یادداشت زیر را آقای نوید قائدی به سایت فرارو ارسال نمودهاند
هر چه تجربه تحقیق و تفکر داشتم روی هم ریختم تا شاید بتوانم قطرهای از دریای بیکران دوران حیات مولایمان علی بن ابیطالب - امام اهل حقیقت- را با استناد به منابع تاریخی به تصویر بکشم، بیهوده بود و دلم رضا نمیداد.
چه بسیار نوشتهها و مستنداتی هستند که هر مشتاق اهل مطالعهای میتواند با رجوع بهاین منابع کسب فیض نموده و بهرهها ببرد، لذا تصمیمام براین شد تا بدور از هر گونه نقشه راهی به دل تیره خود رجوع نموده و با عنایت به حافظه ضعیف و عقل سخیف و ترکیب آن با مکنونات قلبی مطالبی را به اختصار بگویم و بنویسم تا در حوصله خوانندگان بگنجد و نوشتار از حالت کلیشهای خارج گردد، باشد که انشاا.. به مدد فیوضات مولایمان و ثمراتاین ایام فرخنده منشاء تغییر امیال اخلاقی و مشیها گردد، تا شاید قدری از تألمات روحی و قلبیام کاهش و احساس دین و وظیفه شرعی و عرفیام را اقناء نماید.
روز ولادت امام شیعیان و آزادگان جهان مولود کعبه، آن اسوه تقوی و استواری و اخلاق، بزرگ مردی که دوست و دشمن به حسن خلق، شجاعت، جوانمردی و بزرگی منش او اذعان دارند و بقول استاد شهریار - نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت، متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را- کم روزی نیست که بتوان به سادگی با چند لبخند، پیامک، برگزاری چند آیین شادکامی، پخش میوه و شیرینی و خطابه از کنار آن گذشت، بلکهاینایام چه روزهای فرخنده و مبارکی است برای تامل، تدبر و واکاوی در رفتار و گفتار فردی و گروهی خویش در جامعهای که خود را بنام شیعه ایشان متبرک ساخته است.
شیعه بزرگ مردی چون حضرتش بودن بعید میدانم تنها به گفتار و رفتارهای نه چندان مطلوب ما در جامعه برآمده و تعریف گردد.
برای ادای وظیفه و مسئولیت شیعه بودن باید از گفتار لسانی خارج و با سعی و مجاهدت در اندرون دل آن هم با عشق و اعتقادی راسخ به وظایف و فرامین الهی عمل نمود، آن صراط مستقیم و اسوههای حسنهای که رب العالمین در قرآن کریم همگی مسلمین را بدانها فراخوانده، قطعاً برترینش علی بن ابیطالب است و ما اگر بصیر و هشیار باشیم چه خوش گوهری در اختیار داریم اگر قدرش بدانیم.
باید اعترافی بکنم، سوالی است مدتها ذهنم را به خود معطوف و مشغول داشته که عاجزانه جوابش را نمیدانم، صادقانه عرض نمایم اگر در جامعه امروز ما که ملقب به شیعه مولایمان است - یعنی رهروان راستین منش ایشان - بنظر شما چنانچه حضرتش حضور داشت با این اوصاف و رفتار و منش ما - تمامیشیعیان کشور اعم از مردم عادی تا مسئولین - چهها میکرد و میگفت؟
آیا لحن و گفتار ایشان گلایه آمیز و مکدر بود یا بالعکس زبان حضرتش امروز به تعریف و تمجید جامعه ما باز بود؟
قضاوتی ندارم که با استدلال همراه باشد، کرامتی هم ندارم که مبتنی بر شهود باشد، فقط عقل سخیفی دارم که استنباط میکنم دل حضرت شاید قدری با دیدن چنین جامعهای که ملقب به قرآن و اسلام و شیعه است مکدر میشد. آیا رفتارهای حاکی از بی اخلاقیهای اجتماع که در تمامی ابعاد دیده میشوند خوشایند جامعه شیعه هستند؟ خوشایند نیست وارد مصادیق شد که هزاران هزار را میتوان بر شمرد.
دلم میخواهد با سوز و گداز و شیون التماس و فریاد کنم که ای دوستان، همشهریان و هم میهنان عزیز من، بیایید قدری بخودمان بیاییم که شاید فردا دیر باشد. ای کاش قدری فرصت تنهایی و خلوت مهیا گردد -کهاین روزها کمتر داریم- تا بدور از هرگونه تجزیه و تحلیل و علوم آکادمیک به دل خود مراجعه صادقانهای داشته باشیم، و از خود بپرسیم آیا از وضعیت فردی و اجتماعی جامعه امروزمان دل خوشی داریم؟
نیاز به بلند جواب دادن نیست کافی است در خفی جواب را به دل خود بگویید. چنانچه این نتیجه حاصل شد که راه درست و طریقت صحیحی در پیش روی ما و جامعه است که دیگر جای بحث و چارهای نمیماند اما اگر دل تنهای ما فهمید که راه سخت و مکدر است، پس چه باید کرد؟
من و ما به هیچ، اما اخلاق آینده فرزندانمان چگونه خواهد بود و چه تدبیرها باید اندیشید، فقط باید چشم انتظار مسئولین فرهنگی و اجتماعی جامعه بود تا برای مصائب و مشکلات اکسیری تهیه و نسخهای بپیچند؟ یا بدنبال جواب در کدام کتب علمی و روانشناسی و جامعه شناسی گشت؟
هیهات هیهات!- بقول شاعر بزرگ پارسی گوی مولوی علیه الرحمه : سالها دل طلب جام جم از ما میکرد، آنچه خود داشت ز بیگانه تمنی میکرد، گوهری کز صدف کون و مکان بیرون بود، طلب از گمشدگان لب دریا میکرد- مگر نه در ایات روشنگر قرآن ما را به پیروی از رفتار و گفتار اسوههای حسنه فراخوانده اند، مگر ما مسلمان و شیعه علی نیستیم، آیا شناخت ابعاد کوچکی از زندگی حضرتش برای ما آنهم در کشوری که کتب فراوان، فیلم و سرالم و خطابههای گوناگون در باب فضایل اخلاقی ایشان بسیار است کار سختی است؟
خیر که سخت نیست فقط همت و تلاش میخواهد تا ابعاد حقیقی منش و اخلاق و رفتار مولایمان را بشناسیم و به عنوان معیار و میزان خود در زندگی بدان عمل نماییم و اگر هم شد با گفتار و رفتار خود در میان خانواده، فرزندان و دوستان و همشهریان فرهنگ حقیقی زندگی شیعی را اشاعه دهیم.
به جرات و شهامت میتوان گفت کلید حل معمای بزرگ مسائل و مشکلات اخلاقی امروز جامعه ما لزوم رجوع به سیره عملی زندگانی حضرتش میباشد، که باید صادقانه و عاشقانه در گفتار و رفتارهایمان بدنبال آن باشیم در غیراینصورت یافتن حقیقت بسیار سخت خواهد بود.
التماس دعا