افشین داورپناه؛ پویایی و نشاط هر جامعه در ارتباط مستقیم با وضعیت اندیشهای دانشگاهها و محافل آکادمیک آن جامعه قرار دارد؛ در واقع هر چه بازار گفتگو و مباحثه بین اندیشههای گوناگون در دانشگاهها پررنگ تر باشد، میتوان جامعهای پرنشاطتر را انتظار داشت؛ با وجود این و با تاکیدات متعددی که در چند سال اخیر بر موضوعاتی چون «کرسیهای آزاد اندیشی»، «کرسیهای نظریه پردازی» و تلاش برای رونق بخشی به علوم انسانی بومی» وجود داشته است، به نظر میرسد فضاهای آکادمیک و دانشگاهی، همواره با بهانهها و کارشکنیهای متعدد، از برای رسیدن به چنین اهدافی بازماندهاست!
الف ـ در همایش «بررسی و نقش اخلاقی و تربیتی استاد» که امروز صبح (شنبه 13 اردیبهشت) در دانشگاه خوارزمی برگزار شد، علیرغم اعلام قبلی، اجازه حضور و سخنرانی به استاد مصطفی ملکیان داده نشد و یکی از اساتید دیگر، جایگزین او شد. در این همایش همچنین، دکتر داوری اردکانی، دکتر قانعی راد، دکتر فراستخواه، دکتر آراسته و دکتر خسرو باقری سخنرانی کردند. ظاهرا لغو حضور و سخنرانی استاد ملکیان با اعمال فشار یکی از نهادهای مستقر در دانشگاه صورت گرفتهاست؛ این در حالی است که در سالهای اخیر، مسئولان نظام و به ویژه مقام معظم رهبری، بارها با طرح موضوعاتی چون «کرسیهای آزاد اندیشی» و «کرسیهای نظریه پردازی» بر رونق گرفتن تلاشها و تکاپوهای علمی و پژوهشی در دانشگاهها تاکید کردهاند و از دانشگاهیان، اندیشمندان، دانشجویان و طلاب خواستهاند تا زمنیههای تضارب آراء و تقویت کرسیهای نظریهپردازی در دانشگاهها را فراهم کنند؛ زنده بودن و پویایی فضاهای آکادمیک و دانشگاهی، نتیجه آزاد اندیشی و تضارب آراء گوناگون است اما آیا در چنین شرایطی میتوان حریم دانشگاه را چنین فضایی تصور کرد. آیا این مواجهه سیاسی با حریم دانشگاه و اندیشه نیست؟ آیا برگزارکنندگان این همایش، دانشگاه خوارزمی و وزارت آموزش عالی، اینگونه از ساحت اندیشه و کرسیهای آزاد اندیشی دفاع میکنند؟
ب ـ در حوزه اخلاق، در ایران چند نفر را میتوان نام برد که با کیفیت و گستردگی استاد مصطفی ملکیان با مباحث و مکاتب اخلاقی گوناگون آشنایی داشته باشند، عمری را در راه تالیف، ترجمه و تدریس در حوزه اخلاق سپری کرده باشند و بتوانند در این حوزه به عنوان یک صاحبنظر آکادمیک اظهار نظر کنند؟ آیا دانشگاه و علاقمندان به مباحث «اخلاق» را میتوان از حضور کسانی چون استاد ملکیان محروم کرد؟
ج ـ از سوی دیگر، آیا جای آن نبود که دیگر سخنرانان این همایش، برای احترام گذاردن به ساحت اندیشه و دفاع از حریم دانشگاه، در مقابل چنین ممانعتی، از خود واکنش نشان بدهند؟ برای مثال آیا جای این نبود که آقای دکتر داوری اردکانی ـ به عنوان یکی از چهرههای شناخته شده اندیشه، دانشگاه و شورای عالی انقلاب فرهنگی ـ به لغو حضور ملکیان، به عنوان یک صاحبنظر، در این نشست علمی، اعتراض کند و به این ترتیب از ساحت دانشگاه و اندیشه، دفاع کند؟ آیا جای این نداشت که دکتر داوری اردکانی در واکنش به چنین ممانعتی، جلسه نشست را ترک کنند؟ آیا دانشگاهیان نباید خود از حریم دانشگاه و تفکر پاسبانی کنند؟
دـ آیا چنین برخوردهایی با فضای آکادمیک، خود نمونهای آشکار از بی اخلاقی یا بد اخلاقی نیست؟ آیا تقویت رویکرهای بومی به علوم انسانی و نظریهپردازی در این مورد، بدون تضارب آراء و فراهم کردن فضای نقادی میسر است؟ آیا دانشگاه میتواند با حاکم شدن صرفا نوع خاصی از تفکر و اندیشه، و امتناع از حضور اندیشههای دیگر، گفتگو و نقد، محیطی پویا و کارآمد باشد؟
هـ ـ صاحبنظران با هر گرایش فکری و سیاسی باید اجازه داشته باشند در مباحث دانشگاهی و آکادمیک حضور فعال داشته باشند، دانشگاه باید خانه امن گفتگو و تعامل اندیشهها باشد در غیر این صورت محل یکهتازی اندیشهای بدون نقد خواهد بود و اندیشهای که در گفتگو و تعامل با دیگر اندیشهها و در معرض نقادی نباشد نمیتواند پاسخگوی نیاز جامعه و فرهنگ باشد و بدین ترتیب در مسیر زوال گام بر میدارد؛ چنین حضوری در نهایت به تقویت حوزههای اندیشهای منجر خواهد شد. موضوع در اینجا، دفاع از شخص خاصی چون استاد مصطفی ملکیان نیست؛ توجه داشته باشیم که لغو سخنرانی استاد مصطفی ملکیان، ممکن است برای هر صاحبظر و اندیشمندی نیز اتفاق بیفتد؛ ما موظفیم برای حق اظهار نظر هر کسی، با هر گرایش سیاسی و اندیشهای، احترام قائل باشیم و از آن دفاع کنیم ـ این یک حق و وظیفه قانونی، مدنی و شرعی است.