پسر آیتالله محیالدین حائری شیرازی در نامهای به آیتالله اسدالله ایمانی، دلنگرانیهای بخشی از جامعه در خصوص حادثه 18 اسفند شیراز را اظهار کرد.
به گزارش ایسنا، متن کامل نامه «محمدعلی حائری»، به نماینده ولی فقیه در استان فارس، به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک حضرت آقای ایمانی، نماینده محترم مقام رهبری در استان و امام جمعه شیراز
سلام علیکم
امام راحل فرمود: «خون دلی که ازمتحجرین خوردم به پای هیچ چیز نمی رسد».
از باب مراعات روایت معروفه: ما امر به النبی(ص ) من النصیحة لائمة المسلمین واللزوم لجماعتهم بر خود لازم دیدم از جهت ارادت قدیم این مرقومه را خدمتتان انشا کنم باشد که قبول افتد.
قریب چند روزی است که شیراز مهد علم و عالم، شهر ادب تمدن و پایتخت فرهنگی ایران اسلامی حوادثی را به نظاره نشسته که تلخی آن کام همه عالمان و فرهنگ دوست ادب باوران را تلخ کرده است.
شیراز میزبان یکی از شهیرترین نمایندگان مجلس ایران و فرزند یکی از شهدای که از بزرگترین ثمرات امام و انقلاب اسلامی بوده که در بدو ورود مورد تعرض برخی متحجر متجدد معلوم الحال قرار میگیرد و بادلی پریشان و آزرده دیارمان را ترک میکند.
اما ساختارشکنان متحجر توجیه عمل قبیح خویش را اظهارات ایشان و معالاسف مصوبه شورای تامین استان میدانند.
حضرت آقای ایمانی مگر نه آن است که قانون اساسی برترین میثاق ملی ایرانیان است که هیچ قانون مصوبه هنجاری را نمیتوان هم سنگ آن قرار داد مگر مطابق اصل 84 ق . ا : هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است و حق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی کشور اظهار نظر نماید» و مطابق اصل 86 همین قانون: نمایندگان مجلس در مقام ایفای وظایف نمایندگی در اظهار نظر و رأی خود کاملاً آزادند و نمیتوان آنها را به سبب نظراتی که در مجلس اظهار کردهاند یا آرایی که در مقام ایفای وظایف نمایندگی خود دادهاند تعقیب یا توقیف کرد.
هیچ گاه فراموش نمیکنم فریاد شهید مطهری را که در رسای ظلمی که به فلسطینیان روا میشد این روایت را میخواند:
ان امام علی( ع) : ( خطبه ۲۷ معروف به خطبه جهادیه ) و َ لَقَدْ بَلَغَنِی اءَنَّ الرَّجُلَ مِنْهُمْ کَانَ یَدْخُلُ عَلَی الْمَرْاءَةِ الْمُسْلِمَةِ وَ الْاءُخْرَی الْمُعَاهِدَةِ فَیَنْتَزِعُ حِجْلَهَا وَ قُلُبَهَا وَ قَلاَئِدَهَا وَ رُعُثَهَا مَا تَمْتَنِعُ مِنْهُ إِلا بِالاِسْتِرْجَاعِ وَ الاِسْتِرْحَامِ ثُمَّ انْصَرَفُوا وَافِرِینَ مَا نَالَ رَجُلاً مِنْهُمْ کَلْمٌ وَ لاَ اءُرِیقَ لَهُمْ دَمٌ فَلَوْ اءَنَّ امْرَأً مُسْلِما مَاتَ مِنْ بَعْدِ هَذَا اءَسَفا مَا کَانَ بِهِ مَلُوما بَلْ کَانَ بِهِ عِنْدِی جَدِیرا
شنیدهام که یکی از آنها بر زن مسلمانی داخل شده و دیگری، بر زنی از اهل ذمّه و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشوارهاش را ربوده است. و آن زن جز آنکه از او ترحم جوید چارهای نداشته است. آنها پیروزمندانه، با غنائم، بی آنکه زخمی بردارند، یا قطرهای از خونشان ریخته شود، بازگشتهاند. اگر مرد مسلمانی پس از این رسوایی از اندوه بمیرد، نه تنها نباید ملامتش کرد بلکه مرگ را سزاوارتر است و فریاد مکشید و چه کسی فکر میکرد این ظلم بر فرزند خودش روا شود و فریادی از نهان کسی بر نخواهد خواست.
ساختارشکنان متحجر که متأسفانه مهر ارزشی بودن هم به چهره دارند چگونه عمل خویش را توجیه میکنند مگر مقام رهبری در سخنرانی ۲۸ بهمن ۱۳۹۱در نقد بر هم زدن سخنان رئیس مجلس در قم اینگونه نفرمودند «این را هم عرض بکنیم، این حرفی که من امروز زدم و از برخی مسئولان و سران کشور گلهگذاری کردم، موجب نشود که حالا یک عدهای راه بیفتند، بنا کنند علیه این و آن شعار دهند، نه، بنده با این کار هم مخالفم. اینکه شما یک نفر را بهعنوان ضد ولایت، ضد بصیرت، ضد چه، مشخص کنید، بعد یک عدهای راه بیفتند علیه او شعار بدهند، مجلس را به هم بزنند، بنده با این کارها
هم مخالفم، این را من صریح بگویم.
این کارهائی که در قم اتفاق افتاد، بنده با اینجور کارها مخالفم. آن کارهائی که در مرقد امام اتفاق افتاد، بنده با اینجور کارها مخالفم. بارها به مسئولان و کسانی که میتوانند جلوی این چیزها را بگیرند، تذکر دادهام. آن کسانی که این کارها را میکنند، اگر واقعاً حزبالهی و مؤمنند، خب نکنند. میبینید که تشخیص ما این است که این کارها به ضرر کشور است، این کارها به نفع نیست. با احساساتشان راه بیفتند اینجا، آنجا، علیه این شعار بدهند، علیه آن شعار بدهند، این شعار دادنها کاری از پیش نمیبرد. این خشم ها را، این احساسات را برای جای لازم نگه دارید.
در دوران دفاع مقدس اگر بسیجیها میخواستند همین طور بروند یک جائی، طبق میل خودشان حمله کنند، که خب پدر کشور در میآمد. نظمی لازم است، انضباطی لازم است، مراعاتی لازم است.
اگر چنانچه به این حرفها اعتنائی ندارند، آنها که خب حسابشان جداست، اما آن کسانی که به این حرفها اعتناء دارند و مقیدند که برخلاف موازین شرع حرکت نکنند، باید مراقبت کنند، از این کارها نکنند».
اگر این گونه حرکتهای ساختارشکنانه متحجرانه باب شود چگونه حرکتهای انجام شده در سال88 را میتوان تقبیح کرد.
حضرت آقای ایمانی حضرتعالی امام جمعه و جماعت این مردمید و رکن امامت عدالت است و انتظار چنین است که در خطبههای نمازجمعه آنچنان سیلی بر رخسار این متحجرین ساختارشکن بکوبید که همه بدانند اینها نه ارزشیاند و نه از مسئولان کسی حق همراهی چنین جماعت بیبصیرت خوش سیرت را دارد و انشاءا... امت شیراز دلخوش به امام جمعه شجاع خود بر عهد دیرین بمانند.
و ما توفیقی الا بالله والسلام علیکم و رحمه الله
محمد علی حائری شیرازی
این نامه لازم بود