یادداشت دریافتی- من یه دانشجوی ۲۵ ساله ارشد این مملکتم. یکی که حالا ۲۵ سال از عمرش گذشته و میبینه هیچ دستاورد خاصی تو زندگیش نداره. یکی که اکثر دوستاش پذیرش گرفتهان رفتن و حالا تنهایی هم به درداش اضافه شده. شبا با فکر سربازی میخوابه و البته امکان ازدواجم واسش مهیا نیست.
من یه دلخوشی البته پوچ داشتم اونم دانشگاه و تحصیلم بود. دوست داشتم خوب و خوش تموم بشه و وارد بازار کار بشم. ترم چهار رو تازه شروع کرده بودیم. واسه ما که MBA میخونیم ترم ۵ ترم آخر حساب میشه. بچه ها آروم آروم داشتن وارد انتخاب کردن موضوع پایان نامه میشدن.
همه چی خوب بود تا اینکه بعد از عید با منظره غیر منتظرهای روبرو شدیم. سر در دانشگاه عوض شده بود. فکر کردیم اول اشتباه اومدیم. بر گشتیم دوباره نگاه کردیم. دانشگاه خودمون بود. علوم اقتصادی. اما حالا دیگه اثری ازش نبود. شده بود خوارزمی. روزای اول باورمون نمیشد. تو بهت بودیم. واسه من که دلخوشیم به همین ارشدم بود دیگه هیچی نمونده بود هیچی.
گاهی میخندیدم یهو بغض میکردم و تو فکر میرفتم. آروم آروم داشتم میفهمیدم چی شده. دانشگاه علوم اقتصادی جایی که از قبل از انقلاب تاسیس شده و زیر نظر وزارت دارایی شاه بوده، جایی که بسیاری از مدیرای فعلی بورسیه این دانشگاهن، دانشگاهی که مقام معظم رهبری دربارش فرمودن من به تاسیس این دانشگاه با خوشبینی کامل مینگرم و به آن امیدوار هستم حالا با یه دانشگاه دو ساله، تکرار میکنم دو ساله ادغام شده بود.
دانشگاهی که بدنه بیمه کشور، بخش گمرک کشور، بدنه بانک و بورس کشور با اون رابطه داشتند و واسش اعتبار زیادی قائل بودن یک شبه ادغام شده بود با دانشگاهی که خیلی باهاش به لحاظ اعتبار و سابقه فاصله داشت.
من نمیخام از اون لحظات سختی بنویسم که این چند هفته بر من و همه بچهها رفته، همین بس که داریم وارد هفته سوم میشیم و هنوز نه از مسئولین جواب قانع کنندهای میشنویم، نه تونستیم درس بخونیم.
ما نمیدونیم چرا اگه رشد و توسعه جزو اهداف اساسی آموزش عالیه، پس چرا دانشگاههای درجه دو با بالاتر از خودشون ادغام نمیشن؟ چرا سردر مراکز معتبری که چند دهه واسشون زحمت کشیده شده یک شبه عوض میشه؟
یعنی کسی صدای به حق ما رو میشنوه؟
اصحاب فرهنگ و هنر رسانه و مسئولین محترم، به یاریتان چشم امید بستهایم.
یادداشت دریافتی- من یک دانشجوی دانشگاه علوم اقتصادی هستم. شما به عنوان یک خبرگزاری از اتفاقاتی که بر سر دانشگاه ما آمده خبر دارید؟! آیا فقط مسائل سیاسی مهم هستند؟! یا فقط اسامی مهم هستند و من دانشجو تا به زندادن نروم کسی نامی از من نمیبرد؟!
چرا شما به رسالت خبریتان عمل نمیکنید؟ چرا از دانشگاه ما که قربانی تصمیمات عده قلیلی از افراد شده است چیزی نمینویسید؟
چرا تلاشهای ما را برای احقاق حقوقمان انعکاس نمیدهید؟
در حالی که شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارتخانه بر سر سرنوشت ما وحدت نظر ندارند و سرنوشتمان را به هم پاس میدهند، رسانهها سکوت کردهاند و ما بخاطر عدم انعکاس صدایمان، حقمان پایمال میشود.
کاش خبرنگاران هم مثل پزشکان سوگندنامه داشتند... هرچند چیزی که این روزها ارزشی ندارد همین سوگندهاست، از بس که سکه رایج بازار شدهاند.
دانشگاه خوارزمی محل بازیهای سیاسی است و در دانشگاه علوم اقتصادی افرادی فقط بدنبال منفعت و جیب خودشان هستند و سرنوشت دانشجویان فعلی محلی از اعراب برایشان نداد.
این وسط وزارتخانه هم شاهد خاموش شده است و تنها بازی و معامله سرپرستهای دو دانشگاه را نظاره میکند!
جای شما خالی... جلوی دانشگاهمان جمع شدیم، ندیدید. جلوی نهاد ریاست جمهوری جمع شدیم، ندیدید، شنبه هم جلوی وزارتخانه جمع میشویم! باز هم نیایید تا حقوقی که میگیرید و تلاشی که میکنید ناحق باشد... حلالتان نمیکنم. ما چیزی برای از دست دادن نداریم، از آه ما مظلومان بترسید. من تنها نیستم، ۱۳۰۰ نفر با من هستند...
برادر من کتابخانه مرکزی این دانشگاه جز آثار ملی ثبت شده ، بعد شده یه دانشگاه دو ساله؟؟
اون زمان که پروین اعتصامی مدیر کتابخانه این دانشگاه بوده دانشکده معظم علوم اقتصادی( تکرار میکنم دانشکده و نه دانشگاه) کجا بود؟؟