بدون شک گروه های مقاومت فلسطینی و در راس آنها جنبش حماس، یک قدرت بزرگ به شمار نمی آیند و از یگان های ارتش، سلاح های هسته ای و شیمیایی، تانک های پیشرفته و یا موشک های کروز برخوردار نیستند، بنابراین در جنگ کنونی نمی توانند اسرائیل را از عالم هستی پاک کنند.
با این حال کافی است این مسئله را یادآور شویم که تمامی نخست وزیران پیشین اسرائیل شانس خود را آزموده و تلاش کردند تا نوار غزه را شکست داده و به پرتاب موشک و مقاومت ساکنان آن پایان دهند، اما همگی آنها در این راه شکست خورده و کنار رفتند در حالی که موشک های فلسطینیان همانند مقاومت آنها، با تمام عظمت، قدرت و افتخار خود باقی مانده اند، در نتیجه بنیامین نتانیاهو نیز سرنوشتی همانند همتایان پیشین خود پیش رو خواهد داشت.
عبدالباری عطوان"، نویسنده، روزنامه نگار و تحلیلگر برجسته فلسطینی و رئیس و سردبیر روزنامه فرا منطقه ای "رای الیوم"، در مقاله ای تحلیلی که تحت عنوان "این جنگ وحشت است که در نوار غزه جریان دارد و پیروزی در آن بدون شک از آن گروه های مقاومت و موشک های آنها خواهد بود؛ احتمال دارد پس از موشک باران شهر حیفا، فرودگاه شهر تل آویو هدف بعدی موشک های مقاومت باشد و ادامه بستن گذرگاه مرزی رفح بر روی زخمی های فلسطینی نیز، برای فرمانروای مصر زشت و ناپسند است" روی پایگاه اینترنتی این روزنامه قرار گرفته، با اشاره به ادامه حملات هوایی وحشیانه جنگنده های رژیم صهیونیستی به شهرهای مختلف نوار "غزه" و پرتاب موشک از سوی گروه های مقاومت فلسطینی به بسیاری از مناطق صهیونیست نشین در سرزمین های اشغالی در پاسخ به این حملات، تاکید کرده که گروه های مقاومت و ساکنان "غزه" همانند گذشته در برابر اشغالگران صهیونیست به زانو در نیامده و برای بار چندم آنها را دچار شکست و خفت و خواری خواهند کرد، جایی که در تحلیل خود آورده است:
«آنچه در حال حاضر در نوار "غزه" در جریان است، جنگی تقریبا متفاوت با اکثریت جنگ های پیشین بوده و عنوان آن "جنگ وحشت" می باشد، این در حالی است که به نظر می رسد گروه های مقاومت فلسطینی تاکنون برنده این جنگ بوده اند، جایی که رسیدن موشک های پرتاب شده این گروه ها به شهرهای "تل آویو" و "حیفا" و شهرک های نزدیک "بیت المقدس" اشغالی، عملیات کماندویی دریایی در نزدیکی منطقه ساحلی "عسقلان" جهت حمله به پایگاه دریایی اسرائیلی و همچنین منهدم ساختن یک تونل نظامی در نزدیکی گذرگاه "کرم ابوسالم" همه و همه شاخص هایی هستند که این واقعیت را به اثبات می رسانند.
در حالی که ترس و وحشت شهرک نشینان اسرائیلی را در بر گرفته که در سایه برخورداری آنها از آرامش، میانگین درآمد سرانه هر فرد در اسرائیل به سطح بی سابقه ای رسیده و به 40 هزار دلار در سال نزدیک شده، در سوی مقابل ساکنان نوار "غزه" با وجود بمباران های جنگنده های "اف 16" که بیشتر از 200 مورد بوده و طی آن دست کم 400 تن مواد منفجره پرتاب شده، ترس و وحشت چندانی به دل خود راه نداده اند.
شامگاه روز سه شنبه با چندین تن از دوستانم از جمله "فریح ابومدین"، وزیر پیشین دادگستری تشکیلات خودگردان فلسطین تماس گرفتم تا جویای اوضاع و واکنش ها به حملات هوایی اسرائیل به نوار "غزه" شوم، وی به من گفت که قهوه خانه های شهرهای مختلف این نوار مملو از افرادی هستند که بازی فوتبال میان برزیل و آلمان را در نیمه نهایی جام جهانی دنبال می کنند بدون آنکه به اصابت موشک های اسرائیلی در نزدیکی های خود هیچ گونه اهمیتی بدهند.
در واقع ملت فلسطین که به محض رهایی از یک تجاوز اسرائیل، باز هم در معرض تجاوز دیگری قرار می گیرد و پس از خروج از محاصره اقتصادی و سیاسی شدید، انتظار محاصره شدیدتری را می کشد، امکان ندارد هرگز شکست بخورد، چرا که سرنوشت این ملت چنین بوده و پروردگار آن را برگزیده تا نماینده امت عرب و سدی در برابر این دشمن خونخوار و طاغوت باشد، بنابراین ملت با ایمان و شجاع فلسطین هرگز از این ماموریت سر باز نمی زند و از سرنوشت و نقش خود نیز دست نمی کشد.
از سوی دیگر، در حالی که "بنیامین نتانیاهو"، نخست وزیر اسرائیل با وجود همه هیاهو و تهدیدهای خود، به دنبال یک آتش بس بوده و در این راه دست به دامن میانجی گرها شده تا به چنین مسئله ای دست یابد، ساکنان نوار "غزه" نیز در پی آن هستند که محاصره کشورهای عربی (مصر) بر این نوار که از محاصره آن از سوی اسرائیل خشونت آمیزتر و دردآورتر می باشد، شکسته شود تا بتوانند با عزت و کرامت زندگی کنند، بدون آنکه همزمان مقاومت و حقوق پایمال شده خود در میهن و سرزمینشان را از یاد ببرند.
در همین حال، موشک هایی که همانند ترانه زیباترین آهنگ ها، شروع به حفظ نام و برد آنها کردیم، از "آر 160" و "ام 75" گرفته تا "فجر 5" و "البراق" بدون شک به فرودگاه "بن گوریون" در مرکز شهر "تل آویو" رسیده و ناوگان هوایی اسرائیل را از کار خواهند انداخت، با این حال احتمال دارد این اقدام حتمی در حال حاضر به تاخیر افتاده باشد و برگه "وحشت" دیگری به شمار آید که در زمان مناسب از آن استفاده خواهد شد، چرا که گروه های مقاومت فلسطینی به وعده های خود پایبند هستند و هر آنچه که می گویند انجام می دهند.
بدون شک گروه های مقاومت فلسطینی و در راس آنها "جنبش مقاومت اسلامی" (حماس)، یک قدرت بزرگ به شمار نمی آیند و از یگان های ارتش، سلاح های هسته ای و شیمیایی، تانک های پیشرفته "مرکاوا" و یا موشک های "کروز" برخوردار نیستند، بنابراین در جنگ کنونی نمی توانند اسرائیل را از عالم هستی پاک کنند، چرا که پیروزی در آن نسبی است.
با این حال، کافی است این مسئله را یادآور شویم که تمامی نخست وزیران پیشین اسرائیل شانس خود را آزموده و تلاش کردند تا نوار "غزه" را با مساحتی بالغ بر 360 کیلومتر مربع شکست داده و به پرتاب موشک و مقاومت ساکنان آن پایان دهند، اما همگی آنها در این راه شکست خورده و کنار رفتند در حالی که موشک های فلسطینیان همانند مقاومت آنها، با تمام عظمت، قدرت و افتخار خود همچنان باقی مانده اند، بنابراین باید گفت که "بنیامین نتانیاهو" نیز استثنا نبوده و سرنوشتی همانند همتایان پیشین خود پیش رو خواهد داشت.
در واقع نیمی از مساحت سرزمین های اشغالی در معرض پرتاب موشک های گروه های مقاومت فلسطینی قرار گرفته و نیم دیگر نیز در راه است، احتمال هر گونه شگفتی وجود دارد و نه تنها ساکنان نوار "غزه" و نیروهای مقاومت از تهدیدهای "بنیامین نتانیاهو" مبنی بر آغاز جنگ زمینی هیچ گونه ابایی ندارند، بلکه مبالغه نکرده ایم اگر بگوییم که آنها منتظر این جنگ بوده و برای آن لحظه شماری می کنند، جایی که ساکنان نوار "غزه" و نیروهای مقاومت جنگ زمینی را در گذشته تجربه کرده، هم اکنون در چنین جنگی به مبارزه پرداخته و خود را برای آن در آینده نیز آماده می کنند، زیرا تا زمانی که اشغال فلسطین ادامه داشته باشد، جنگ های مختلف نیز ادامه خواهند یافت و این در حالی است که گذر زمان اگر چه طول هم بکشد، اما باز به نفع صاحبان حق خواهد بود.
برای هزارمین بار می گوییم که جنگ برای اسرائیل چیزی جز پشیمانی در پی نخواهد داشت و توان تحمل فلسطینیان و به ویژه ساکنان نوار "غزه" بسیار بیشتر از توان دشمنان اسرائیلی می باشد، بنابراین بگذارید جنگ به راه بیفتد آن گاه خواهیم دید که کدام طرف زودتر فریاد سر داده و از میانجی گرها خواهد خواست آن را متوقف کنند، جایی که چنین چیزی را در جنگ های پیشین اسرائیل بر علیه نوار "غزه" از قبیل "ستون ابر" (جنگ هشت روزه) در سال 2012 میلادی و "سرب گداخته" (جنگ 22 روزه) در اواخر سال 2008 و اوایل سال 2009 شاهد بودیم و حال می بینیم که "ایهود اولمرت"، نخست وزیر اسرائیل در زمان جنگ 22 روزه در زندان به سر می برد و "تزیپی لیونی"، معاون وی در آن هنگام نیز در حال فروپاشی سیاسی می باشد.
از سوی دیگر، فلسطینیان دیگر روی رهبران کشورهای عربی هیچ گونه حساب باز نمی کنند، اظهارات آقای "نبیل العربی"، دبیرکل اتحادیه عرب را دنبال نکرده و از وی، این اتحادیه و نشست پیش روی وزرای امور خارجه آن که قرار است هفته آینده در پایتخت تونس برگزار شود، هیچ انتظاری ندارند، بلکه بازیکنان تیم ملی فوتبال الجزایر که موفقیت در جام جهانی کنونی و پاداش های مالی 9 میلیون یورویی خود را به ساکنان نوار در محاصره "غزه" اهدا کردند، را بازتاب دهندگان افتخار، مردانگی، قهرمانی، همبستگی و برادری میان اعراب و مسلمانان دانسته و بیشتر از تمامی طرح های رهبران کشورهای عربی از جمله طرح خفت و خواری معروف به "طرح صلح عربی"، قدردان اقدام اخیر بازیکنان تیم ملی فوتبال الجزایر هستند.
در واقع تاکنون هیچ پیام همبستگی از گروه "دوستان ملت فلسطین"، درخواست برای برگزاری نشست آنها، صحبت در مورد ارائه سلاح های با کیفیت و یا بی کیفیت به نیروهای مقاومت و یا فراخوان برخی ها که آنها را به خوبی می شناسید برای جهاد جهت پشتیبانی از ساکنان نوار "غزه" نشنیدیم، آیا به این دلیل است که جنبش "حماس" به وابستگی به گروه "اخوان المسلمین" متهم شده و از ترس خشم و ظلم و ستم حاکمی که دستور تروریست بودن این گروه را صادر کرده، از این جنبش حمایت نمی شود؟
در اینجا باید یادآور شویم که ساکنان نوار "غزه" نیز انسان هستند، اکثریت قاطع آنها وابسته به جنبش "حماس" نیستند و آن گونه که می گویند، مقاومت بر همگان "واجب عینی" بوده اما به نظر می رسد این مسئله تنها در جاهای دیگری صدق می کند.
در هر حال، مقاومت در برابر اشغالگری اسرائیل باید مهمتر از تمامی اختلافات سیاسی باشد و بالاتر از تمامی مقاومت های دیگر قرار بگیرد، این مقاومت همچنین ایجاب می کند که تمامی اختلافات از بین بروند، موانع مذهبی و نژادی برداشته شوند، همه در راه آن متحد شده و به نبرد بپردازند.
این در حالی است که مصر به عنوان بزرگترین کشور جهان عرب با بستن گذرگاه مرزی "رفح"، اجازه نمی دهد صدها زخمی فلسطینی که بیمارستان های خالی از دارو و تجهیزات نوار "غزه" توانایی پذیرش آنها را ندارند، وارد خاک مصر شوند و از ورود پزشکان و محموله های داروی مصری به این نوار نیز جلوگیری می کند، در این راستا تنها می پرسیم که انسانیت، عرب گرایی و اسلام گرایی کجا رفته و "ما را خدا کافی بوده و او بهترین حامی است".
به "محمود عباس"، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین نیز که همواره می گوید، نزد شورای امنیت سازمان ملل متحد خواهیم رفت، به نهادهای وابسته به این سازمان خواهیم پیوست، درخواستی به دادگاه بین المللی کیفری ارائه خواهیم داد و تجاوزگری اسرائیل را محکوم خواهیم کرد، می گوییم که دیگر از واژه "خواهیم" استفاده نکن و به جای سخن گفتن، کاری انجام بده، به خون شهدا و ناله زخمی ها احترلم بگذار و کاری کن که شایسته تاریخ و سابقه درخشان "جنبش آزادیبخش ملی فلسطین" (فتح) باشد، جنبشی که رهبری اش را بر عهده داری و به خاطر آن به منصب کنونی (ریاست تشکیلات خودگردان) رسیدی که همچنان بر آن تکه زدی و نمی خواهی رهایش کنی.
در پایان باید گفت که "غزه" به عنوان آرامگاه "هاشم بن عبد مناف" (جد دوم پیامبر عظیم الشان اسلام) و سکونتگاه "قوم جبارین" (ساکنان سرزمین فلسطین در دوران پیامبری حضرت موسی)، همچنان نماد شکوه، ایستادگی، فداکاری و مقاومت خواهد ماند و به همین دلیل نیز همواره مورد هدف قرار می گیرد، با این حال تمامی عملیات محاصره و کشتار ساکنان این نوار نتوانسته و نخواهند توانست آن را به زانو در آورند، "غزه" همچنان سرافراز و سربلند خواهد ماند و پرچم مقاومت نیز همچنان برافراشته خواهد بود، همان گونه که طی هشت هزار سال گذشته همواره تجاوزگران از بین رفته و این منطقه پا بر جا باقی مانده است.»
منبع: شفقنا