فرارو - یک جامعهشناس ضمن بررسی ابعاد گسترده فساد علمی در کشور گفت: «هنگامی که تقلب از چهارچوبهای کوچکی مانند یک کلاس درس در دوره کارشناسی آغاز میشود، مطمئنا به بالاتر از آن و در سطح وسیع گسترده میشود. ابتذال نظام دانشگاهی و علمی ما را دربرگرفته است.»
در ماه های گذشته بحث گسترش فساد و تقلب علمی در مراکز دانشگاهی به موضوع و معضل بزرگ تبدیل شده است. این اتفاق پس از افشای سرقت های علمی چند استاد برجسته رشته فلسفه دانشگاه های معتبر کشور رخ داد.
با وجود بازتاب گسترده این سرقت ها و افشای جسته و گریخته دیگر فساد های علمی در مجامع دانشگاهی و برخی شبکه های اجتماعی اما همچنان وزارت علوم و مراجع رسمی در این باره سکوت کرده اند.
به نظر می رسد مراجع رسمی به خوبی از میزان فساد علمی در کشور اگاه هستند اما تاکنون نتوانستهاند برای مبارزه با آن راه کاری پیدا کنند.
دکتر سیدحسن حسینی (عضو هیئت علمی و استاد دانشگاه تهران)و
درگفتوگو با فرارو درباره ابعاد فساد علمی در کشور،
گفت: در سطح جهانی پدیده تقلب علمی، در کشورهای توسعه یافته، تا این حد وجود ندارد. در حال حاضر، در این کشورها نرمافزاری درست شده است که از طریق آن میتوان به میزان کپیکردن مطالب پی برد. دانشجویی که در پژوهشش میزانی از تقلب نشان داده شود، در ابتدا تذکر میگیرد، و برای بار دوم آن دانشجو مردود خواهد شد. مثال دیگر وزیر خارجه آلمان است که به دلیل اینکه سال ها پیش یک پاراگراف تقلب در پژوهش دکترایش وجود داشت، خود از وزارت خارجه این کشور استعفا داد.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: این دزدیهای چرا حساسیتزا هستند؟ به دلیل اینکه گرچه گفته میشود علم ثروت و قدرت میآورد، اما تقلب علمی نیز مانع آن میشود. برای پیشرفت در سطح ملی و برای پیدا کردن عمق علمی که موجب توسعه یافتگی علمی نیز خواهد شد، باید جلوی این پدیده گرفته شود.
وی همچنین ادامه داد: در حوزه دانشگاهی، باید با استعدادترین افراد حضور داشته باشند، اما میبینیم که چنین نیست. رسیدن به مقامات دانشگاهی و غیردانشگاهی در ایران منوط به مدارک تحصیلی است. اگر فردی تقلبی در این زمینه انجام داده باشد، در پستهای سیاسی و یا قانونگذار نیز به همین راه ادامه خواهد داد.
دکتر سید حسن حسینی در ادامه و با اعلام نتایج یک پژوهش در این رابطه که توسط وی و یکی از دانشجویانش تهیه شده است، اظهار کرد: پدیده تقلب علمی، سالهاست که در جامعه ما گسترش پیدا کرده است. در قالب پایاننامه نویسی، کارهای پژوهشی، ISI و... .
حسینی در ادامه نتایجی از این پژوهش را ارائه کرد و گفت: در تهران و شهرستانها موسسات مشاوره آموزشی و پژوهشی تاسیس شدهاند که کار پژوهشی تولید میکنند. تا به حال 26 مرکز مشاوره پژوهشی و آموزشی در حوالی میدان انقلاب شناسایی شده اند که در این تحقیق با آنها گفتگو شده است.
حسینی گفت: طبق این تحقیق، قیمت تولید مطالب علمی در مقاطع و رشتههای گوناگون، متفاوت است. برخی از این قیمتها به شرح زیر است:
- پایاننامه مهندسی و فنی در مقطع کارشناسیارشد 4 تا 10 میلیون
- پایاننامه مهندسی و فنی در مقطع دکترا 12 تا 17 میلیون
- ISI در رشتههای فنی از دو میلیون تومان به بالا
- پروپوزال پایاننامه پزشکی 1 تا 2
- پایاننامه پزشکی 5 تا 7 میلیون
- پایاننامه پزشکی در شاخه ژنتیک 12 میلیون
- ISI در پزشکی 1.5 تا 3.5 میلیون
- پایاننامه کارشناسی علوم انسانی 1.5 میلیون
- پایاننامه دکترای علوم انسانی 6 تا 12 میلیون
- پایاننامه علوم انسانی در رشتههای حقوق و مدیریت 300 تا 800 هزار بیشتر از سایر رشتهها
- ISI در علوم انسانی 1.5 تا 3 میلیون
حسن حسینی در ادامه اعلام نتایج این پژوهش گفت: برخی از موسساتی که محتوای علمی تولید میکنند، تحت عنوان مشاوره تحصیلی و پژوهشی و دارای مجوز هستند. تعدادی از این موسسات نیز مجوز ندارند، اما میگویند کار ما غیرقانونی نیست، چون قانونی برای منع تولید متون علمی وجود ندارد. در واقع در ایران به این دلیل که در هیچ حوزهای قانون کپی-پیست رعایت نمیشود، در بحث تولیدات علمی نیز رعایت نشده است.
خریداران بیش از همه مقصرنددکتر حسینی با تاکید بر اینکه باید بیش از هرکس خریداران و تولیدکنندگان این متون علمی را مقصر بدانیم و با اشاره به نتایج تحقیق انجامشده توضیح داد: وزارتخانهها و ارگانهای مسئول بیش از همه موسسات تولیدکننده را نشانه گرفتهاند، در حالی که باید خریداران را نشانه گرفت. درصد قابلتوجهی از مراجعین به این مراکز را دانشجویان پیام نور و آزاد و تعداد کمتری از آنها را دانشجویان دانشگاههای معتبری مانند دانشگاه تهران و بهشتی تشکیل میدهند. افرادی که این کارهای علمی را تولید میکنند نیز عمدتا فارغالتحصیلان ارشد یا دکترای دانشگاههای آزاد و پیام نور هستند که در دوران دانشجویاشان افراد زبدهای از نظر تحصیلی بودهاند. کار این افراد مانند این است که فرد یک چیز با ارزشی بالا را به کسی بفروشد و در ازایش یک دستمزد بسیار پایین دریافت کند.
حسینی در ادامه درباره دلایل ایجاد این موسسات تولید متون علمی گفت: حال به سئوالی اساسی میرسیم، و آن اینکه به چهدلیل این موسسات ایجاد شدهاند؟ یکی از دلایل این است که کلاسهای دانشگاهی ما توان آموزش صحیح همه افراد را ندارند. اگر از این کلاسها افرادی بیرون میآیند که توان تولید پایاننامه، پژوهش، پروپوزال و... را دارند، پس چرا بقیه افراد نمیتوانند اینکار را کنند؟
کمیشدن علم در ایرانوی همچنین در ادامه اظهار کرد: دلیل دیگر این است که ما هرچه در سیستم آکادمیک جلو آمدهایم، نگاه کمی به آموزش عالی بر نگاه کیفی غلبه پیدا کرده است، برای مثال در دانشگاه آزاد دادن دو نمره را منوط به انتشار دومقاله در مجلات علمی کردهاند، که این خود کمیشدن آموزش را نشان میدهد. این کمیشدن به عضویت در هیئت علمی نیز کشیده شده است؛ دانشجویی که مدرک و تعداد مقالههای بیشتری دارد، شانس بیشتری نیز برای عضویت در هیئت علمی دارد. بسیاری از افراد با خرچ پول توانستهاند مدارک و تولیدات علمی بیشتری به نام خود ثبت کنند و در این سیستم کمی پیشرفت کنند. در کنار این افراد، کسانی نیز بودهاند که مطالب علمیاشان را خودشان تولید کردهاند، اما نتوانستهاند پیشرفت کنند.
وی با انتقاد از روند پذیرش افراد در سیستمهای آکادمیک تصریح کرد: برای ارتقاء از استادیاری به دانشیاری و یا از دانشیاری به استادی، تنها صرف اینکه فرد چه تعداد مقاله و مطلب چاپ کرده باشد، میتواند ارتقاء یابد و هیچ آزمونی برای مشخص شدن سطح سواد وجود ندارد؛ از فرد خواسته نمیشود تا سخن بگوید یا به صورت کتبی در یک جلسه چیزی بنویسد تا میزان علم او سنجیده شود.
وی با اشاره به معضل مدرکگرایی شدید در جامعه گفت: یکیدیگر از دلایل افزایش تقلب علمی در ایران، مدرکگرایی است. در هیچ یک از کشورهای توسعهیافته چنین ولعی برای دریافت مدرک وجود ندارد. حجم عظیم افرادی که در ایران به سمت مدرکگرایی میروند، در هیچکجای دنیا دیده نمیشود.
سوءاستفاده از منابع ملی این استاد دانشگاه ضمن اشاره به تقلب علمی در سطوح مختلف سیاسی، اداری، اقتصادی و ... اظهار کرد: در ایران همچنین ما با کسانی در سیستمهای سیاسی و اداری روبرو هستیم که هم سِمَت و مقام دارند و هم در حال تحصیلات عالی هستند. در اینجا این سئوال پیش میآید که این افراد چگونه فرصت خواهند کرد هر دو کار، کار اجرایی و کار علمی، را همزمان انجام دهند؟ در چنین شرایطی اگر چنین افرادی مطالب علمیاشان را خودشان تولید نکنند، آیا از منابع ملی سوءاستفاده نکردهاند؟ متاسفانه در جامعه ما هیچکس توجهی به این موارد نمیکند.
حسن حسینی با انتقاد از سقوط نظام علمی ما از کیفیت به کمیت گفت: مصوباتی که در طی این سالها توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر مراکز تایین شدند، به کمّیشدن علم در ایران دامن زدند. پیش از این ما افرادی در حوزههای علمی داشتهایم که بدون این تولیدات از ارزش ویژه علمی برخوردار بودهاند. مثال بارزی در این مورد دکتر غلامحسن صدیقی، استاد جامعهشناسی است. دکتر صدیقی جز پایاننامهاش مطلب منتشره خاص دیگری نداشت، اما هنوز هم که هنوز است از او با احترام یاد میشود. پس از چنان دورانی که کیفیت مهم بود ما به کمیت افول کردیم.
با این همه مقاله، پس چرا پیشرفت نمیکنیم؟!دکتر حسینی در ادامه بحث کمیشدن علم در ایران توضیح داد: قوانین و حوزه آکادمیک ما از افراد میپرسند چندتا تولید علمی داری؟! نمیگویند از کجا آوردهای؟ و از افراد نمیخواهند تا حرف بزنند و بنویسند. این وضعیت در همه حوزهها هست، اما در حوزه آکادمیک اهمیت آن بیشتر است. ما اگر بخواهیم به دستاوردهای مختلف برسیم باید علم تولید و پیشرفت کند، اما وقتی همچنان جادههای ما خراب است، پلهای میشکند، ساختمانهایمان بیکیفیت است و... به این معناست که علم پیشرفت نکرده است.
وی گفت: صدها مقاله درباره خانواده در کشور ما وجود دارد که قاعدتا باید بتوان از آن تئوری بیرون کشید و مشکلات خانواده را حل نمود، اما کسی تا بهحال نتوانسته است این کار را بکند، چون ارزیابی آن فرمالیته است. ما باید باور داشته باشیم، که تولید فکر کاری سخت و نیازمند تلاش است.
این استاد دانشگاه با ذکر مثالی درباره اهمیت کیفیت در علم توضیح داد: ماکس وبر مبحثی تحت عنوان اخلاق پروتستانی و روح سرمایهداری دارد. این مبحث در ابتدا یک مقاله 37 صفحهای بود، اما به این دلیل که بسیار قوی و ارزشمند بود، طی سئوال و جوابهایی که پیرامون آن شل گرفت، بدل به یک کتاب شد. بنابراین کمیت مهم نیست و کیفیت ماندگار خواهد شد.
دانشگاههای ما به ابتذال کشیده شدهاندحسن حسینی تصریح کرد: بنیان دانشگاههای ما به دلیل کمیشدن به ابتذال کشیده شده است. ما در این سیستم افراد معروف و سرشناسی را داریم که با تقلب علمی به درجات بالای دانشگاهی رسیدهاند. ما با چنین ابتذالی در هیچ حوزهای مقابله نمیکنیم. متاسفانه باید بگویم که دانشگاه در ایران بدل به منبعی فاسد شده است.
فساد همهگیر استاین عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با ابراز ناامیدی از وضع موجود گفت: از نظر من امید زیادی به اصلاح این وضعیت وجود ندارد، چرا که مفاسد حتی در میان کسانی که باید رسیدگی کنند حضور دارد. فساد در بدنه وزارتها، فرمانداریها و سایر بخشهای اجرایی و علمی ما رسوخ کرده است. در بدن انسان وقتی یک توده سلولی فاسد شود، به سایر اندامها انتقال پیدا میکند، و متاسفانه همین اتفاق در بدنه جامعه ما نیز رخ داده است. هنگامی که تقلب از چهارچوبهای کوچکی مانند یک کلاس درس در دوره کارشناسی آغاز میشود، مطمئنا به بالاتر از آن و در سطح وسیع آن گسترده میشود.
دکتر حسن حسنی در انتها و در پاسخ به این سئوال که چه راهحلی را باید برای برونرفت از این شرایط انتخاب کرد، اظهار کرد: اگر کاری بتوان برای جلوگیری از این وضعیت انجام داد، این است که گروهی متخصص و زبده تشکیل شوند و مدت زمان زیادی بر روی جریانات رخ داده کار کنند تا راهحل مشخص و قابل اجرایی پیدا کنند. اما مهمتر از آن این است که وقتی فردی بهعنوان عضو هیات علمی میبیند که همکارش تقلب کرده است، آن را بگوید تا جلوی آن گرفته شود، نه اینکه به هر دلیل آن را بروز ندهد.
وی همچنین تصریح کرد: در انتها باید به کسانی که از راه نوشتن پایاننامه، مقاله، پروپوزال و... پول درمیآورند بگویم، این کار و ارتزاقی شرافتمندانه نیست!
آقای هیئت علمی دانشگاه تهران اگه اینها بخوان شرافتمندانه پول در بیارن باید چیکار کنن؟
برن بنایی کنن؟
دانشجوی دکتری دانشگاه شما که نرفت بنایی کنه، پایان نامه و مقاله هم ننوشت، چاره ای جر خود کشی پیش رویشش ندید.
من استاد دانشگاه دولتی هستم. روزهای پنجشنبه صبح هم در دانشگاه ازاد در مقطع ارشد درس میدهم.
در دانشگاه ازاد مثل دولتی درس می دهم و به همان شکل هم امتحان می گیرم و معمولا در کلاسهایم بین سی تا پنجاده درصد مردود میشوند. از دید دانشجویان بسیار آدم بدی هستم، خودشان می گویند که هر کسی درس من را پاس کند حتما مدرک می گیرد!
دائما هم از طرف مسولان مورد مواخذه قرار میگرم که چرا سخت گیری میکنی که دانشجویان ناراضی باشند در ترم قبل به طور کاملا واضح یکی از ایشان از من خواست که نمره بده!. الان بیش از دو سال است که هیچ دانشجویی حاضر نیست که با من پایان نامه بگیرد و ظرفیتم کاملا خالی است. در عوض اساتیدی که هیچ سخت گیری و کنترلی روی پایان نامه ها نمی کنند ، همواره 4 نفر دانشجوی داری کد ثبت شده پایان نامه و 4 نفر هم در انتظار ثبت دارند. جالب است بدانید که در 8 سالی که من اینجا حضور دارم تنها 2 بار داور پایان نامه شده ام آن هم به این دلیل که شب عید بود و هیچ استاد دیگری در دانشگاه نبود و اجبارا من انتخاب شدم. حتی دانشجویان به خاطر سخت گیری من حاضر نیستند من را داور پایان نامه خودشان نمایند. در این شرایط ایا شما انتظار دارید که افرادی مثل من زیاد شوند؟ برای من مثل روز روشن است که یکی دو ترم بعد عملا کل دروس من بدلیل به حد نصاب نرسیدن، حذف می شود و عذرم را خواهند خواست! اصلا دانشجویان تمایلی به درس خواندن ندارند و فقط فکر می کنند به صرف این که بیایند کلاس باید نمره عالی بگیرند.