کاکایی معتقد است، ترانههای اجتماعی بهشدت ممیزی میشوند و از ترانههای عاشقانه هم کلمههایی چون بوسه، آغوش و گرفتن دست حذف میشود. این شرایط ترانه را نامتعادل میکند و هرچه ممیزی بیشتر میشود، ترانههای زیرزمینی هتاکتر و عصبیتر میشوند.
عبدالجبار کاکایی - شاعر و ترانهسرا - در گفتوگو با ایسنا، درباره وضعیت ترانه اجتماعی معتقد است: متاسفانه مهر ورود ممنوع بر روی ترانههای اجتماعی وجود دارد و این نوع ترانهسرایی به منزله سیاهنمایی تلقی میشود و از این رو به ترانه اجتماعی ستم میشود. در حالی که این حوزه کارساز است و میتواند با پرداخت موضوعاتی چون اشتغال، اعتیاد وغیره مفید باشد. جدای از اینکه مسائل اجتماعی باید در ترانه بیاید، باید مسائل سیاسی هم به ترانه وارد شود و مسؤولان سیاسی پاسخگو باشند. اما در کشور ما چون کانالهای ترانه اجتماعی بسته است و چه از طریق ارشاد و چه تلویزیون این چنین آثاری مجوز نمیگیرند. بنابراین ترانههای اجتماعی بسیار نحیف هستند و چیزی در چنته ندارند. به همین دلیل در مورد ترانه اجتماعی خوشبین نیستم و علت مخالفت با آن را هم نمیفهمم.
این ترانهسرا درباره علت مخالفت با ترانههای اجتماعی هم گفت: من علت مخالفت با این ترانهها را تنگ نظری میدانم و فکر میکنم اگر اجازه بدهند ترانه اجتماعی به کارکردش عمل کند، میتواند مفید باشد و اگر سرکوب شود، به شکل دیگری خودش را نشان میدهد.
این ترانهسرا درباره مورد استقبال قرار گرفتن ترانههایی که برخلاف جریان روز حرکت می کنند، گفت: من فکر می کنم ترانههایی خاص بهخاطر شرایط مورد استقبال قرار گرفتند و مثلا همیشه ترانه «همه چی آرومه» با نوعی لبخند معنادار همراه میشد. چون برخلاف جریان روز حرکت میکرد. اما مسئله این است که ترانه اجتماعی جرات بروز ندارد و آنچه در فضای غیررسمی منتشر میشود، به عنوان موسیقی زیرزمینی مورد توجه قرار میگیرد، به شدت مورد علاقه جوانان است و هر چه بیشتر فیلتر میشود، عصبانیتر، هتاکتر و عصبیتر میشود.
او درباره ترانههای عاشقانه هم گفت: فضایی که در کشور برای ترانه باز شده، درواقع برای ترانه عاشقانه است، چون مشکل امنیتی و سیاسی ندارد و دارد از ادبیات عاشقانه قبل از انقلاب هم پیشی میگیرد و به نوعی به ترانه عاشقانه بدون درد نزدیک میشود. در صدا و سیما و ارشاد البته هنوز در مورد این ترانهها ممیزیهایی وجود دارد. اما گاهی تعابیر در این ترانهها به کار گرفته میشود که با اخلاق جامعه ما چندان سازگار نیست.
این شاعر درباره ممیزی واژهها در ترانههای عاشقانه نیز گفت: در ترانههای عاشقانه با واژگانی مانند لمس کردن، دست کسی را گرفتن، آغوش و یا لمس دو معشوق مخالفت میشود و اسم بردن از اشخاص، آوردن اسم مونث و مذکر ممنوع است و درواقع سعی میشود که موضوع به سوی مفاهیم دوپهلو برده شود. در شوراهای کارشناسی تلویزیون و ارشاد چون دوستان شاعر وجود دارد و خودشان فوت و فن کار را خوب بلدند، ترانه را به سویی میبرند که عشق آن، عشق معنوی باشد. متاسفانه این ملاحظهها در شوراهای کارشناسی هست و فکر میکنم دلیل این ملاحظهها این است که آنها فکر میکنند مردم صلاحیت عاشقی ندارند و ریشه تفکر در شک و تردید و زیر سوال بردن صلاحیت اخلاقی مردم است و اینها جامعه را به سوی ناهنجاری هدایت میکند و چون همه چیز نامتعادل است، ترانههای زیرزمینی هم پر از واژههای شرمآوری شده که نمیتوان آنها را در محیطهای خانوادگی شنید و سامان دادن به این اوضاع مدیریت چندینساله میخواهد.
کاکایی درباره مناسبات مالی در فضای ترانهسرایی کشور، گفت: مناسبات مالی امری طبیعی است و در همه حوزههای هنری هم هست، اما در این حوزه چون بسیاری از اشخاص به خاطر مساله اقتصادی وارد آن میشوند و تیم های هنری هم مشاورهای جدی ندارند، اصولا انتخابها غیرحرفهای است و انتخاب شعرها از مجرای تخصصی عبور نمیکند و اصولا با اطمینان با صدای خواننده و تخصص آهنگساز شعرهای نازل انتخاب میشوند. اما مردم ما کلامشناس هستند و برای آنها سخت است که از ترانه شاعری 23 ساله چیزی یاد بگیرند و معمولا زیر بار این ترانهها نمیروند و اگر آسیبی متوجه ترانه باشد، از ورود همین افراد مبتدی است که به معیشت ترانه فکر میکنند و جایگاه اجتماعی ندارند. بنابراین وقتی بیزینس ترانه مطرح میشود، ما سیاههای از ترانهسراها داریم که حتی فیالمجلس ترانه میگویند. ترانه خوانندهای در ارشاد رد میشود، اما در وزارتخانه ترانهسرای دیگری هست که آنرا اصلاح کند و همان موقع پس بفرستد.