مطلب زیر را یکی از مخاطبان به فرارو ارسال نموده است
چهارشنبه 24دیماه آغاز فاجعهی قطع درختان توسکای با سن بیش از 50 سال در جنگل ورودی ساحل گسکرمحله شهرستان رودسر بود. با تیمی متشکل از 6 کارگر با ارههای موتوری، 2 سمند، 2 پیکان، 1 وانت و یک دوج. تلاش افراد محلی برای توقف این تخریب، با مراجعه به اعضای شورای شهر و شهرداری نتیجه نداد؛ چرا که تیم مجوز قطع سی وشش درخت را دارند.
سوالی که پیش میآید این است که آیا نبایستی این سی و شش درخت علامتگذاری شود؟ نباید شمارش شود؟
تا امروز ارهها همچنان جیغ میکشند و درختان همچنان میافتند، جنگل تقریبا لخت شده، الوارها هر روز تقریبا یک لاین خیابان ساحل را اشغال میکنند. مدیران شهری هنوز بی خبرند. در شب با بازرس استان تماس گرفته میشود. او هم بی خبر است و تاکید میکند در صورتی که درختان علامتگذاری نشدهاند قاچاق است و قصد دارد فردا عازم منطقه شود.
این گزیدهای بود از آنچه که در جای جای شمال در حال وقوع است. ظهور شرکتهای انگلی که از آخرین داشتههای آخرین سرزمین سبز ایران یعنی جنگل برحسب بیکاری و بی فرهنگی ارتزاق میکنند.
چند سالی است اگر گذرتان به جادههای غربی- شرقی در استان گیلان یا بر عکس خورده باشد. کامیونهای پر از الوار را مشاهده میکنید که در حال ترددند. کامیونهایی که سالهای اخیر شمارشان بیش از پیش شده و این سوال را در ذهن برجسته میکند که این درختان به چه مقصدی رهسپار هستند؟ قطع درختان حتی اگر قانونی باشد معیار قویتر از قانون یعنی خرد را نقض نکرده است؟! قانون به نسبت ارزش پول ملی اعتبار دارد، ولی خرد چیزی نیست که در جریان سناریوهای پیچیده خاموش شود.
با چند نفر از فعالین محیط زیست صحبت کردیم، تمامشان از افرادی با رانتهای قوی استانی و کشوری صحبت به میان میآورند. بعضی ها حتی درگیر شدهاند و کارشان به دادگاه کشیده شده است. متأسفانه در نهایت فعالان محیط زیست مجرم و محکوم شدهاند.
غصهها زمانی سنگینتر میشود که در استان یک کارخانهی سیگارسازی و کارخانههای تولید MDF رونق گرفته و جامعه مد زده این روزها هر چیزی را چوبی میخواهد.