اول- صبح یک روز معمولی است. متروی تهران در ازدحام هر روزِ خود مسافرین را جابجا میکند. درون واگن بهجز رفتوآمد دستفروشان پویایی خاصی صورت نمیگیرد، که ناگهان صدای بلندی توجه و نگاه همه را به خودش جلب میکند: "خانم کیفتو بِکِش کنار، مگه نمیبینی؟!" و صدای بلندتر دیگری پاسخ میدهد: "مگه نمیبینی جا نیست؟!". بگو مگو چندثانیهای طول میکشد، کسی چیزی نمیگوید، اخمها کمی درهمتر میروند و نگاهها به سرجای اولش برمیگردد.
دوم- عصری پاییزی است. ترافیک شدید است و کلافگی به رانندگان و مسافرین تاکسیها راه پیدا کرده است. ناگهان یک ترمز شدید و تاکسی زردرنگ از عقب به ماشین سمند جلویی میکوبد. چیزی نمیگذرد که رانندههای هر دو ماشین بیرون میآیند و شروع میکنند به مشاجره و ناسزاگویی. کار که بالا میگیرد و رانندهها دست به یقه میشوند چند نفر از این طرف و آنطرف به سمتشان میآیند، تا این نزاع خیابانی را تمام کنند تا به کلافگی هرچه بیشتر خیابانها اضافه نشود.
سوم- صفحه سایتهای خبری که بالا میآیند، زیاد نیازی به جست و جو و کنجکاوی نشاندادن نیست. از میان انبوه خبرها، چشمها جذب خبری میشوند از زنی که شوهرش را با چاقو به قتل رسانده، پسر جوانی که به دست چند پسر جوان دیگر به قتل رسیده، دختر جوانی که بر رویش اسید پاشیده است و... .
چرا خشونت و کمتحملی در حال افزایش است؟به گزارش فرارو؛ طبق آمارهایی که از پروندههای پزشکی قانونی داده میشود، ایرانیها در یک سال بیش از 600 هزار بار با یکدیگر دعوا و نزاع میکنند. این آمار همچنین از 1680 بار نزاع و درگیری در روز سخن میگویند.
سازمان پزشکی قانونی اعلام کرده است: در چهار ماه اول سال 1393، 244 هزار و 698 نفر به دلیل صدمات ناشی از نزاع به مراکز پزشکی قانونی کشور مراجعه کردند که از این تعداد 156 هزار و 462 نفر مرد و 68 هزار و 236 نفر دیگر زن بودند.
اما، نزاعهایی که پیامدهایی ناگوار دارند نیز، بخش زیادی از آمارهای نگرانکننده را به خود اختصاص میدهند.
سرهنگ هادی مصطفایی در اول سال تحصیلی امسال گفت: 30 درصد قتل های کشور را قتلهای خانوادگی تشکیل می دهند که بیشترین قتل ها مربوط به همسرکشی است. این آمارها همچنین از اتفاق افتادن روزانه یک قتل خانوادگی سخن میگویند.
تحلیل گران وجود این میزان خشونت در جامعه را با مسائل مختلفی در ارتباط می دانند. آن ها معتقدند چالش ها اجتماعی و پایین امدن استانه تحمل مردم نقش مهمی در این رابطه دارند.
شهریورماه امسال حسن روحانی رییس جمهور کشورمان در سخنانی از پایینآمدن آستانه تحمل در کشور سخن گفت. رییس جمهور گفت: ما در جامعهای هستیم که باید به جوانان مدارا و تحمل کردن را بیاموزیم، چرا که آستانه تحمل در ابعاد مختلف آن در میان جامعه کاهش پیدا کرده است.
اما قاعدتا پایین آمدن آستانه تحمل مردم نیز ریشه در مسائل اجتماعی دارد.
دکتر مصطفی اقلیما در گفتگو با فرارو، به ریشهها و عواملی که سبب پایین آمدن آستانه تحمل و بردباری در مردم شده است، پرداخت. این مددکار اجتماعی دستوراتِ از بالا به پایین را اشتباه دانست، و گفت: از اصلاح سیستم سیاسی، اقتصادی و اداری باید به سمت اصلاح جامعه حرکت کنیم تا بتوانیم آستانه تحمل و اخلاق را در جامعه افزایش دهیم.
اقلیما گفت: مسائل اجتماعی جامعه ایران نه به یک دوره زمانی کوتاه، بلکه به بحران در دوره زمانی طولانی برمیگردد. بسیاری از مسائل امروز ما، مسائلی هستند که پیش از انقلاب، در زمان انقلاب و اکنون نیز وجود دارند و از بین نرفتهاند. به همین دلیل ما باید پیش از هر چیزی برای حل مشکلات به سراغ زیربنا برویم.
دکتر اقلیما با طرح مثالهایی از مسائل اقتصادی، این عامل را یکی از عوامل مهم در ایجاد تنش و خشم در میان مردم دانست. او گفت: اگر بخواهیم چند مثال اقتصادی بزنیم، بهتر است به میزان حقوق و تغییرات آن نگاه کنیم. حقوقی که سالها پیش 3 هزار تومان بوده است امروز بهطور میانگین به 600 هزار تومان رسیده است؛ این میزان افزایش به هیچ وجه با هزینهها برابری نمیکند. برای مثال قیمت بنزین که در طی این سالها چند ده برابر گران شده است، رشد بسیار بیشتری از دستمزدها داشته است. هزینهها و خرجها برای مردم در این سالها 30 الی 40 درصد افزایش داشته است، درحالی که دستمزدها تنها 10 الی 15 درصد افزایش پیدا کردهاند.
اقلیما گفت: جز مشکلات اقتصادی، مسائل و مشکلات بسیار زیادی وجود دارند که همگی باعث کمتحملی و ناراحتی در مردم میشوند. بهتر است به سراغ جزئیات زندگی مردم برویم؛ خانوادهای را در نظر بگیرید که پدر خانواده دچار اعتیاد است. این مسئله باعث میشود ازدواج فرزندان دچار مشکل شود و ناراحتی در این خانواده افزایش پیدا کند. به این موضوع باید در بستری توجه کرد که طبق آمار رسمی 2 میلیون معتاد وجود دارد؛ که البته این آمار باید بسیار بیش از اینها باشد. افراد معتاد هرکدام در بطن خانوادهای هستند که با این احتساب و با یک تخمین 32 میلیون نفر به طور مستقیم و غیرمستقیم با مسئله اعتیاد درگیر میشوند.
اقلیما همچنین ادامه داد: مردی که نمیتواند پول لازم را برای مخارج خانوادهاش دربیاورد، با فرزندش و همسرش دچار تنش میشود و این تنش باعث بهوجود آمدن خشم و عصبانیت و پراکندهشدن آن میشود.
وی گفت: در حال حاضر سالانه بیش از یک میلیون فارغالتحصیل بیکار با مدرک لیسانس به جامعه تحویل داده میشوند، که بیکاری خود عاملی است که به خشم و عصبانیت اضافه میکند.
شایستهسالاری کجاست؟رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، با اشاره به اینکه نبود شایستهسالاری عامل دیگری در بهوجود آمدن ناراحتی و عصبانیت است، گفت: سالهاست که رهبر معظم انقلاب از دو امر مهم سخن میگویند؛ یکی شایستهسالاری و دیگری پاسخگو بودن مسئولین در برابر کارشان. اما آیا این دو فرمان به درستی در کدام دولت اجرا شده است؟ باید گفت در هیچکدام. وقتی تعدا زیادی از افراد جامعه بدون تخصص باشند و هیچکس جای خودش نباشد، سبب بهوجود آمدن عصبانیت در سیستم کاری و اداری و در نتیجه جامعه میشود.
وی در ادامه گفت: متاسفانه رسیدگی ما به مشکلات، در قالب دستورات و راهکارهایی سطحی است. در اینجا باید به دولت انتقاداتی داشت. در جریان اسیدپاشی، شنیدن این جمله از رییس جمهور که "3قوه پرونده اسیدپاشی را پیگیری کنند"، جملهای بیمعنا است. آیا نباید کسی که مسئول پیگیری مسئله اسیدپاشی است خودش به کارش بپردازد؟ آیا نیاز به شنیدن این جمله از رییس جمهور هست؟ در مثال دیگری میتوان به دستور دیگری از رییس جمهور اشاره کنیم. حسن روحانی اخیرا گفته بود که گدایان باید جمعآوری شوند. اما چرا رییس دولت سخنی از دلایل نمیزنند و دستوری برای علتیابی این مشکلات نمیدهند؟
وقتی هرکس خودش مجری قانون میشود...دکتر مصطفی اقلیما، همچنین گفت: بسیاری از افراد جامعه، قانون را خودشان اجرا میکنند. این درحالی است که افراد نباید به خودشان اجازه دهند قانون را بهطور شخصی اجرا کنند. این موضوع که به دلیل ضعف مدیریتی ما در اجرای قوانین است، باعث بهوجودآمدن و افزایش درگیری در جامعه میشود. در چنین شرایطی امنیت در جامعه کم میشود. یکی از مصادیق کاهش سطح امنیت در جامعه، متلکگوییها و توهین به زنان در محیطهای اجتماعی و شهری است.
اقلیما ادامه داد: افراد جامعه، برای به اجرا درآوردن آنچه که میخواهند، به هرکس که زورشان برسد، آسیب میزنند. که این نیز از دلایل نبود قوانین و روابط درست قانونی است.
لطفا یکنفر گوش دهد!مصطفی اقلیما (رییس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران) در انتها درباره راهحل آرامتر کردن جامعه گفت: ما عادت کردهایم صورت مسئله را پاک کنیم. اصلاح جامعه باید از اصلاح سیستم آغاز شود و نباید خشم و عصبانیت را به عوامل سطحی مرتبط دانست. مسئولین باید برای اصلاح سیستمهای اقتصادی و اداری از نظرات کارشناسانه استفاده کنند و به این نظرات گوش دهند. اما کسی گوش نمیدهد! فقط همچنان هرکس به کارش ادامه میدهد و این موضوع اصلیای است که باید با نگاهی دقیق و موشکافانه و با بررسیهای بلندمدت به آن بپردازیم.
در بخشی از مطالب خوبتان فرموده بودید کسی نباید به خودش اجازه بدهد قانون را اجرا کند. شما که این سخن را می فرمایید احیاناً کارتان به دادگاه و این جور ادارات نیفتاده که لمس بفرمایید قانون فقط قواعدی است که روی کاغذ نگاشته شده است و تنها بر بدبخت بیچاره ها اعمال میشود. پس به مردم حق بدهید که خودشان قانون را اجرا کنند یا بفرمایید آقایان قانون را به درستی اجرا کنند.
خوش باشید
همه اینها یک نا امنی و نا رضایتی مزمن ایجاد می کند. جدای از میزان درآمد، شغل و اعتبار، همه به نوعی ناراضی اند. پولدار، بی پول، شاغل، بی کار، مستاجر، صاحب خانه، روستایی و شهری و ...
متاسفانه به نظر می رسد کسی به فکر نیست! مردم اسیر موضوعاتی شده اند که دولت و سازمانها عملا هر روز برایشان ایجاد می کنند. هر کاری را که در نظر می گیرید با هزار مشکل مواجه است: از خوانهای متعدد باید گذر کنی تا به نتیجه ای برسی و همیشه عقبی. شاید لازم باشد مسئولان کمی خودرا جای افراد جامعه بگذارند و فکری کنند.