فرارو- جتهای سعودی ماه گذشته با حمایت اطلاعاتی آمریکا و تسلیحات پیشرفته ساخت آمریکا به اسم آنچه به گفته سفیر این پادشاهی در واشنگتن «بازگرداندن دولت مشروع» و حفاظت از «قانون اساسی و انتخابات یمن» بود، حملات هوایی به خاک این کشور را آغاز کردند.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از سی ان ان، «لزوم حفاظت از قانون اساسی و انتخابات» پیام عجیب و غریبی از سوی نماینده یک سلطنت مطلقه محسوب میشود. در واقع انگیزههای عربستان در یمن احتمالا هیچ ربطی به حفاظت از «دولت مشروع»، قانون اساسی و روند انتخاباتی این کشور ندارد.
پس دقیقا چه اتفاقی در جریان است؟
اگر نگاهی به تاریخ سلطنت عربستان بیاندازیم این کشور هیچگاه اجازه هیچ گونه رقابت منطقهای را نداده و همواره با تلاش کشورها برای ایجاد دولتهای دموکراتیک که بر قدرت مردم میافزایند، مقابله کرده؛ با نگاهی به این تاریخچه، انگیزههای واقعی این پادشاهی مشخص میشود. این رویکرد در سال ۲۰۱۳ مشهود بود، زمانیکه سعودیها حمایت خود از کودتای نظامی که منجر به سرنگونی دولت منتخب محمد مرسی در مصر شد را اعلام کردند و این رویکرد در راستای سیاستهای ضدانقلابی عربستان برای محدود کردن یا برگرداندن نتایج بهار عربی بود.
هدف عربستان کاملا مشخص است: جلوگیری از روی کار آمدن هر دولتی در منطقه که از حمایت گسترده مردمی برخوردار است و خودرایی را دنبال میکند. در این میان، بهانه «مقابله با نفوذ ایران» هیچ چیز نیست جز جنجال فرقهای. برای مثال در سال ۲۰۰۹، حوثیها که به طور دقیقتر انصارالله خوانده میشوند، از حمایت ایران برخوردار نبودند، با این حال عربستان با ادعای حمله حوثیها، برای چند هفته به مواضع آنها حمله میکرد. درست است، در حال حاضر جنبش انصارالله از حمایت ایرانیان بهرهمند میشود. اما انصارالله تنها گروهی نیست که از کمک منابع خارجی در منطقه برخوردار است.
با توجه به تمامی این مسائل، تصمیم آمریکا برای حمایت از حملات سعودی در یمن میتواند گمراه کننده توصیف شود. با وجود آنکه صحبتهای جنبش حوثیها بیتردید ضدآمریکایی است، هیچ یک از منافع آمریکا را هدف قرار نداده است. در واقع زمانیکه سفارت آمریکا در صنعا طی ماه ژانویه تخلیه شد و بیش از ۲۰ خودروی زرهی را در فرودگاه جا گذاشت، حوثیها اعلام کردند که این خودروها را برای نماینده سازمان ملل در یمن ارسال میکنند. و با وجود آنکه حوثیها از حضور آمریکا در یمن استقبال نکردند، در عملیاتهای آمریکا علیه القاعده در این کشور نیز مداخلهای نداشتهاند.
در سپتامبر گذشته بود که جاش ارنست، سخنگوی کاخ سفید یمن را یک موفقیت در جنگ علیه تروریسم خواند و توضیح داد که اولویت آمریکا در این کشور اشاعه دموکراسی نیست بلکه جلوگیری از تبدیل شدن یمن به جایی امن برای القاعده است. با توجه به این مسئله اگر چنین هدف سیاسی همچنان پابرجا باشد، پس باید اذعان کرد که جنگ عربستان در یمن نه تنها هدف آمریکا برای مقابله با القاعده را تضعیف میکند، بلکه دیگر تلاشهای ایالات متحده در یمن را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
واقعیت این است که جتهای عربستان و شورای همکاری خلیج فارس با بمباران کردن همان گروهی که ریشه کن کردن القاعده در چندین منطقه یمنی را مدیریت میکرد، به عنوان نیروی هوایی القاعده عمل میکنند. عربستان در روز دوم حملات خود به یمن، در حالی حدود ۱۰۰ هواپیما علیه حوثیها اعزام کرد که بر اساس گزارشها، سال گذشته در کمپین آمریکا علیه داعش، تنها چهار جت جنگنده اعزام کرده بود.
برای آنکه بدانیم نتایج کمپین عربستان احتمالا مثبت نخواهد بود، باید نگاهی داشته باشیم به نیروهای بسیار کمتر حوثیها در سال ۲۰۰۹ که توانستند در مقابل ارتش عربستان بایستند. در آن زمان نیروهای حوثی چندصد نفر بیشتر نبودند اما ارتش عربستان را شوکه کردند و با گرفتن تجهیزات عربستان، حدود ۲۵۰ روستای سعودی را در جریان تصرف مناطق مرزی، مجبور به تخلیه کردند. امروز حوثیها با یک گروه بسیار بزرگتر به نام انصارالله جایگزین شدهاند.
در سال ۲۰۰۹ فعالیت نیروهای حوثی محدود به بخشهایی از منطقه صعده میشد و این گروه خودش بودجهاش را تامین میکرد، البته یمن مدعی بود که این گروه از معمر قذافی، رهبر مخلوع لیبی کمکهای اندکی دریافت میکرد. با این حال آنها توانستند حدود ۹۰ روز در مقابل بمباران عربستان ایستادگی کنند. امروز، انصارالله از حمایتهای ایران برخوردار است.
همین حالا هم دولت عربستان مجبور به لغو پروازهای خود به فرودگاههای جنوبی شده و گفته میشود کلاسهای درس در مناطق مرزی را به حالت تعلیق در آورده است. این شرایط احتمالا با تداوم درگیریها، وخیمتر خواهد شد.