bato-adv
کد خبر: ۱۹۶۹۱

فریدمن: زمانه رادیکال ها است

تاریخ انتشار: ۱۲:۵۸ - ۰۹ بهمن ۱۳۸۷
 
فرارو- توماس فریدمن، روزنامه نگار بنام و ستون نویس نیویورک تایمز در یادداشتی به بیم و امید های جامعه خود، پس از سپرده شدن کلید کاخ سفید به نخستین رییس جمهور سیاه پوست ایالات متحده پرداخته است. او می نویسد:

بگذارید برای یک روز یا حتا یک ساعت، در برابر کشورمان تعظیم کنیم؛ تقریبا 233 سال بعد از بنیان گذاری آمریکا، 144 سال بعد از جنگ های داخلی و 46 سال بعد ازسخنرانی مارتین لوتر کینگ با عنوان «من یک رویا دارم» این لحاف چهل تکه متشکل از مهاجران که آمریکا نامیده می شود عاقبت یک مرد سیاه پوست به نام باراک حسین اوباما را به ریاست جمهوری برگزید.

من دستفروشان آفریقایی-آمریکایی را می بینم که تی شرت هایی پوشیده اند که با دستگاه کپی معمولی روی آنها چاپ شده: «ماموریت انجام شد» اما ما نمی توانیم اجازه دهیم این آخرین ساختارشکنی مان باشد، تنها می توانیم اجازه بدهیم که این آخرین مامورت بزرگ انجام شده مان باشد.

حالا زمانی است که ما بر زندگی نامه مان پیروز شدیم. ما نیازمندیم که تاریخی تازه برای خود بنویسیم، تاریخی از نو، برای احیا و تجدید نیروی آمریکا. آغاز این روند احیا برای من ماهیت سخنرانی مراسم تحلیف اوباما بود و من امیدوارم ما –و او- واقعا شایسته آن باشیم.

من با شهامت می گویم، امیدوارم اوباما واقعا روزگاری بسیار پیش از این، جز گروه بیل آیرز شیکاگویی بوده باشد (بیل آیرز یک گروه تروریستی بود که در دهه1960 در زمان جنگ ویتنام یکی از عاملان انفجارهای نیویورک و واشنگتن بودند. سارا پیلین، معاون جان مک کین هنگام مبارزات انتخاباتی اوباما را متهم کرد که در نوجوانی با این گروه همکاری داشته است.) من واقعا امیدوارم که اوباما یک رادیکال پنهان باشد. منظورم یک رادیکال چپ یا راست نیست؛ منظورم تنها یک رادیکال است. زیرا اکنون زمانه رادیکالیسم است. اکنون زمانه حرکت های رادیکال در تمام کارهای معمولی و در تمام جنبه ها است.

ما دیگر نمی توانیم بیش از این به خاطر شهرتمان پیشرفت کنیم و یافتن راه چاره برای مشکلات بزرگمان را با گفتن جملات درماتیکی مانند «خیلی سخت است» یا «این مورد در انتهای فهرست است» بیش از این به تاخیر بیاندازیم. بنابراین آرزوی بسیار پر شور من درباره رئیس جمهور اوباما این است که او همانند یک رادیکال در این زمانه همه چیز را در صدر فهرست خود قرار خواهد داد.

فرصت ها برای آغازی جسورانه و شروعی تازه و درست در سیستم ما نادر هستند، بخشی به خاطر جبر محض و بن بست طرح ها در قانون اساسی، -با این تفکیک عمدی میان قوا- و بخشی به دلیل اعمال نفوذ سرمایه؛ در عرض 24 ساعت اخبار درباره یک موضوع همه با هم برای فلج کردن تغییرات بزرگ توطئه می چینند.

نظریه پرداز سیاسی دانشگاه هاروارد میشل سندل گفته: «سیستم برای به بن بست رسیدن طراحی شده». او می گوید «در زمان های عادی انرژی و پویایی زندگی آمریکایی در اقتصاد و جامعه مستقر است، و مردم همواره دولت را با بد گمانی و بی تفاوتی نگاه می کنند. اما در زمان بحران ملی، مردم آمریکا از دولت انتظار دارند که به مشکلات اساسی که مستقیما به آنها مربوط است پاسخ بدهد. و این آن زمان هایی است که رئیس جمهور ها می توانند کار های بزرگ انجام دهند. و این لحظات، لحظات کمیابی است این لحظات فرصت برای گونه ای رهبری که می تواند چشم انداز سیاسی از نو طرح ریزی شود ارائه می کنند. و در این شرایط جدید، میتوان سیاست را با استدلالی تازه دوباره تعریف کرد». 

بحران بزرگ اقتصادی دهه 1930 فرانکلین رزولت را قادر ساخت سیاست جدیدی شروع کند و نقش دولت فدرال را دوباره تعریف کند، در دهه 1960، ترور جان اف کندی خروشی اخلاقی برای تغییر قوانین اجتماعی برانگیخت و لیندون جانسون را قادر ساخت که برنامه اجتماعی بزرگ خود را وضع کند که شامل خدمات بهداشتی، تصویب نامه حقوق اجتماعی و حقوق رای گیری می شد.

سندل می گوید: «در چنین دوره هایی رییس جمهورها بیشتر آنکه قوانین و برنامه های جدید تصویب کنند قوانین را بازنویسی می کردند و تعریف جدیدی از قرارداد اجتماعی و این که شهروند به چه معناست ارائه می کردند.» سندل نتیجه گرفت: «زمانه اوباما و ریاست جمهوری او، می تواند چنین برآیندی داشته باشد».

جورج دبلیو بوش کاملا فرصت هایش را با فراخواستن کشور برای یک باز سازی جدید که کاملا نمایشی بود تلف کرد. او ما را با گودال هایی عمیق ترک کرد. این گودالی که هشیاری ما در ته آن است و همین گودال دلیلی است که این زمانه رادیکال را ساخته است.

این دلیل توضیح می دهد که چرا اوباما تنها امید رای دهندگان برای از میان برداشتن دیوارها است. حصارهایی که جورج دبلیو بوش برای حفاظت از آنها تلاش کرد اما او اغلب در بیشتر ارکان اساسی رهبری در صلاحیت مدیریت و انجام برنامه های خود شکست خورد.

رئیس جمهور جدید می تواند برای برداشتن حصار ها چرخشی اساسی انجام دهد اما چگونه؟ با گفتگوی جدی در مورد مطالبات و اصلاحات در مهاجرت؟ سیستم خدمات بهداشتی؟ ایجاد زیر بنای جدیدی برای انرژی پاک؟ ملی سازی و اصلاح نظام بانکداری؟ همه آنها یا یکی از آنها؟ بعضی حالا و بعضی دیرتر؟ هنوز برای پاسخ دادن به این پرسش ها خیلی زود است .

اما من می دانم که: گذراندن یک بحران عامل ترسناکی است یک سیاستمدار بزرگ، با موهبت طبیعی سخن وری، که استعدادی کمیاب برای گرد آوردن مردم در کنار هم است آمادگی برای فراخواندن و خدمت کردن است.

بنابر این، مختصر و مفید می گویم، بدون مبالغه با توجه به گذشته مان حرکت ما در انتخاب یک مرد سیاه پوست به عنوان رئیس جمهور حرکتی رادیکال بوده است، و بدون مبالغه آینده ما وابسته به حرکتی رادیکالی از سوی رئیس جمهورمان است.

اوباما بر پله های کنگره اعلام کرد: «ما با ثبات عقیده و حفظ دلبستگی ها و پرهیز از تصمیمات ناگوار، ازاین روزگار دشوار عبور خواهیم کرد».

ما نیازمند آنیم که زمام کارها را به روال درست بازگردانیم و سیاره مان را در مدار تازه ای قرار بدهیم.

برای این کار زمان زیادی نداریم، هیچ پروژه ای نمی تواند سخت تر از این باشد، هیچ ستونی نمی توانند بلند تر از این باشد، وهیچ نتیجه ای نمی تواند از این عظیم تر باشد.

نیویورک تایمز/ برگردان: نزهت امیرآبادیان

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین