با این حال رژیم ادوغان مشغول نابود کردن سنت دموکراسی سکولار ترکیه بود. اما به دلیل تصمیم اوباما برای قرار گرفتن در جبهه اسد در مقابله با داعش، روابط ما با ترکیه مخدوش شد.
و در صدر تمامی این سیاستهای گیج کننده توافق هستهای با ایران است که به این کشور کمک میکند یک قدرت منطقهای موفق باشد. مطمئنا این الاکنگ سیاسی، متحدان ما را با ما بیگانه میکند.
ببینید چه راحت عراق رو رها کردن برای ایرانی ها، هدف انداختن ایران وعرابستان به جان هم،
حالا میشه فهمید که صدام بسیار هم خوب بود!
در این مدت هم کاملا موفق عمل کرده است.
بسیار ی از این سیاستها توسط ماشین ها تولید شده اند که انسانها در آن نقشی ندارند ولی جای نگرانی نیست. اگر ما ایرانیها هم با دیدگاه ریاضی به مسئله نگاه کنیم میتوانیم به نفع خود از آنها بهره ببریم. پارامترهای بسیاری در این مدلها به نفع ما هستند.
همانطور که قبلا هم پیش بینی میشد لابی اسرائیل و اعراب نمیتوانند بر یکسری اتفاقات تاثیری بگذارند و درگیری های عربستان از قبل قابل پیش بینی بود و اینها همگی ساخته سیاستهای دیجیتالی آمریکا است.
ساختارهای عظیم تحلیل داده ها که در ایالت آیوا در حال راه اندازی است مکمل ساختار قبلی موجود در آمریکا خواهند شد که برای پردازش داده ها و سیاست سازی نیمی از انرژی برق یک ایالت را مصرف میکنند.
باید از تجریه آنها ما نیز استفاده کنیم و تا دیر نشده زیر ساختهای تصمیم سازی دیجیتالی را در ایران راه اندازی کنیم.