زندان نوشته هاي بابي ساندز، مبارز ايرلندي با ترجمه حميد جعفري منتشر شد. به همراه مقدمه مترجم، چهار مقدمه از نسرين ستوده "عضو کانون مدافعان حقوق بشر و حقوق دان"، فريدون مجلسي "نويسنده و پژوهشگر"، مجيد تفرشي "پژوهشگر تاريخ" و سرگه بارسقيان "روزنامه نگار" در اين كتاب آمده است.
به گزارش هنرآنلاین، نكته جالب درباره زندان نوشتههاي بابي ساندز اين است كه بخش هايي از اين كتاب در پاييز سال ١٣٩١، همزمان با اعتصاب غذاي نسرين ستوده در زندان، به صورت پاورقي در روزنامه "بهار" منتشر شد.
خانم ستوده در ابتداي مقدمه خود در اين كتاب از همان روزهاي اعتصاب غذا ميگويد و مينويسد: "سال گذشته در چنین روزهایی، هـر روز زنـدان نوشـته هـاي بـابی ساندز را که به صورت پاورقی در روزنامه بهار منتشر مـی شـد، می خواندم و امسال در حال نوشتن این مقدمه هستم.
آموختن از شـیوه هـاي دیگـران بـه چنـین روش هـایی محـدود نمی شود. یک زندانی مشتاق است بداند دیگران بـا چـه شـیوه هـایی دوران حبس خود را سپري کردند بی آنکه خشونت بورزنـد و یـا از خواسته هاي مشروع شان عقب نشینی کنند.
از همین رو من در دوران حبسام بارها به دیداري که از زندانـموزه ایرلند داشتم، می اندیشیدم و با خود تکرار می کـردم کـه اگـر آنها توانستند پس ما نیز می توانیم."
اين اثر كه به تازگي توسط نشر قطره منتشر شده، سومين كتاب حميد جعفري است. حميد جعفري عضو فدراسيون بين المللي روزنامه نگاران است كه پيش از اين در روزنامه هاي سرمايه، اعتماد، ياس نو، صداي عدالت، بهار، شرق و ... به عنوان روزنامه نگار فعاليت داشته است.
آنچه در ادامه مي آيد بخشي از ترجمه اين كتاب است؛ "«من آقا هستم». کلماتش در گورم طنین انداز شد. «من آقا هستم». دوباره همه جا لرزید. «من آقا هستم، تو ۱۰۶۶ هستی!» در با صدای انفجارگونه رعب انگیزی پشت سرش به هم خورد و نور مبهم ورودی هم به دنبالش خاموش شد. هنوز هم از حرکت کردن میترسم و در تاریکی مطلق، همانجا که بودم ایستادهام.
فکر میکنم این ۱۰۶۶ دیگر چیست؟ واضح است که من هستم اما میتوانم فکر کنم، حرف بزنم، بو کنم و تکان بخورم. تمام حواسم کار میکنند. بنابراین، یک عدد نیستم. من ۱۰۶۶ نیستم. من انسانم، من یک عدد نیستم، من ۱۰۶۶ نیستم! این آقا دیگر چه کسی یا چه موجودی است؟ من را ترساند. شیطان بود. حس کردم از من نفرت دارد. اشتیاقش را برای تسلط بر من و قساوت مرگبار درونیاش را حس کردم. آه، از من چه میماند؟ به یاد میآورم که زمانی یک خانواده داشتم. حالشان چه طور است؟ آیا یک بار دیگر میتوانم یکی از آنها را ببینم یا صدایشان را بشنوم؟
نگاهم میکند؛ یک بار دیگر در باز میشود. آن نور مبهم کمی قویتر شده است و یونیفرم سیاه در درگاه، خودش را نشان میدهد. «من آقا هستم». بار دیگر همان جمله لعنتی... و «این هم غذایت ۱۰۶۶». "
اين كتاب در ١٠٠ صفحه با قيمت پنج هزار تومان در دسترس مخاطبان است.