دکتر هوشنگ عطاپور- این همه گرد و خاک به پا کردن ها، رگ گردن برجسته نمودن ها، «زمین و زمان را برانداز، خائن و اهل فتنه خطاب کردن ها»، تنها خود را «ارزشمدار و انقلابی تصور کردن ها» و «دلواپس بودن ها»، برای پایداری ها حتی 4 میلیون رای نیز نخواهد شد؛ چرا؟!
پاسخ این سوال خیلی ساده است. چون پایداری ها و حامیان افراطی آنها، خلاف جریان خروشان اکثریت جامعه حرکت می کنند.
می شود گفت که "هم پایداری ها و نمایندگان شان در مجلس شورای اسلامی دلواپس هستند" و "هم اکثریت قریب به اتفاق جامعه ی ایرانی". شاید نخبگان و اکثریت مردم ایران، از پایداری ها هم دلواپس تر باشند و قطعا هم همین طور است؛ ولی جنس دلواپسی مردم و جبهه ی پایداری های با هم خیلی متفاوت است.
جهت گیری های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مردم با جهت گیری های سیاسی پایداری ها در تضاد آشکاراست. در خوشبینانه ترین تعبیر و تأویل از مواضع پایداری ها، می توان آنها را «فناتیک» نامید که در آسمان ها سیر می کنند و از زمین و زمینیان و مشکلات آنها بیگانه اند.
ولی سمت و سوی خواست مردم و مطالبه آنها از «دولت تدبیر و امید» بر هم منطبق است و به همین دلیل هم دولت توانسته است علیرغم حاشیه سازی ها و بحران آفرینی ها، سوال و استیضاح، و هتک حرمت ها، هر روز در بین افکار عمومی از محبوبیت نسبتاً رو به رشدی برخوردار باشد و سیاست های اقتصادی آن، علیرغم فشار های تحریم، با همراهی مردم موفق به کنترل تورم و گرانی گردد.
اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران دغدغه و دلواپسی های اساسی تری دارند و معتقد هستند که اگر این دغدغه ها رفع نشود، بدون تردید در این شرایط بحرانی منطقه ی خاورمیانه و در حصار ناامنی خطرناک طالبان، داعش و القاعده، مشکلات جدی برای منافع ملی ایجاد خواهد شد. به همین دلیل عمده دغدغه ی مردم در حال حاضر از جنس «امنیتی » و «اقتصادی» است که رفع هردو دلواپسی و نگرانی، تنها با سیاست های داخلی و خارجی دولت تدبیر و امید ممکن است و لاغیر!
مردم ایران اکنون به دنبال «امنیت پایدار» هستند و «امنیت پایدار» با دور رویکرد زیر تامین خواهد شد:
الف) حل مشکلات اقتصادی داخلی و گسترش آشتی ملی
ب) ارتباط صلح آمیز با همسایگان و خروج از انزوای سیاسی در سطح بین الملل و تعامل سازنده با دنیا
مردم ما اکنون به درستی تشخیص داده اند که با رشد اقتصادی منفی 8 نمی توان کشور اول منطقه ی خاورمیانه شد. آنها به خوبی می دانند که با بیکاری فزاینده و تعطیلی واحدهای تولیدی و عدم حمایت از تولید و جذب سرمایه ی داخلی و خارجی، نمی توان به قدرت سیاسی منطقه ای تبدیل شد.
آنها به خوبی فهمیده اند که تنها راه رشد، توسعه و آبادانی ایران کاربست راه حل «اقتصاد مقاومتی توسعه محور» است و باید از پرت و هدر رفت منابع و سرمایه های کشور توسط مدیران بی سواد و بی تجربه جلوگیری کرد.
مردم ایران امروز به درستی می دانند که «مذاکرات هسته ای فقط راهکاری برای بهبود اقتدار ملی است نه راهبرد نهایی و آنها نیز گزینه های مختلفی را روی میز دارند. اکنون آنها هم انرژی هسته ای را می خواهند و هم رشد و توسعه ی جامع کشور را. مردم ما می خواهند «هم سانتریفوژ ها بچرخند و هم چرخ های تولید و صنعت».
مردم ما مدافع حقوق هسته ای خود هستند؛ ولی نمی خواهند با دنیا وارد جنگ شوند.بلکه می خواهند با دنیا تعامل سازنده داشته باشند و با حقوق برابر با دنیا صحبت بکنند.
مردم ما، دولت تدبیر و امید و مذاکره کنندگان هسته ای را تایید می کنند؛ چون رویکردها و راهبردهای آنها، هزینه های مملکت داری را کم کرده و موجب ارتقاء امنیت روانی آنها شده است.
مردم ما به دنبال صلح پایدار با رعایت عزت و کرامت خود در سطح دنیا هستند و باور دارند تنها روش و راهکارهای این دولت است که می تواند هم حقوق بین المللی آنها را تامین بکند و هم تحریم های ناجوانمردانه را از دست و پای اقتصاد ملی باز نماید و هم مدیریت متعهد، کارآمد، توانمند و پاکدست واقعی را در دستگاه های اجرایی کشور حاکم نماید.
واقعیت آن است که اکنون دغدغه ی مردم ما اقتصادی و دیپلماتیک است. زیرا در 37 سال اخیر همین مردم با حضور خود در صحنه هایی که واقعا امتحان الهی بودند؛ اثبات کرده اند که پیش و بیش از بسیاری شعارپردازان و دلواپسان ارزش های انقلاب، حامی و پشتیبان انقلاب، نظام و رهبر خود بوده اند.
مردم اکنون با صراحت لهجه ی هرچه تمامتر، به دلواپسان اندک عدّه ی پایداری می گویند که، "مشکل آنها مذاکرات هسته ای نیست بلکه تحریم هاست". زیرا رهبری معظم انقلاب هم سران دولت و هم تیم هسته ای را تایید و پشتیبانی می کنند.
مردم ما با بانگ بلند به دلواپسان تذکر می دهند که دغدغه ی ما اقتصاد، تورم؛ بیکاری، اشتغال، فرار و مهاجرت نخبگان است نه استیضاح وزیر علومی که صادقانه از حقوق پایمال شده ی نخبگان واقعی جامعه حمایت کرده، تیغ استیضاح را به جان خریده ولی حاضر نیست 3000 دانشجوی دکترای رانتی را به عنوان هیات علمی قبول بکند.
واقعیت آن است که دغدغه ی کنونی مردم جابجایی روسای دانشگاه ها نیست ؛ بلکه فساد گسترده ی اقتصادی است که باید با کمک همه ی قوا حل شود تا زمینه های لازم برای حضور فعالین اقتصادی و سرمایه گذاری افراد پاکدست واقعی در حوزه های اقتصادی فراهم شود.
مردم ما عزت ملی را نه در کاربرد ادبیات سخیف در حوزه ی روابط بین الملل، بلکه ارتقاء شأن دیپلماسی با زبان فاخر می دانند.
مردم ما امروز دنبال حل مشکلات سلامتی خود هستند و از عرضه ی محصولات سرطان زا و نادیده انگاشتن استانداردهای ایمنی خود دلواپس هستند. مردم ما دلواپس بابک زنجانی ها، فسادهای سه هزار میلیاردی و ... هستند.
واقعیت آن است که هرگز اولویت های سیاسی اکثریت مردم، با اولویت های سیاسی پایداری منطبق نیست و این همه فریادها و چالش هایی که این گروه اندک برای دولت ایجاد کرده اند، فقط «تزاحم» است که می تواند حرکت دولت را تا حدی آهسته کند و الا در بین توده های مردم آسیب دیده ی اقتصادی و اجتماعی این دلواپسی های فناتیک خریداری ندارد. و شاید این همه عصبانیت ها و داد و فریادهای عجولانه، ریشه در آگاهی آنها از مواضع درست اکثریت مردم دارد.
تیر را به هدف زده اید، تمام فریادهای پایداری از به مخاطره افتادن منافع گروهیشان است که در تضاد با منافع اکثریت مردم است.