bato-adv
کد خبر: ۱۸۸۵۵۴

(بشنويد) بی تو آری غزل "سایه" ندارد "لطفی"

تاریخ انتشار: ۱۳:۳۹ - ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۳
فرارو- محمدرضا لطفی - نوازنده‌ی پیشکسوت تار - صبح امروز (جمعه، 12 اردیبهشت‌ماه) از دنیا رفت. این هنرمند که مدتی بود با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می کرد، بامداد روز جمعه 12 اردیبهشت‌ماه در سن 68 سالگی و در بیمارستان پارس دار فانی را وداع گفت.

17 دی ماه 1997 برنامه بزرگداشتی برای لطفی در شهر کلن آلمان برگزار شد. در این بزرگداشت هوشنگ ابتهاج (سایه) شاعر و غزلسرای معاصر غزلی را که برای دوست و همکارش محمد رضا لطفی سروده بود، خواند.

این غزل به شرح زیر است:
پیش ساز تو من از سحر سخن دم نزنم
که زبانی چو بیان تو ندارد سخنم

ره مگردان و نگه دار همین پرده ی راست
تا من از راز سپهرت گرهی باز کنم

صبر کن ای دل غمدیده که چون پیر حزین
عاقبت مژده ی نصرت رسد از پیرهنم

چه غریبانه تو با یاد وطن می نالی
من چه گویم که غریب است دلم در وطنم

همه مرغان هم آواز پراکنده شدند
آه از این باد بلاخیز که زد در چمنم

شعر من با مدد ساز تو آوازی داشت
کی بود باز که شوری به جهان در فکنم

نی جدا زان لب و دندان جه نوایی دارد؟
من ز بی همنفسی ناله به دل می شکنم

بی تو آری غزل «سایه» ندارد «لطفی»
باز راهی بزن ای دوست که آهی بزنم


bato-adv
نوید
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۳
ارغوان... این چه رازیست که هر سال بهار، با عزای دل ما می آید؟!
مهرداد
United Arab Emirates
۰۹:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۳
بخدا شوکه شدم ....... بدترین خبری بود که از ابتدای سال شنیدم
رها
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۳
دارم خفه میشم خوبان همه رفتند .
وحید
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۲
خیلی زیبا بود.خدا بیامرزه استاد رو.
علی
Germany
۲۳:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۲
چه غریبانه تو با یاد وطن می نالی
من چه گویم که غریب است دلم در وطنم
افسوس که قدر بزرگان هنر را ندانستیم . صدا و سیمای میلی دشمن هنرمندان اصیل و در واقع دشمن ملت است
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۲۰
يغما
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۲
مرسى فرارو ، تو يه سرى چيزا خيلى خوب عمل ميكنى

واقعا چه زيبا سرودن استاد ابتهاج :
بی تو آری غزل «سایه» ندارد «لطفی»
باز راهی بزن ای دوست که آهی بزنم ..

حقا كه هنرمندان و افراد بزرگى داريم و داشتيم ولى افسوس كه مشكلات زياد زندگى ، مارو بصورت تمام و كمال در اختيار خودشون گرفتن و از هنر و هنرمند هاى واقعى دور كردن
بقول يكى از دوستان نسل ما امانت دار خوبى نميتونه باشه
يعنى از نسل ما دوباره شهناز يا لطفى يا خرم ظهور ميكنه ؟؟؟ :(
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۲
هنرمند متعلق به خودش نیست بلکه به یک جامعه تعلق دارد اگر اینطور فکر کند ماندگار خواهد شد
روح ایشان و همه رفتگان شاد باد
ان شاءالله خداوند حافظ هنرمندان واقعی مان باشد
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۲
درود بر تو فرارو. اومدم بگم یه آهنگ بذار که خودت گذاشتی
ناشناس
Denmark
۱۴:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۲
ممنون فرارو با این انتخاب زیبات!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۲
به به. افسوس که به لطف ضرغام تی وی و .... این افراد غریبانه تر رفتند. بقول خودش حاضر بود رایگان تصویر زندش و پخش کنند که این آرزو هم موند
ناشناس
Denmark
۱۵:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۲
ممنون فرارو با این انتخاب زیبات!
دومحم از سیمره
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۲
ای فلک ها د کمین وا تیر کمونی/ هر زمونی میکشه خو دودمونی
دومحم از سیمره
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۲
ساز لطفی در دل چه زیبا می نشست/این فلک آیینه ی ما را شکست
ناشناس
United States of America
۱۸:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۲
ساز لطفی در دلم زیبا نشست
این فلک آیینه ی ما را شکست

بسیار زیبا، جسارتا اینطوری وزنش بهتره
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۲
بی تو آری غزل «سایه» ندارد «لطفی»

موسیقی دیگه لطفی نداره...
ناشناس
Germany
۲۱:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۲
بی تو آری غزل «سایه» ندارد «لطفی»

موسیقی دیگه لطفی نداره.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۲
همه مرغان هم آواز پراکنده
شدند/ آه از این باد بلاخیز که زد در چمنم
حسین
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۲
همه مرغان هم آواز پراکنده شدند
آه از این باد بلاخیز که زد در چمنم.
آرزوی کنار هم نواختن لطفی و شجریان حسرت شد!
دیوانه ساز استاد
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۲
یادش بخیر
چندسال پیش باغ عفیف آباد شیراز
کولاک کرد اون شب
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
....
وقتی در محاصره جمعیت بود گفت بهم فشار نیارید قلبم ناراحته
درییییییییییییغ
ای دریغا ای دریغا ای دریغ
کانچنان ماهی نهان شد زیر میغ
......
ارغوان این چه رازی است که هرسال بهار
باعزای دل ما می آید
....
ارغوانم آنجاست
ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد می گرید
آه ه ه ه ه
دیوانه ساز استاد
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۲
ندانمت که چو این ماجرا تمام کنی
ازین سرای کهن راهی کجام کنی
درین جهان غریبم از آن رها کردی
که با هزار غم و درد آشنام کنی
بسم نوای خوش آموختی و آخر عمر
صلاح کار چه دیدی که بی نوام کنی
چنین عبث نگهم داشتی به عمر دراز
که از ملازمت همرهان جدام کنی
تو خود هر اینه جز اشک و خون نخواهی دید
گرت هواست که جام جهان نمام کنی
مرا که گنج دو عالم بهای مویی نیست
به یک پشیز نیرزم اگر بهام کنی
زمانه کرد و نشد ، دست جور رنجه مکن
به صد جفا نتوانی که بی وفام کنی
هزار نقش نوم در ضمیر می آمد
تو خواستی که چو سایه غزل سرام کنی
لب تو نقطه ی پایان ماجرای من است
بیا که این غزل کهنه را تمام کنی
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv