فرارو- با تصمیم دولت قیمت نان 30 تا 40 درصد افزایش یافت. پیش از این هنگامی که قیمت این کالای اساسی افزایش پیدا کرد دولت فاز اول هدفمندی یارانه را آغاز کرد.
افزایش قیمت نان با هدف افزایش کیفیت و صرفه جویی آن در دولت پیشین و همزمان با فاز اول هدفمندی یارانه آغاز شد تا اندکی این افزایش قیمت را پوشش دهد. با روی کار آمدن دولت یازدهم اما زمزمههایی برای تغییر سیاستهای دولت در خصوص هدفمندی آغاز شد.
یکی از آن اصلاحات، تلاش دولت برای حذف یارانهبگیران پردرآمد بود. به همین منظور دولت روحانی از مردم خواست تا خود به صورت داوطلبانه از دریافت یارانه انصراف دهند. اما وقتی این خواسته محقق نشد، دولت وعده داد که خود دست به کار میشود و در صورت ثبت نام افراد پردرآمد آنان را از لیست حذف خواهد کرد. اتفاقی که البته تا به امروز محقق نشده است و روند دریافت یارانه نقدی همچون گذشته ادامه پیدا دارد.
غلامرضا تاجگردون رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس اعلام کرده که آمار دولت نشان دهنده آن است که دیگر منابع کافی برای پرداخت یارانه به همه افراد را ندارد. او گفته در زمان بررسی بودجه قطعاً ساماندهی هدفمندی یارانهها را دنبال خواهیم کرد چراکه تا این اتفاق نیفتد اصلا کار پیش نمی رود.
حال با توجه به افزایش 30 تا 40 درصدی قیمت نان که کالای اساسی دهکهای پایین جامعه است، آیا تغییری در قیمت یارانههای این خانوارها ایجاد خواهد شد؟ آیا دولت اقدام به حذف یارانه پردرآمدها خواهد کرد؟
اظهارات سخنگوی دولت نشان میدهد که هیچ برنامهای برای افزایش یارانه نقدی وجود ندارد. نوبخت پیش از این عنوان کرده بود که در سال آینده یارانه به همین سبک ادامه مییابد و هیچگونه افزایش یارانهای نخواهیم داشت.
قیمت نان در گذشته در حالی افزایش یافت که چندی پس از آن با افزابش قیمت حاملهای انرژی هدفمندی یارانهها آغاز شد. حال با توجه به کاهش درآمدهای ارزی، این افزایش مجدد قیمت نان نشان از آغاز سومین فاز هدفمندی یارانهها دارد؟
این ادعایی است که از سوی حسین راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه نیز مطرح شده است. به گفته راغفر حال که کشور با مشکلات جدی درآمدهای ارزی روبهروست و این مشکل طبعا سال آینده بدتر هم خواهد شد؛ دولت ناگزیر از اتخاذ تصمیم است. گویا دولت قصد دارد که ساده ترین راه اما پرهزینه ترین آن برای اقتصاد کشور را برگزیند. یعنی آغاز زمزمه فاز سوم یعنی فاز مرحله فوق افزایش قیمتهای حاملهای انرژی. راغفر معتقد است که اگر دولت در این مسیر قدم بردارد نه تنها به وجهه سیاسی خود، بلکه به منافع ملی نیز آسیب خواهد رساند.
اجرای فاز سوم هدفمندی اجتنابناپذیر است
دکتر علی دینی ترکمانی در گفتگو با فرارو گفت: « فاز سوم هدفمندی یارانهها به هر حال اتفاق میافتاد. قطعا یکی از راهکارهای جبران کاهش قابل توجه قیمت نفت و افت درآمدهای ارزی، افزایش قیمت حاملهای انرژی و سایر خدمات و کالاهایی است که دولت ارائه میکند. از جمله آن نان است که اخیرا با شیبی شدید افزایش قیمت داشت.»
وی افزود: «علاوه بر آن یک دلیل دیگر وقوع آن هم میتواند آن باشد که به هر حال دولت تلاش دارد تا قیمتها به اصطلاح اقتصادی واقعیتر شوند. حالا اگر قرار بر این بود که فاز سوم هدفمندی با شیب کمتری افزایش پیدا کند، حدس میزنم که الان دیگر با شیب تندتری در آینده افزایش یابد. به این معنا که آغاز فاز سوم هدفمندی نه تنها نزدیکتر شده بلکه به نظر میآید که شیب آن هم نسبت به گذشته شدیدتر باشد. تا کاهش درآمدهای حاصل از فروش ارز نفتی جبران شود.»
وی تصریح کرد: «در این شرایط طبیعی است که این اتفاق مانع تحقق یکی از اهداف اصلی دولت باشد. نرخ تورم به میزان 14 درصد هدف گذاری شده است. به احتمال زیاد علاوه بر افزایش قیمت حاملهای انرژی، نرخ رسمی دلار هم به 2700 تا 3000 تومان افزایش پیدا خواهد کرد. با افزایش قیمت حاملهای انرژی و قیمت نان، آن چرخه فزاینده تورمی که طی سالهای 90 و 91 وجود داشت و بعد از انتخابات فروکش کرد مجددا فعال میشود.»
این اقتصاددان با بیان آنکه نان، قوت غالب مردم ایران را تشکیل میدهد گفت: «درست آن است که دولت در کنار این افزایش قیمت شدید و ناگهانی یارانه مردم را هم افزایش دهد. تا از این طریق حداقل به آن اقشار آسیب پذیری که حدود 50 تا 60 درصد از انرژی مورد نیازشان را از این طریق تامین میکنند کمک شود. زیرا وقتی قیمت این کالای اساسی 30 درصد افزایش پیدا میکند، هزینه زندگی آنها با درصد قابل توجهی افزایش پیدا میکند.»
وی توضیح داد: «شما در نظر بگیرید که یک خانوار 4 یا 5 نفرهای که روزی 10 تا 12 نان بربری مصرف میکنند با این افزایش قیمت حال تقریبا 2500 تا 3000 تومان هزینه که در ماه به 90 هزار تومان میرسد به هزینههای خانوارشان افزوده شده است. اگر فرض کنیم که نان آور خانه 500 هزار تومان حقوق میگیرد پس چیزی حدود 20 درصد به هزینههای زندگیاش اضافه شده است. این افزایش قیمت هم فقط در این زمینه نیست بلکه به صورت زنجیرهای تاثیر میگذارد و قیمتهای دیگر کالاها هم به تبع آن بالا خواهد رفت و سال آینده قیمت حاملهای انرژی هم بالا میرود. به این ترتیب ارزش یارانهای که هم اکنون به مردم در حال پرداخت است به شدت پایین میآید. لذا باید افزایش پیدا کند. اما به هرحال با بحث کاهش شدید درآمدهای دولت بعید میدانم که چنین اتفاقی بیافتد و دولت به سمت چنین سیاستی حرکت کند. بلکه معتقدم که سعی خواهد کرد در سال آینده در چارچوب فاز سوم بخشی از گیرندگان یارانه را به صورت خود انصرافی غربال کند.»
دینی ترکمانی در خصوص بحث درگیری دولت با حذف یارانه پردرامدها گفت: «این کار همراه با مشکلی به نام شناسایی است و کار راحتی برای دولت نیست. شاید روی کاغذ به نظر راحت بیاید اما در عمل اجرا کردنش کار خیلی سادهای نیست. به هر حال عدهای که حذف میشوند ناراحت خواهند شد. هرچند از بالا به پایین و حذف یارانه از اغنیا که حدود 20 درصد هستند اعتراضات کمتری نسبت به زمانی که بخواهیم فقط 20 درصد فقرا را نگاه داریم و 80 درصد را حذف کنیم به وجود خواهد آمد.»
وی افزود: «شاید یک راه کم هزینهتر برای دولت همان بحث خود انصرافی است. البته آمارها در این باره متفاوت است. در سال گذشته هم 2 میلیون 500 هزار نفر اعلام شد و هم مقداری بالاتر از آن که به این روش از یارانه گرفتن منصرف شدند. اگر امسال دولت گزارشی منتشر کند و آن گزارش نشان دهد که از منابع آزاد شده به روش خود انصرافی در دوره ابتدایی سال جاری استفاده خوبی شده و از این طریق مردم دسترسی بهتری به خدمات بهداشتی و درمانی داشته اند، شاید در سال آینده با درخواست دوباره دولت باز هم عدهای همکاری کنند و خود از دریافت یارانه انصراف دهند.»
وی در پاسخ به این سوال که اگر دولت اقدام به حذف یارانه اغنیا نکند با کسری بودجه مواجه خواهد شد؟، گفت: «بله. به هر حال دولت مجبور است تا بخشی از این کاهش درآمدهای ارزی را از طریق نرخ دلار پوشش دهد و بخشی دیگر را از طریق افزایش قیمت حاملهای انرژی که قطعا تاثیر تورمی دارند و موجب میشود که نرخ تورم در حد 14 درصد هدف گذاری شده رخ ندهد. به نظر من تورم نقطه به نقطه که تا الان نزولی بوده از این به بعد صعودی خواهد شد و ماههای آینده نسبت به ماههای سال قبل نرخ های تورمی بیشتری خواهند داشت.»
وی افزود: «راهکار بهتر دیگر نیز آن است که دولت پایه مالیاتیاش را بیشتر کند. به این معنا که از نهادها و دستگاههایی که حال شامل مالیات نمیشوند با نرخ قابل قبولی مالیات بگیرد تا بخشی از کسریهای به وجود آمده را بدون تاثیر تورمی جبران کند.»
بازی باخت- باخت دولت
آلبرت بغزیان اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفتگو با فرارو گفت: «افزایش قیمت کالای اساسی باید با افزایش یارانهها همراه باشد وگرنه چیزی جز نارضایتی باقی نمیماند.»
وی توضیح داد: «بحث هدفمندی سازی یارانهها همزمان با افزایش قیمت حاملهای انرژی مطرح شد. قرار بود با دادن یارانه نقدی به مردم از توزیع ناعادلانه افزایش تدریجی قیمتهای حاملهای انرژی جلوگیری شود. از آن طرف اما علت افزایش قیمت نان به افزایش میزان صرفه جویی و همچنین افزایش کیفیت باز می گشت که تا به امروز هم محقق نشده است. حال با افزایش مجدد قیمت نان، آن هم با این شیب تند تغییری در روند یارانهها ایجاد میشود و یا این کالای اساسی از سفره مردم حذف خواهد شد؟»
وی در پاسخ به این سوال که آیا فاز سوم هدفمندی یارانه با این اقدام آغاز شده یا نه گفت: «نان همواره به عنوان قوت غالب مردم ایران شناخته شده و حذف آن برای خانوارها بسیار سخت و مشکل است. به همین دلیل افزایش ناگهانی قیمت آن، نارضایتی فراوانی به همراه آورده است. در فاز پیشین هدفمندی یارانهها افزایش تدریجی قیمت حاملهای انرژی و قیمت نان پیش بینی شده بود تا از طریق پرداخت یارانه نقدی، این افزایشها پوشش داده شود. حال دولت ناچار است که در مقابل این افزایش مجدد یارانه مردم را هم افزایش دهد.»
بغزیان افزود: «افزایش قیمت کالاها، آن هم کالای اساسی مردم باید جبران شود، وگرنه اگر بهبود کیفی صورت نگیرد، و همین ریخت و پاشها هم ادامه پیدا کند، بعد از مدتی به امری عادی تبدیل میشود و نان هم به همان کیفیت ادامه میدهد و برای دولت هم مشکلاتی همچون تورم و افزایش قیمتها را به همراه خواهد داشت.»
وی با اشاره به وعده دولت مبنی بر حذف یارانه بگیران پردرآمد گفت: «اگر قرار بر این است که قیمت نان به لحاظ افزایش کیفیت آن افزایش داشته باشد، یارانه مردم هم باید افزایش یابد. جز این تنها نارضایتی به همراه دارد. این کار هم تنها با عملیاتی کردن وعدههای دولت ایجاد میشود. دولت پیش از این وعده داده بود که برای حذف یارانه بگیران پردرآمد اقدام خواهد کرد. اما تا به امروز که کاری در این زمینه انجام نداده و من فکر هم نمی کنم که در بودجه سال 94 هم تغییری در این روند ایجاد شود.»
این اقتصاددان با رد این اظهار که دولت برای حفظ محبوبیت اقدامی در این زمینه انجام نمی دهد گفت: «به نظر من دولت هیچ گونه اراده ای در این زمینه ندارد. زیرا اگر بخواهد امکانات آن به راحتی برایش فراهم است. اگر به جای افزایش ناگهانی قیمت نان اقدام به حذف این افراد با مراجعه به پایگاه های اطلاعاتی می کرد، محبوبیت بیشتری به دست می آورد. این کار نه تنها تبعات منفی کمتری داشت، بلکه این میزان نارضایتی را در مردم ایجاد نمی کرد و حتی دیگر صحبت از هدفمندی فاز سوم یارانه ها هم نبود.»
وی با بیان این که سیاست های دولت در تناقض یکدیگر قرار گرفته اند گفت: «از یک طرف مدت هاست که از حذف یارانه صحبت است و از طرف دیگر شاهد این افزایش قیمت هستیم. با توجه به آن که محبوبیت نان در میان مردم کشور ما بسیار زیاد است حذف یارانه بگیران رضایت چند برابری را ایجاد می کرد. زیرا در آن شرایط این حس به دهک های پایین درآمد القا می شد که با پرداخت یارانه نقدی به افراد نیازمند آن عدالتی که از آن صحبت به میان آمده است در حال اجراست. حال حتی اگر دولت یارانه ها را دو برابر هم بکند اما به همه به یک میزان یارانه تعلق بگیرد، از نظر مردم عدالتی وجود ندارد. اگر هم این اتفاق نیافتد، تهیه نان شب آنان که اصلی ترین کالای سفره شان است بسیار سخت خواهد بود.»
نقدی که به صحبت های این استاد اقتصاد دادن هست در خصوص سخت بودن شناسایی اقشار پر در آمد باید عرض کنم در کشور ما حدود 25 رده مدیریتی هست (شاید یه چند رده کم یا زیاد) ولی به هر حال این امر واضح و مشخصه که از یه سطحی به بعد دیگه نیازی به سرک کشیدن نیست. وقتی افرادی که در رده های مدیریتی 16 کشور هستند (مانند پدر بنده) و حقوقی بالغ بر 5 میلیون تومان دارند به وضوح میشه فهمید که از این رده به بالا قطعا نیاز به رایانه ندارند و می بایست این مبلغ به آنها داده نشود.در صورتی که خیلی از این مسئولین و رده های کشوری حاضر نشدند از رایانه انصراف بدهند.پس این امر نشانگر اینه که مسئله اصلا سرک کشی یا سرک نکشیدن نیست حالا چیه من نمیدونم امیدوارم دوستانیی که می خونند با کامنت هاشون توضیح بدن
با تشکر از فرارو