مدیرعامل سابق باشگاه استقلال گفت: وزیر ورزش از خودش میگوید، چون پرسپولیس هم مثل استقلال خریدار ندارد.
به گزارش فارس، علی فتحاللهزاده، مدیرعامل سابق استقلال این فصل برخلاف بسیاری از فصل های فوتبالی کشورمان در کنار آبی ها نیست. او اول فصل با توجه به سونامی که از سوی وزارت ورزش علیه مدیران سرخابی رخ داد، مانند محمد رویانیان، همتای خودش در پرسپولیس از استقلال کنار گذاشته شد.
در فوتبال کشورمان علی فتح اللهزاده با توجه به عقبه ای که دارد، غیبتش کاملا احساس می شود؛ از مصاحبه های جنجالی و بمب ترکاندش در جذب بازیکن گرفته تا دریافت مدرک شوالیه و ... گواهی می دهند که او همواره در این فوتبال خبر ساز بوده است.
ترجیح می دهیم صحبت را از خاطره ها شروع کنیم. قشنگ ترین خاطره شما از مدیریت در استقلال چیست؟
جذب ستاره بی چون چرای پرسپولیس مهدی هاشمی نسب بهترین خاطره من از حضورم در استقلال است. البته این را به هواداران پرسپولیس بگویم که این بازیکن انصافا تا آخرین لحظه برای ماندن در پرسپولیس صبر کرد و حتی آخرین قول و قرارها را او با نبی و عابدینی گذاشت. من برای جذب هاشمی نسب برای سه فصل 92 میلیون تومان به او پول دادم که البته خیلی ها همان موقع ها با بی انصافی نوشتند که 110 میلیون تومان هاشمی نسب برای یک سال گرفته است، اما صحیح نبود.
شما چقدر بالاتر از پرسپولیس به او پیشنهاد داده بودید؟
ما 20 میلیون تومان بالاتر از پرسپولیس به او پیشنهاد داده بودیم. خود هاشمی نسب می گفت اگر پرسپولیس همان 70 میلیون تومان را بدهد با آنها تمدید می کند و این را تاکید کرده بود و حتی آخرین قول و قرار خود را پیش خودم با نبی و عابدینی گذاشت. او به باشگاه پرسپولیس رفت و قرار شد اگر با آنها به توافق نرسد بیاید و با ما قرارداد امضا کند.
او با پرسپولیس به توافق نرسید و طبق قولش پیش ما آمد و ما هم بلافاصله چک را به او دادیم و قرارداد امضا شد. ما از جذب او خیلی خوشحال بودیم او به معنای واقعی یک ستاره بود. دو سال پشت سر هم به ما گل زده بود و البته وقتی او را خریدیم بابت اینکه در استقلال جواب می دهد یا نه ریسک کردیم. به هر حال یک جا باید گل هایی که به ما زده بود را پس می داد.
سرمربی آن زمان استقلال منصور پورحیدری بود. نظرش در مورد جذب هاشمی نسب چه بود؟
وقتی من این بازیکن را جذب کردم حتی پورحیدری هم خبردار نشد. به او زنگ زدم گفتم برای هاشمی نسب چه برنامه ای داری و او شروع به توضیح دادن کرد و راه های بستن او را می گفت اما من با خنده به او گفتم تو باید حواست را به او جمع کنی تا مصدوم نشود. او دیگر بازیکن استقلال است. منصورخان پشت تلفن به من گت شوخی نکن و باور نکرده بود که او را گرفته باشم. در هر صورت هاشمی نسب در اولین دربی هم برای ما گلزنی کرد آن هم چه گلزنی. آن هم به چه کسی؛ احمدرضا عابدزاده و مقابل دفاع مستحکمی مثل افشین پیروانی.
از دیگر خاطراتتان هم بگویید.
یکی دیگر از خاطره های همیشه شیرین برای من کلکل هایم با دوست همیشگی خودم، امیر عابدینی بر سر احمد مومن زاده بود. ناصر حجازی خدا بیامرز اصلا از اول او را برای گل زدن به استقلال نیاورده بود البته من گفته بودم او باید آقای گل شود اما ناصر حجازی نگاه فنی به این بازیکن داشت و همیشه به من می گفت احمد شاید گل نزند و من هم از او این را نمی خواهم اما در همان جلو سه مدافع را به خودش مشغول می کند. البته احمد یک گل در آن فصل زد که از شانس او اعلام شد تور پاره بوده است( با خنده) نگاه من آن روزها فنی نبود اما نگاه حجازی به مون زاده خیلی فنی بود.
کدام دربی به شما سخت گذشت؟
دربی ها همیشه برای من سخت بوده است و نگران باخت و ناراحتی هواداران همیشه بودم. اگر می باختیم خودمان سوت و کور می شدیم و همیشه از دو روز قبل نگرانی بابت دربی داشتم. بردن و باختن در دربی همیشه تبعات خودش را دارد اما دربی که 2 بر صفر توانستیم پرسپولیس را ببریم و گلی که ورمزیار در این بازی زد از سخت ترین دربی هایی بود که پشت سر گذاشتم. آن روزها می گفتند که استقلال خیلی ضعیف تر از پرسپولیس است و می ترسیدم که با 4 یا 5 گل بازنده شویم و نتوانیم سرمان را بالا ببریم. یادم است که من آن روز دیر به سمت ورزشگاه راه افتادم و وقتی در ماشین رادیو را روشن کردم اعلام شد که بازی دو بر صفر است. من فکر کردم که استقلال دو بر صفر عقب است اما گوینده اعلام کرد که استقلال دو بر صفر پیش است. وقتی این را شنیدم از راننده خواستم پایش را روی گاز بگذارد تا زودتر به ورزشگاه برسم.
کار با کدام مربی برای شما راحت تر بوده است؟
مظلومی و منصور پورحیدری به خصوص مظلومی چون خیلی راحت تر کار می کردم و بر اوضاع مسلط تر بودم.
با ناصر حجازی چطور؟
کار با او خیلی سخت بود. چون ناصرخان خیلی جدی بود. او تمام وقت خود را برای کار می گذاشت. اگر می دید کسی در کار جدی نیست خیلی عصبانی می شد. ناصر حجازی در کار خیلی صادق بود.شاید فکر کنید چون اکنون در کنار ما نیست این حرف را می زنم اما او به معنای واقعی برای باشگاه و مدیرعامل دلسوز بود. اصلا باشگاه را برای جذب بازیکن تحت فشار نمی گذاشت و اصرار به خرید خوب نداشت. می گفت اگر بازیکنی گران است نخر.
پس زمان حضور حجازی شما بازیکن گران نخریدید؟
طبق عرف خرید می کردیم. البته یک بار مجبور شدم که به ناصر حجازی بابت خرید فرهاد مجیدی راستش را نگویم. آن موقع حجازی می گفت مجیدی را 6 میلیون بیشتر نخرید که او را با قیمت بیشتر نمی خواهم اما من مجبور شدم که آن سال مجیدی را 8 میلیون تومان بخرم ولی هیچ وقت قیمت واقعی او را به ناصرخان نگفتم.
خیلی ها معتقد هستند که جذب هاشمی نسب توسط شما فتح بابی شد برای انتقال هایی با پول زیاد.
من این را قبول ندارم چون قبل از هاشمی نسب، کریم باقری با قراردادی 30 میلیون تومانی در یک فصل قرارداد بسته بود. او آن زمان دو سه میلیون بیشتر از هاشمی نسب پول گرفته بود. من به طور کلی اعتقادی به سقف قرارداد ندارم. چون اعتقاد دارم هر جا درآمد خودش را دارد. وقتی شما در تهران زندگی می کنید باید هزینه زندگی در تهران را داشته باشید و این اصلا بد نیست که هر جا خرجش با دیگری جداست. ما باید تکلیف را با خودمان روشن کنیم؛ یا قهرمانی می خواهیم یا نمی خواهیم. نمی شود قهرمانی خواست اما سنخیتی بین کارها وجود نداشته باشد. مثلا به ما می گویند چرا باید تیم های ایرانی به اماراتی که جمعیت بسیار کمتری از ایران دارد ببازد در صورتی که نباید به جمیعت این مسائل را مقایسه کرد. ما وقتی به عنوان یک تیم ایرانی به لیگ قهرمانان آسیا می رویم تنها با امارات بازی نمی کنیم در حقیقیت با برزیل، آلمان و ... بازی می کنیم. تیم های عربی هر کدام چندین بازیکن دو ملیتی دارند. پارسال تیم السد قطر دو بازیکن 12 و 8 میلیون یورویی داشتند. این پول یعنی 90 میلیارد تومان، یعنی هزینه سه سال کل استقلال. پس با این شرایط چه انتظاری از تیم ها می رود؟ اگر تیم های ایرانی چنین تیم هایی را شکست می دهند معجزه می کنند. این توانایی و غیرت بازیکنان ایرانی است. این مسائل را باید قبول کرد. وقتی بازیکنی مثل آندرانیک تیموریان از قرارداد 6 میلیاردی اش در آن سال گذشت خیلی ها باور نکردند اما او واقعا با تفاوت 4 میلیارد تومان در استقلال حاضر شد بماند و این گذشت را انجام داد اما متاسفانه در این شرایط نابرابر عده ای حمله می کنند که پول بیت المال را به بازیکنان می دهیم. در حالی که قیمت های روز دنیا همین است. از نظر من این بازیکن فداکاری کرده است.
طبق آخرین رده بندی بارسلونا، بایرن مونیخ و رئال مادرید با درآمدهای بالای 450 میلیون یورو 60درصد هزینه های خود را از طرف تلویزیون تامین می کنند اما در ایران حق پخش به معنی واقعی پرداخت نمی شود. اگر می خواهند فوتبال را این طور پیش ببرند تعطیل شود بهتر است وگرنه باید بگذارند که در آن هزینه شود. ما در این حالت زور می زنیم اما نمی توانیم قهرمان شویم.
شما چه پیشنهادی دارید؟
از مسئولان می خواهم که فوتبال را رها کنند تا بتواند هزینه هایش را تامین کند. وقتی فوتبال خودش می تواند خوب کار کند و درآمد داشته باشد برخی ناراحت می شوند. ما باید به مردم اعتماد کنیم. من یک عکس از علی پروین و خانواده او قبل از انقلاب دیدم که خانم ها با چادر بودند. این بچه ها بچه های انقلاب هستند و باید به آنها اعتماد شود.هر چند به دلیل کم لطفی مسئولان وزارت ورزش در دیدار اهالی ورزش با مقام معظم رهبری نبودم اما در صحبت های ایشان فرازی بود که من لذت بردم و ایشان فرمودند که با بچه های خوب و مستعدی داریم اما باید به آنها توجه شود. این حرف بزرگ جهان اسلام است و باید از این حرف ها درس بگیریم. برخی آدم ها خودخواه و حسود هستند که نمی توانند برخی را تحمل کنند. به نظر من باید دست حمید سوریان را بوسید که بارها پرچم ایران را در جهان به اهتزاز در آورده است.
دلتان برای استقلال تنگ نشده؟
اگر بگویم تنگ نشده دروغ گفته ام. من خودم سال ها فوتبالی بودم و در تمامی رده ها بازی کرده ام. ما باید شرایطی ایجاد کنیم که بتوانیم به سمت کار خوب برویم.
به نظر شما خصوصی سازی به بن بست خورده است؟
این روشی که اکنون در پیش گرفته ایم غلط است. ما مدام بر سر پرسپولیس و استقلال زده ایم که چرا باید به این دو تیم کمک شود. چرا باید به سر این دو تیم سرکوفت زده شود. اصلا چرا باید این مبلغ سنگین را برای مزایده بگذارند؟ این کارها پارادوکس است. من از رهبر انقلاب شنیده ام که کار را به بخش خصوصی بسپارید و اگر می بینید که توان خرید ندارند آنها را توانمند کنید. آیا این کارهایی که اکنون صورت می گیرد با آن صحبت های ارزشمند همخوانی دارد؟ من اگر رئیس جمهور بودم مدیران سابق تیم ها، پیشکسوتان تیم ها را صدا می کردم و تیم را دست آنها می سپردم. مردم هم این شیوه را قبول می کنند. این کار شدنی است اما ما فقط پول را می بینیم.
بین فدراسیون فوتبال و خرید استقلال کدام را انتخاب می کنید؟
درست است که ریاست فدراسیون فوتبال رفیع است اما من همیشه یک استقلالی هستم و این تیم را انتخاب می کنم. من سال ها با مردم در کنار این تیم زندگی کردم. استقلال خاطره من است و دوست دارم اگر نتوانستم در فدراسیون فوتبال خدمت کنم در خدمت استقلال باشم.
مگر شما برای حضور در فدراسیون فوتبال نیت جدی دارید؟
بله نیت جدی دارم. به اندازه کافی به کفاشیان فرصت دادم. البته بماند که او گفته اسلامیان گزینه خوبی برای جایگزینی خودش است اما من هم به او می گویم تو برو نگران جایگزینت نباش. ( با خنده بلند) ما این همه به پای او ایستادیم و گفتیم تا خود کفاشیان باشد به فدراسیون نمی آییم اما او بی معرفتی کرد و از گزینه های دیگری برای جایگزینی خودش نام برد.
جدایی نیکبخت واحدی از استقلال هم خیلی شوک آور بود.
به نظر من چون استقلال او را نخواست به پرسپولیس رفت. بعید است که چیز دیگری این وسط باشد. البته در آن زمان من مدیرعامل استقلال نبودم. من شاید اگر مدیرعامل استقلال بودم نمی گذاشتم بازیکنی مثل عابدزاده از استقلال می رفت.
بهترین مدیرعامل استقلال را چه کسی می دانید؟
علی آقامحمدی چون با مدیریت او استقلال قهرمان آسیا شده و دیگر چنین فرصتی نصیب استقلال نشده است.
این روزها بین شما و امیر قلعه نویی بحث هایی پیش آمده. نمی خواهیم نبش قبر کنیم ولی این سوال را می پرسیم که کار با او چه خاطره ای در ذهن شما ترسیم شده؟
من یاد قهرمانی می افتم. البته هر مربی که ما من کار کرده یک جام قهرمانی داشته است.
یک کلام در مورد فرهاد مجیدی؟
هنوز هم ناراحتم که مجیدی از استقلال جدا شد. اگر او در تیم می ماند قهرمان می شدیم اما شرایط برای ماندنش مهیا نبود و من از این بابت هنوز هم ناراحت هستم. حتی معتقد هستم اگر نکونام هم می ماند قهرمان می شدیم. پژمان منتظری هم قراردادش تمام شده بود و چاره ای نبود.
می گویند پژمان منتظری زیرکترین بازیکنی بود که توانست همه پولش را از استقلال بگیرد؟
او اگر زیرک نبود که به تیم ملی دعوت و فیکس نمی شد.
سخت ترین بازیکنی که با او مذاکره کرده اید؟
خسرو حیدری. 13 ساعت با او مذاکره کردم. حالا منتظر روزی هستم که او دنبال من بدود( با خنده)
چرا در بحث قراردادها مدیران باشگاه ها هیچ وقت با هم هماهنگ نیستند و در نهایت هم باشگاه ها همیشه در نقل و انتقالات متضرر می شوند؟
چون که ما مدیران با هم تفاهم نداریم و برای اینکه تیم قوی داشته باشیم زیر پای هم را خالی می کنیم و به مبارزه با هم می پردازیم. سرمربیان در زمین با هم درگیر هستند و ما مدیران بیرون زمین. این وسط قیمت بازیکنان بی خودی بالا می رود. اگر هم با هم تفاهم می کردیم که نگذاریم قیمت بازیکنان بالا برود برخی دوستان که دستشان به پول وصل بود هزینه ها را بالا می بردند. یادم است یک تیم شهرستانی به فرهاد میدی دو میلیارد تومان پیشنهاد داده بود.
بازیکنان فوتبال می گویند مثل کارمندان نیستند که بعد از 30 سال خدمت حقوق بازنشستگی داشته باشند. شما این حرف را قبول دارید؟
حرف بازیکن به نوعی درست است. آنها هنرمند هستند و هزینه هنر خود را می گیرند. خیلی از هنرمندان ما بابت یک ساعت بازی در یک سریال یا فیلم پول های خوبی می گیرند. این مسئله همه جای دنیا هست. مثلا پولی که رونالدو و مسی از لیگ اسپانیا می گیرند یک پزشک اسپانیایی نمی گیرد. متاسفانه ما نشاط اجتماعی نداریم و فوتبال ما خوب تنفس نمی کند. من هم قبول دارم وقتی پول خوب داده می شود باید کیفیت هم داشته باشیم. تا زمانی که در فوتبال دنبال پول دولتی هستیم نمی توانیم این خواسته های خود را عملی کنیم.
شما 10 فصل مدیرعامل باشگاه استقلال بودید چرا سعی نکردید این باشگاه به سمت خصوصی شدن پیش برود؟
اتفاقا من اولین کسی هم که بحث خصوصی سازی را مطرح کردم. اگر امروز این بحث هست من دو دهه برایش دویدم. خصوصی کردن دست ما نبوده است اما طالب آن بودیم. الان هم اگر این همه صحبت می شود برای این است که مجلس مجبور کرده که تیم ها خصوصی شوند پس الانی ها هم کاری نکرده اند ولی ما قدم هایش را برداشته بودیم. من ادعا می کنیم اولین نفری هستم که این بحث را مطرح کردم. همان طور که اولین نفری بودم که بحث حق پخش تلویزیونی را عنوان کردم.
به نظر شما این دو تیم خصوصی می شوند؟
من بعید می دانم با این روشی که در پیش گرفت اند تمایلی برای این کار دیده نمی شود. برند دو باشگاه قابل خرید و فروش نیست.
داستان زمین تلو چیست؟
این زمین از ابتدا هم برای دولت بود. البته زمان دادن این زمین من استقلال نبودم. من همان زمین کمپ را درست کردم کلی فحش خوردم. خود خطیب بارها گفت که این زمین برای استقلال است اما عده ای نمی خواستند این را باور کنند. اینجا هر کسی بخواهد کاری انجام دهد او را می زنند.
حسرت جذب بازیکنی بوده که به دلتان باشد؟
حسرت شاید نشود گفت ولی بابت جذب نکردن علی کریمی ناراحت بودم. ما همه کارهای قرارداد او را انجام داده بودیم و تمام شده بود. آن روزها یکی از همکاران گفت فردا کارهایش تمام می شود اما همان شب پرسپولیس با زرنگی صادق درودگر کریمی را گرفت. به نظر من اگر او به استقلال هم می آمد همین مسیر را طی می کرد. برخی بازیکنان مثل او و مجیدی ذاتا تکنیکی هستند.
وزیر گفته پرسپولیس مشتری دارد اما استقلال ندارد؟
پرسپولیس را هم کسی نمی خواهد و وزیر از خودش این را گفته است. در پرسپولیس همیشه دو نفر هستند که می خواهند این تیم را بخرند ولی تیم را به آنها نمی دهند. از استقلال هم پاشازاده گفته می خواهم. برخلاف تصورات من به او چیزی نگفتم و معتقدم استقلال به این قمیت نمی ارزد. اگر به من بگویند 100 میلیارد به تو پول می دهیم بیا این باشگاه را بخر نمی خرم چون نه این پول را دارم نه به این قیمت می ارزد. وقتی درآمدی نیست کجا بخرم؟ یک قیمتی گذاشته اند که کسی جلو نمی آید. آقای وزیر شما نمی توانید این طوری ادامه دهید. در قانون هم حتی آمده که به صورت پیمان کاری هم نمیتوانید این دو باشگاه را اداره کنید. امیدوارم که کار به انحلال دو باشگاه نکشد.
یکی از تیترهایی که این اواخر مربوط به شما زده شده این است که صورت های مالی باشگاه استقلال شفاف نبوده است.
خدا را شکر نهادهایی که باید در این خصوص صحبت کنند صورت های مالی من را تایید کرده اند. یک عده ای مریض هستند که وقتی به دستشویی هم می روند می گویند صورت های مالی شفاف نبوده است. من همیشه سرم بالاست چون همیشه همه کارم شفاف بوده است. من حساب ها را شرکت رسمی دولتی دادم تا نظارت کنند. از روز اول هم گفتم که بدهی استقلال 40 میلیارد تومان است اما برخی تازه دوران رسیده حرف های دیگری می زنند.
این روزها تعداد تماشاگران فوتبال خیلی کم شده است.
روزی که باید دست به دست هم می دادیم تا این فوتبال حفظ شود این کار را نکردیم. روزی روزگاری بود که استقلال در زمین شیرودی تمرین می کرد و حدود 6 هزار تماشاگر برای تماشای تمرین تیم به ورزشگاه می آمد. خدا بیامرز ناصر حجازی یک روز به من گفت دیگر نمی شود در اینجا تمرین کرد. تعداد تماشاگران بالاست و تیم تمرکز ندارد. به نظر من رسانه ملی باید کمک کننده فوتبال باشد نه اینکه تخریب کند. البته اکنون سرافراز مدیر قوی است اما پیش از او سالها بر طبل ناسازگاری بر فوتبال زده شده است. آنهایی که دنبال خالی شدن استادیوم ها بودند دنبال کار خیر نبودند.
انتقادی که همیشه به شما شده این بوده که حاضری خوری کرده اید و از تیم های پایه خود استفاده نمی کنید.
دلیل این مسئله این است که ثبات مدیریت نداریم. حداقل استفاده از تیم های پایه 4 سال است. من 5 سال مدیرعامل استقلال بودم که 60 بازیکن به لیگ برتر دادیم یعنی از تیم های پایه به تیم های دیگر بازیکن داده ایم. بعد ها به دلیل عدم ثبات در مدیریت نتوانستیم این کار را ادامه دهیم. مسئله دیگری که مانع از سرمایه گذاری شد این بود که ما بازیکن را پرورش می دادیم و وقتی به سن سربازی می رسید او را از دست می دادیم. من یک بار 20 سال پیش این پیشنهاد را به ستاد نیروهای مسلح دادم که بیایم با هم تعامل کنیم و اینکه اگر ما 5 بازیکن سرباز داشتیم بتوانیم از دو بازیکن خود استفاده کنیم و در اختیار خودمان باشند. مسئله دیگری که همیشه با آن مشکل داشتیم این بود که فدراسیون در سال های گذشته اجازه قرارداد بلند مدت به باشگاه را نمی داد.
به نظر بزرگترین حسرتی که دارید بحث قهرمانی با استقلال در آسیا است.
بله، این حسرت را خیلی به دل دارم. من حسرت روزی را دارم که در تهران قهرمانی را از دست دادیم. من می دانستم آن بازی مقابل جوبیلوایواتا به ضرر ماست. آنها در بازی در زمین گل آلود عادت داشتند و من هنوز هم افسوس آن سال را می خورم. قهرمانی در چنگ ما بود. من با استقلال تا به حال دو بار تا فینال رفتم که یک بار دوم شدیم و یک بار سوم. تا نزدیکی های قهرمانی رفتم. استقلال در زمان مدیریت من بیشترین حضور را مرحله یک چهارم آسیا داشته است. من تا نزدیکی جام رفتم و آن را لمس کردم ولی از دستم پرید.
بدترین جدل لفظی را با چه کسی داشتید؟
برخوردی که با مایلی کهن داشتم. اصلا خوب نبود.
با کدام مدیر وقت سازمان تربیت بدنی و وزارت ورزش رابطه بهتری داشتید؟
من با همه خوب بودم فقط با آقای گودرزی نیامده در چاله بودم.
به نظر می رسد با عباسی هم خیلی رابطه خوبی نداشتید؟
نه با او خوب بودم اما معاونان او با من خوب نبودند. رسولی نژاد با من رفیق بود اما نمی دانم چرا به سمت دیگری رفت.
چرا این تصمیم گرفته شد که دیگر شما در استقلال نباشید؟
در هر صورت این جور موقع ها مدیرعامل را راحت عوض می کنند. ما شانس قهرمانی داشتیم یعنی با داشتن 7،8 ملی پوش باید قهرمان می شدیم. اگر یک بازی را برای ما برداشته بودند و استراحت به استقلال می دادند می توانستیم قهرمان شویم. اگر تراکتورسازی را برده بودیم قهرمانی برای استقلال می شد. تیم جدید مدیریتی وزارت ورزش در هر صورت تصمیم خود را گرفته بود. آنها آمده بودند با مسئولیت خادم زهر خود را به این فوتبال بریزند. آنها در حق من بی انصافی کردند و تهمت هم زدند. من هنوز هم منتظر هستم تا آقای خادم آن 300 سهمی که گفته بود به نام خودم زده ام را نشانم دهد.
از این همه سال حضور در استقلال چه منفعت هایی برده اید؟
من هیچ نفعی نبرده ام. از هر کسی دوست دارید بپرسید که من یک ریال امکانات یا زمین و وامی از قبل استقلال گرفته باشم. حضورم در استقلال هیچ منفعت مالی برایم نداشته است.
پس در سال هایی که استقلال بودی چطور زندگی خود را ساخته ای؟
می توانید از همه اعضای هیات مدیره ای که با آنها کار کرده ام بپرسید که من هیچ وقت حقوق نگرفتم و پاداشی هم برای خودم در نظر نگرفتم تازه از جیبم هم برای استقلال خرج کرده ام. من کارم اقتصادی است. من نیازی به این کار نداشتم. مدیرعامل داشته ایم که هم حقوق گرفته و هم پاداش گرفته که البته من ایرادی نمی گیرم حقش بوده است من هم نیاز مالی داشتم این کار را می کردم.
آیا واقعا با این پاسخ شما میتوان قانع شد که بدون حقوق برای استقلال کار کردهاید؟
همین که می دیدم هواداران خوشحال می شوند برایم کافی بود. تمام زجری که کشیده ایم در این سالها برای این بوده که استقلال قهرمان شود و هوادار خوشحال.
هوس رفتن به ورزشگاه را در سر ندارید؟
چرا خیلی دلم برای استادیوم تنگ شده اما برای اینکه سوءتفاهمی پیش نیاید نمی روم. حتی یک روز که خیلی دلتنگ شده بودم گفتم بروم سرم را بتراشم و کلاه بر سر بگذارم به ورزشگاه بروم. این تصمیم را برای بازی پرسپولیس و استقلال گرفته بودم اما نرفتم.
بازی های استقلال را پیگیری می کنید؟
بله همه را پیگیر هستم. موبایل خودم را هم مجهز کرده ام تا اگر دفتر نبودم بازی را ببینم.
شما که از آن دست مدیرانی نیستید که منتظر شکست استقلال باشید؟
خیر، آنهایی که دنبال چنین چیزی هستند عقده دارند. من تا به حال 7 قهرمانی در لیگ برتر و جام حذفی و یک نایب قهرمانی در آسیا دارم.
راستی از شوالیهتان چه خبر؟ این نشان برای شما خیلی گران تمام شد.
فتح الله زاده در حالی که به ویترین اتاق خود نگاه می کرد تا این نشان را بیابد پاسخ داد: این هم جزو آن دسته از نامهربانی هایی بود که به من شد. اگر قرار بود این نشان پولی باشد سالی یک بار به همه می دادند. شاید سال ها طول بکشد به کسی این نشان را بدهند. خیلی ها این نشان را گرفتند اما این قدر به آنها حمله نشد. من به این رفتارها عادت کرده ام. من درس هم می خوانم به آن ایراد می گیرند. من یک روز به عادل فردوسی پور گفتم چطور تو درس می خوانی این پولکی نیست؟ دانشگاهی که من دکترا گرفتم از معتبرترین دانشگاه های باکو ست که از ایران دو نفر در 8 سال گذشته توانسته اند از این دانشگاه مدرک بگیرند ولی من مانور ندادم. اصلا دوست ندارم این کار را انجام دهد.
قصد دارید باز هم به تحصیل ادامه دهید؟
بله می خواهم در کنکور شرکت کنم و این بار از پایه رشته معماری را می خواهم بخوانم. من دکترای خودم را در رشته اقتصاد بین الملل گرفتم. در جلسه دفاع من 25 پروفسور حضور داشتند.
آیا این روزها شرایط بهرام افشارزاده را درک می کنید؟
خیلی دلم برایش می سوزد. به او هم گفتند که 35 میلیارد پول می دهند اما نداده اند. آبروی او هم در خطر است و من می دانم به او خیلی سخت می گذرد. خدا به دادش برسد.
اولین پیام نوروزی خود را به چه کسی می دهید؟
به بزرگترها. البته من یک لیست آماده دارم که برای همه می فرستم.
با بازیکنان استقلال در تماس هستید؟
خیلی ها. سعی می کنم با خیلی از بازیکنان صحبت نکنم چون سوتفاهم پیش می آید. اگر روزی بدانم بازیکنی می خواهد به استقلال جوان بیاید سعی می کنم آن روز دفتر نیایم تا با کسی روبرو نشوم. دوست ندارم هیچ بازیکنی مورد غضب قرار نگیرد.
با رویانیان در تماس نیستید؟
من با رویانیان خیلی خوب جفت بودیم. شبی که ما تایلند بودیم و آنجا سر و صدا راه انداخته بودند نصفه شب به او زنگ زدم و گفتم چرا خوابی پلیس و خواب. کجایی که عده ای در تایلند پدر تیم ما را در آورده اند. به نظر من رویانیان به پرسپولیس خدمت کرد و به عنوان یک همکار او زحمت کشید.
نظرتان در مورد مشکلات پرسپولیس چیست؟
پرسپولیس امسال مشکلاتی داشته که دیگر باید تحمل کند. امسال دیگر این اتفاقات افتاد و کاری هم نمی تواند کرد. به نظر همین که درخشان را تغییر ندادند کار خوبی کردند.
و حرف پایانی؟
برای همه مدیران باشگاهی استقلال آرزوی موفقیت می کنم. امیدوارم که استقلال امسال قهرمان شود. امیدوارم دوباره استادیوم ها دوباره پر شود و نشاط به ورزشگاه ها بازگردد.