یادداشت دریافتی- محمد ماکویی؛ آیا اگر شما را مخیر کنند که مابین انتخاب چهره و اندامی زیبا و برازنده، که موجب میشود هر بار که در آینه به خودتان نگاه میکنید کیف کرده و درباره خودتان «فتبارک الله احسن الخالقین» بگویید! و برگزیدن اخلاق و رفتاری بایسته و شایسته که به مناسبت دارا بودن آنها شهره خاص و عام شده و همگان مثلتان بزنند! یکی را اختیار نمایید، کدامیک را بر میگزینید! متفق القول نگویید «دومی» زیرا عملکرد خیلیهایتان نشان داده که اولی را برگزیدهاید!
نمونه این نوع انتخابها را میتوان در رژیمهای لاغری افراطی که آقایان و –به ویژه-دوشیزگان و بانوان میگیرند یافت! رژِیمهایی که متاسفانه عصبیت و پرخاشگری این عزیزان را برایشان به ارمغان میآورد! چرایی و چگونگی ارتباط مابین نحوه و میزان خوردن و نخوردن و مسائل و مشکلات روحی-روانی حاصله را بهتر است از پزشکان و روانپزشکان پرسید!
اما شنیدهها حاکی از این است که محرومیت بدن از مایحتاجات و موادغذایی ضروری بر سلسله اعصاب وجود مبارک انسان اثر گذاشته و موجب میشود واکنش آدمی در برابر محرکهای بیرونی سریعتر و شدیدتر گردد!، ضمن آنکه اصولا فردی که خود را از یکی از دوست داشتنیترین مواهب حیات یعنی غذا محروم ساخته و میسازد و خویشتن را حسرت به دل به دندان کشیدن چیزهایی که عاشقشان است مینماید، در عصبانیت و رنجشی مدام به سر برده و هر آن مترصد فرصتی است تا خشم خویش را بر سر یکی از اقربا یا غربا خالی نماید!
از اندام که بگذریم بد نیست از چهره خویش نیز یاد کنیم که نه تنها مورد پسند خودمان است، بلکه فروشندگان و تولید کنندگان لوازم و محصولات آرایشی داخل و خارج کشور نیز به شدت دوست دار آنند!
هر چند علاقه افراطی به مصرف مواد آرایشی به تدریج در حال رخت بر بستن از جامعه دوشیزگان و بانوان و صد البته! آقایان ایرانی است! زیرا اینان چندی است که به اصلاح موقتی چهره خود رضا نداده و برآنند که چهره خویش را یکباره و برای همیشه زیر و رو نمایند! اینکه اعمال جراحی زیبایی در کشور ما تا این اندازه خاطر خواه دارد و اینکه بینی و چشم و گوش به مجرد تغییر آنچنان عقل و هوش میبرند که دیگران جز با «واقعا خودتی» به استقبال چهره جدید نمیشتابند حکایت از آن دارد که بزودی تولید کنندگان و فروشندگان مواد آرایشی باید فکری دیگر به حال خود بکنند!
با تمامی این اوصاف نمیبایست بر مردمان هموطن خویش ایراد و خرده گرفت که چرا تا این حد به ظاهر خود اهمیت میدهند! زیرا همه به خوبی میدانیم که چهره زیبا و دوست داشتنی و اندام متناسب و ورزشکاری دست کم در دو انتخاب مهم زندگی؛ ازدواج و اشتغال، تاثیری شگرف دارند! به ویژه آنکه باید بپذیریم در این دو انتخاب اینکه دیگران چقدر ما را میپسندند دست کم به اندازه اینکه چقدر ما دیگران را میپسندیم مهم است!
حقیقت اینکه ما ایرانیان به شدت آدم شناسیم و در همان نگاه اول میفهمیم که طرف چکاره است! از طرف دیگر ما به شدت ابا داریم که اذعان نماییم در مورد کسی اشتباه کردهایم و او آن کسی نبوده که ما از صمیم قلب خواهانش بودهایم! این دو دیدگاه وقتی در کنار چهره زیبا و دوست داشتنی و اندام برازنده قرار میگیرد یا موجبات پیدا شدن نیمه گمشده شده و شرایط وقوع پدیده ازدواج دائم را فراهم میآورد و یا سبب ساز همکاری طولانی مدت میگردد!
با ابن اوصاف شاید باید به این سوال پاسخ داد که پس چرا میزان طلاق تا این اندازه در کشور ما بالاست و یا چرا تا این حد اخراج و تعدیل کارمندان و کارگران صورت میگیرد و یا میزان استعفاهای موجود در کشور -با نادیده گرفتن آنهایی که سمتهای بالا و خیلی بالای اداری دارند! -تا این اندازه فراوان است!
نگارنده به درستی نمیداند! اما شاید این امر بیش و پیش از اینکه نشات گرفته از اذعان آدمها به اشتباهاتشان باشد، بر تنوع طلبی گزاف ایرانیها دلالت مینماید که یا به گفته سعدی علیه الرحمه که «زن نو کن ای دوست هر نو بهار / که تقویم پاری نیاید به کار!» ارادت تام دارند و یا پس از گذر چند صباحی اعمال و رفتار و گفتار و کردار کارمندان و کارگران و کارفرمایان خویش را به چشم «حدیث اسکندر» میبینند که چون کهنه شده دیگر چندان جذابیتی برای آنها ندارد و بنابراین میبایست نسبت به تغییر و تعویضیشان همت گمارند و البته که در این راستا تغییر آدمها را از تغییر رفتار آنها بسی سادهتر و سهلتر میبینند!:
«فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر
سخن نو آر که نو را حلاوتی است دگر!»
شما به نظر سايتى روشن و مدرن مى امدين, اين چه مطلب و چه عنوانيست؟؟؟؟!!!!