فرارو- جروم ديويد سلينجر ۹۰ ساله شد؛ اما کسی برای او جشن تولدی نگرفت يا اگر هم گرفت خبری از آن منتشر نشد.
سلينجر بيش از ۵۰ سال است که در شهر کوچک «کورنيش»، در ايالت نيوهمپشر آمريکا، در انزوا زندگی میکند. دهها سال است که از وی عکسی منتشر نشده است و همسايگان وی نيز کلامی در مورد او به زبان نمیآورند.
نیویورک تایمز با انتشار مطلبی به گمانزنی در باره روزهای سکوت سلینجر پرداخته است.
رمان «ناتوردشت»، که در سال ۱۹۵۱ منتشر شد، نويد ظهور نويسندهای نابغه را در ادبيات آمريکا داد و بسرعت به کتاب محبوب روشنفکران و ناراضيان سياسی آن دوران بدل شد.
سلینجر در دهه ۱۹۶۰ که در اوج شهرت بود ناگهان به محاق سکوت رفت.کتاب بعدی او با نام «۹ داستان» دو سال بعد به چاپ رسيد و علاوه بر طرفدارانش منتقدان را نيز خوشحال کرد؛ چرا که اين مجموعه ساختار سنتی داستانهای کوتاه را ناديده میگرفت و به جای آن ساختاری را پيشنهاد میکرد که در آن داستان به تغيير در لحن و حال و هوای شخصیتها وابسته است.
با اين حال، سلینجر در دهه ۱۹۶۰ که در اوج شهرت بود ناگهان به محاق سکوت رفت.
کتاب «فرنی و زویی»، که شامل دو داستان درباره شخصيتهای خيالیِ خانواده گلس بود، در ۱۹۶۱ به چاپ رسيد. دو داستان بلند ديگر نیز در مورد خانواده گلس با عنوان «تیرهای سقف را بالا بگذارید، نجاران» و «سیمور: پیشگفتار» به طور همزمان و در یک مجلد در ۱۹۶۳ منتشر شدند.
به نوشته نیویورک تایمز، پس از اينها آخرين کار چاپی سلينجر یک داستان کوتاه بلند با نام «هپورث ۱۶، سال ۱۹۲۴» بود که در مجله نيويورکر به سال ۱۹۶۵ انتشار يافت.
سلینجر در دهه ۱۹۷۰ ميلادی مصاحبه با رسانهها را نيز تحريم کرد.
اما براستی سلينجر نويسنده طی ۴۰ سال گذشته به چه کاری مشغول بوده است؟ طرفداران او، که هنوز هم تعدادشان بسيار قابل توجه است، نظرات مختلفی را بيان میکنند.
برخی میگويند که او ديگر حتی يک کلمه هم ننوشته است. بعضی ديگر میگويند که او پيوسته در حال نوشتن است و در آخر عمر خود، مانند گوگول، همه نوشتههای خود را خواهد سوزاند.به نوشته نیویورک تایمز، برخی میگويند که او ديگر حتی يک کلمه هم ننوشته است. بعضی ديگر میگويند که او پيوسته در حال نوشتن است و در آخر عمر خود، مانند گوگول، همه نوشتههای خود را خواهد سوزاند.
گروهی هم معتقدند چندين کتاب از وی آماده چاپ است و تنها پس از مرگش اجازه انتشار آنها داده خواهد شد.
جويس مِینارد، که در ابتدای دهه ۱۹۷۰ یک سالی با سلينجر زندگی کرده است، در خاطرات خود که در سال ۱۹۸۸ به چاپ رسيد مینويسد که در خانه این نويسنده قفسههايی را ديده است که چندين دفترچه حاوی داستانهای خانواده گلس در آنها نوشته شده بود.
به باور خانم مِینارد، دستکم دو کتاب جديد آماده چاپ در گاوصندوق خانه آقای سلينجر نگهداری میشود.
نیویورک تایمز مینویسد که علیرغم سعی و تلاش سلينجر در خاموش ماندن و سکوت اختيار کردن، از او همچنان به عنوان نويسندهای صاحبسبک و تأثيرگذار ياد میشود.
تمام کتابهای ج. د. سلینجر در ایران ترجمه شده و به چاپهای متعدد رسیده است.